حسودِ آذر رضایی
کاربر جدید
- عضویت
- Dec 27, 2023
- جنسیت
- خانم
فرانک صالحی ،
یه دختر مهربون ،
کمک می ده همیشه تو کارا به مامان جون ،
مامان جون فرانک یه خیاط ماهره ،
یک کارگاه خیاطی ، با کلی شاگرد داره
مامانش اعظم خانوم ،
صاحب یه خواهره ،
اسمش خاله اکرمه ،
همه بهش میگن هیکلش عین نانسی عجرمه ،
خود فرانک داره یه آجی بزرگتر ،
فرنگیسه خواهرش ،
دختری از گل بهتر،
فرانک خانوم می کشه نقاشی تو دفترش ،
نقاشی های زیبا از چهره ی پدرش،
آخه بابای فرانک ،
بابا ابوالفضل خوب ،
یه مرد خیلی شریف ،
یه پاکبان محبوب،
یه ساله جای خونه ،
جاش وسط بهشته ،
فرانکم می کشه تو نقاشی کنار باباش کلی فرشته
، ،
خاله و خواهر جونش براش قاقا می خرن
لواشکای شمشک یا که فافا می خرن
، ملچ و مولوچ می خوره لواشکا رو یه باره
یه ذره هم می ده به خواهر جونش و خاله
یه دوست خوبی داره اسمش هست ربابه
، از بس لطیفه و خوبه دلش مثل حبابه ،
توی کرج ساکنه فرانک هفت ساله،
میرسه با هزار عشق به دستش این ترانه
زنه پیج زده بود شعر کودک می گفت گفتم منم از روش اسکی برم
یه دختر مهربون ،
کمک می ده همیشه تو کارا به مامان جون ،
مامان جون فرانک یه خیاط ماهره ،
یک کارگاه خیاطی ، با کلی شاگرد داره
مامانش اعظم خانوم ،
صاحب یه خواهره ،
اسمش خاله اکرمه ،
همه بهش میگن هیکلش عین نانسی عجرمه ،
خود فرانک داره یه آجی بزرگتر ،
فرنگیسه خواهرش ،
دختری از گل بهتر،
فرانک خانوم می کشه نقاشی تو دفترش ،
نقاشی های زیبا از چهره ی پدرش،
آخه بابای فرانک ،
بابا ابوالفضل خوب ،
یه مرد خیلی شریف ،
یه پاکبان محبوب،
یه ساله جای خونه ،
جاش وسط بهشته ،
فرانکم می کشه تو نقاشی کنار باباش کلی فرشته
، ،
خاله و خواهر جونش براش قاقا می خرن
لواشکای شمشک یا که فافا می خرن
، ملچ و مولوچ می خوره لواشکا رو یه باره
یه ذره هم می ده به خواهر جونش و خاله
یه دوست خوبی داره اسمش هست ربابه
، از بس لطیفه و خوبه دلش مثل حبابه ،
توی کرج ساکنه فرانک هفت ساله،
میرسه با هزار عشق به دستش این ترانه
زنه پیج زده بود شعر کودک می گفت گفتم منم از روش اسکی برم