به خدا دیگه دارم میمیرم از خستگی
دیروز ظهر یه عروسی بودم دیشب تا صبح باز تو حنا بودیم امروز صبح هم رفتم ارایشگاه بعد باغ بعد تالار بعد یه تالار دیگه الانم حنا خوابم میاااد
به خدا دیگه دارم میمیرم از خستگی
دیروز ظهر یه عروسی بودم دیشب تا صبح باز تو حنا بودیم امروز صبح هم رفتم ارایشگاه بعد باغ بعد تالار بعد یه تالار دیگه الانم حنا خوابم میاااد
به خدا دیگه دارم میمیرم از خستگی
دیروز ظهر یه عروسی بودم دیشب تا صبح باز تو حنا بودیم امروز صبح هم رفتم ارایشگاه بعد باغ بعد تالار بعد یه تالار دیگه الانم حنا خوابم میاااد