شما چند سالگی ....

[نوتلا بی اعصاب]

پریود شدین صادقانه بگین

من ۱۰ سالگی تابستون بود میخاستم برم کلاس پنجم دوماه مونده بود مدرسه کولی بازی در میاوردم واسه لوازم تحریر مامانم میگفت باشه میخرم هنوز زیاد مونده بعدش یهو اونجور شدم نمیدونستم چیه دوباره کولی بازی مامانم خواست ارومم کنه مثلا از یادم ببره گفت بریم لوازم تحریر بگیریم
بعدش نوار داد منم قهر میکردم میگفتم من بچه نیستم گفت اینو بزاری میریم لوازم تحریر بگیریم قبول کردم

من 15 سالگی شدم
فقط دردشو یادمه یک شب تا صبح انگار مار به خودم میپیچیدم
دردش بد افتضاح بود

 

[انگور]

چند سالت بود؟

۱۳

 

[Fatm]

میدونستی چیه یا نمیدونستی؟

میدونستم

 

[Maedeh]

کاش بری اینو تو نی نی سایت تاپیک کنی
چون چه بسیار دیدم مادرای نگران که حتی یکیشون میگفت دنیا برام به اخر رسیده
تیترشم یه جوری بزن که هرکی این مشکلو سرچ کنه اولین تاپیک این باشه
حجم استرسی که والد نا اگاه ناخواسته به بچه در سن بلوغ میده ، اسیب های جبران ناپذیری به بچه میزنه...

نی نی سایت ندارم ولی چشم میرم میگم حتما بعد عضویت
ولی واقعا ربطی نداره من خانوادم قد بلندن پدر مادرم منم اون قدم ۱۴۰ بود
و ۳۰ سانت قد کشیدم ۹ ساله میگذره

 

[mahlin]

کلاس هفتم بودم آبان بود
داشتم کارای هنرمو انجام میدادم بعد یچی حس کردم..رفتم دستشویی دیدم خونه
مامانمم خواب بود بلافاصله بیدارش کردم‌گفتم
اونم خوشحاللل و تبریک‌گف و فلان اخرم بم نوار داد
همینقد ریلکس

 

[Maedeh]

۱۳

الهیی

 

[Maedeh]

کلاس هفتم بودم آبان بود
داشتم کارای هنرمو انجام میدادم بعد یچی حس کردم..رفتم دستشویی دیدم خونه
مامانمم خواب بود بلافاصله بیدارش کردم‌گفتم
اونم خوشحاللل و تبریک‌گف و فلان اخرم بم نوار داد
همینقد ریلکس

چقدر خوب من نمیدونستم چیه مامانم خیلی سختی کشید تا بفهمونه بمن

 

[Maedeh]

من 15 سالگی شدم
فقط دردشو یادمه یک شب تا صبح انگار مار به خودم میپیچیدم
دردش بد افتضاح بود

پس من از همتون زود تر شدم

 

[انگور]

از من سختر تو بودی ک

اصن ی داستانی هیچوقت یادم نمیره
بعد بابام سر صبح خرما خریده بود من فکر کردم مامانم فهمیده ب بابام گفته یچیز مقوی بخر
بعد سیلی میزنن دیگ ولی مامانم منو نزد گفت گناه داری دلم سوخت
لباس قرمزشو زد ب صورتم سرخ بشه

 

[Maedeh]

من کلاس پنجمم تموم شده بود شدم خب که چی؟ اولین بارم اصن نمیدونستم چیه فکر میکردم سرطان دارم

اخ الهیی دور از جونت
منم نمیدونستم میترسیدم و گریه

 

[Maedeh]

اصن ی داستانی هیچوقت یادم نمیره
بعد بابام سر صبح خرما خریده بود من فکر کردم مامانم فهمیده ب بابام گفته یچیز مقوی بخر
بعد سیلی میزنن دیگ ولی مامانم منو نزد گفت گناه داری دلم سوخت
لباس قرمزشو زد ب صورتم سرخ بشه

وایی

 

[نوتلا بی اعصاب]

پس من از همتون زود تر شدم

زود پریود شدن خوب نیست
مامانم 9 سالگی شده

 

[mahlin]

چقدر خوب من نمیدونستم چیه مامانم خیلی سختی کشید تا بفهمونه بمن

منم یکمی استرس کشیدم ولی خب کاملا اشنایی داشتم با پریود

 

[Maedeh]

زود پریود شدن خوب نیست
مامانم 9 سالگی شده

میدونم خوب نیس عزیزم مشکل من قد بود فقط از زود شدن ولی خب کشیدم

 

[Maedeh]

منم یکمی استرس کشیدم ولی خب کاملا اشنایی داشتم با پریود

الهی
اشنایی داشتن خوبه حداقلش طرف مث من کولی بازی نمیارهمن مث سگ ترسیده بودم

 

[دوست.دختر.باباتم.اره]

نهم راهنمایی

 

[نوتلا بی اعصاب]

میدونم خوب نیس عزیزم مشکل من قد بود فقط از زود شدن ولی خب کشیدم

خوبه خداروشکر

 

[Maedeh]

نهم راهنمایی

راهنمایی خیلی موقع خوبیه ب شناخت میرسه من نمیتونستم خودمو جنع جور کنم

 

[دوست.دختر.باباتم.اره]

راهنمایی خیلی موقع خوبیه ب شناخت میرسه من نمیتونستم خودمو جنع جور کنم

وافعنم خیلی زود پریود شدی
آخه به بچه ده ساله نمیتونه دردشو تحمل کنه

 

[Maedeh]

وافعنم خیلی زود پریود شدی
آخه به بچه ده ساله نمیتونه دردشو تحمل کنه

اره من خیلی چاق بودم بچگیم اون موقع احتمال دادن از چاقیم زود شدم ولی خب هم اندامم درست شد بعد پریود و هم قد کشیدم