روزایی بوده که فک کنید تموم نمیشن

[بیسان]

من الان سوزش معده تهوع بارداری دوماهه خستم کرده همش حس میکنم تموم نمیشه
دیگه برام تبدیل شده به یه فشار روانی

 

[هاله]

من الان سوزش معده تهوع بارداری دوماهه خستم کرده همش حس میکنم تموم نمیشه
دیگه برام تبدیل شده به یه فشار روانی

هفت ماه دیکه روزای دیگت شروع میشه?

 

[بیسان]

هفت ماه دیکه روزای دیگت شروع میشه?

الان 11هفتمه تقریباً سه ماه

 

[مامان مصی]

بارداری همینه
یکماه دیگه هم تجمل کن انشاله تموم میشه

 

[بیسان]

هفت ماه دیکه روزای دیگت شروع میشه?

حالا بنظرم بچه بدنیا بیاد خوبه حداقل خود آدم بدون درد میشینه وکار می‌کنه وغذامیخوره

 

[هاله]

الان 11هفتمه تقریباً سه ماه

دوماهو نیمته پست شیش ماهو نیم دیگه

 

[بیسان]

بارداری همینه
یکماه دیگه هم تجمل کن انشاله تموم میشه

خدا از دهنت بشنوه زودتر تموم شه مردم دیگه

 

[هاله]

حالا بنظرم بچه بدنیا بیاد خوبه حداقل خود آدم بدون درد میشینه وکار می‌کنه وغذامیخوره

تازه روزای سختت مونده همش میگی بیاد راحتم پا بگیره راحت میشم حرف بزنه دردشو بگه راحت میشم بزرگتر بشه راحت میشم مدرسه بره... همینطوووور انکار بدتر میشه تا بهتر?

 

[بیسان]

دوماهو نیمته پست شیش ماهو نیم دیگه

روزا کش میاد انگار خیلی دیر میگذره برام

 

[هاله]

روزا کش میاد انگار خیلی دیر میگذره برام

ایشالا تموم میشه میاد بغلت?

 

[بیسان]

تازه روزای سختت مونده همش میگی بیاد راحتم پا بگیره راحت میشم حرف بزنه دردشو بگه راحت میشم بزرگتر بشه راحت میشم مدرسه بره... همینطوووور انکار بدتر میشه تا بهتر?

این که هست الان یه پسر دارم کلاس دومه درساش ونربیتش رو مخمه ولی بازم میگم از بارداری بهتره?

 

[هاله]

این که هست الان یه پسر دارم کلاس دومه درساش ونربیتش رو مخمه ولی بازم میگم از بارداری بهتره?

خووو پس همچین حرف زدی فک کردم اولته?

 

[بیسان]

ایشالا تموم میشه میاد بغلت?

انشالله قسمت سخت اینجاس که ناخواسته بود
سر بچه اول چون خودم میخواستم انگار تحملم بیشتر بود

 

[بیسان]

خووو پس همچین حرف زدی فک کردم اولته?

والا دروغ چرا هشت سال گذشته همه چی یادم رفته?

 

[مامان مصی]

خدا از دهنت بشنوه زودتر تموم شه مردم دیگه

تموم میشه
ما وقتی ازدواج کردیم شوهرم میگفت سریع بچه داربشیم منم حرفشو گوش کردم تا ویارم شروع شد کلافه شده بود میگفت ترو خدا خوب بشو غذا بپز خسته شدم از غذای بیرون
میرفت بیرون میخورد برای منم میاورد
من نمیتونستم بخورم برادرشوهرم میخورد
حرصش میگرفت یادش بخیر
الان دخترم بزرگ شده ازدواج کرده
روزها میگذره گلم همه میشه برات خاطره

میگن ویار سخت باشه بچه باهوش میشه

 

[بیسان]

تموم میشه
ما وقتی ازدواج کردیم شوهرم میگفت سریع بچه داربشیم منم حرفشو گوش کردم تا ویارم شروع شد کلافه شده بود میگفت ترو خدا خوب بشو غذا بپز خسته شدم از غذای بیرون
میرفت بیرون میخورد برای منم میاورد
من نمیتونستم بخورم برادرشوهرم میخورد
حرصش میگرفت یادش بخیر
الان دخترم بزرگ شده ازدواج کرده
روزها میگذره گلم همه میشه برات خاطره

میگن ویار سخت باشه بچه باهوش میشه

خدا دخترتون ونگه داره عزیزم.دعا کن برام بی زحمت زود بگذره

 

[دختران تابستان]

حالا بنظرم بچه بدنیا بیاد خوبه حداقل خود آدم بدون درد میشینه وکار می‌کنه وغذامیخوره

تازه کارات شروع میشه وبی خوابیات گاهی وقتایه دستشوییم نمیتونی بری

 

[دختران تابستان]

خدا دخترتون ونگه داره عزیزم.دعا کن برام بی زحمت زود بگذره

میگذره عزیزم
ان شاءالله به موقعش نی نی سالم وزیباتوبغل میکنی و ۹ماه بارداریتم فراموش میکنی