همتا
میدونم ازم دلخوری
ولی حالم خوب نبود اصلا
مصی همشو در جریانه تا حدودی
۲ روز فق زیر سرم بودم
انقد این مدت فشارم بالا پایین شد که دیشب برای دومین بار خون دماغ شدم (البته بعد از ۳ بار پ شدن) الانم تو خونه قرنطینم نمیدونم بهش میگن بستری یا قرنطینه
اگه این مدت ب تو و مهرک و یلدا و اتاکو و عسل پیام ندادم حرف بزنم بخاطر این بود ک فکر میکردم باهام ب مشکل خوردین و حال جسمی و روحیم اصلا طوری نبود ک بتونم فشار یا استرس تحمل کنم
برای همین گذاشتم ب وقتی که حالم بهتر بشه تا بتونم درست صحبت کنم باهاتون.
ولی لطفا الان،
اگه بدیی ازم دیدین یا باهاتون کاری کردم ک اذیت شدین بهم بگین ک بدونم
البته اگه در این حد هستم براتون ک باید حرفی بزنید راجبش
???