سلام خوبی قربونت شمعزیزم بخون پست هارو
خواهرت قبول میکنه که بیماره ؟
راضی میشه بره دکتر بگو خب با ماسک دستکش بره دکتر ، ببریدش دکتر روانپزشک حتما عزیزم ، اون داره زجر میکشه شما هم همینطور امیدوارم حالش خوب بشه ❤
اره خواهرم طفلک وسواس دارهچه سخته
عزیزم...کامنتا رو دیدم تو نی نی سایتاره خواهرم طفلک وسواس داره
نفسمون بخوره بهش کله بدنش رو میشوره با الکلم خودشو ضدعفونی میکنه حتی موهاشو
ب وسایل خونه دست نمیزنه
اگه مگس بیاد رو دستش دستش رو یک ساعت میشوره
همیشه دستکش دسته به جز مهمونی ها که ابرو داری میکنه
شده سرشو کرده تو تشت واکنس
خلاصه درد بدیه
اره مژگان جون از استرسه دیگهعزیزم...کامنتا رو دیدم تو نی نی سایت
فکر کنم از استرسه که این اتفاقا و حالا براشون رخ میده
ادم اینجوری ذره ذره اب میشه
میفهمم تغییر پیدا کرده انقدر سختی کشیداره مژگان جون از استرسه دیگه
از بس استرسه درس و مدرسه رو داشت اینطوری شد و مشکلات خانوادگی کم نداشتیم ...
دختری که مهربون و شاد و همه چی تموم بود الان یه آدم حساسه وسواسی شده
من تا همین چند ماه پیش ازش متنفر بودم ولی بعدش فهمیدم خواهرم مریضه دسته خودش نیست باهاش کنار اومدم دوباره فهمیدم هنور خواهره مهربونم رو دارم فقط یکم پژمرده تر شدهو اگه گاهی از کوره در میره درکش میکنم ...
دعا کن امسال کنکور قبول بشه و موفق بشه تو زندگیش خیلی سختی کشیده و داره از جونش برای قبول شدن مایع میزاره از ۲۴ ساعت حدقل ۱۵ ساعت میخونه
دختر عمه من شوهرش وسواسی بود خودشم اینطوری شداره خواهرم طفلک وسواس داره
نفسمون بخوره بهش کله بدنش رو میشوره با الکلم خودشو ضدعفونی میکنه حتی موهاشو
ب وسایل خونه دست نمیزنه
اگه مگس بیاد رو دستش دستش رو یک ساعت میشوره
همیشه دستکش دسته به جز مهمونی ها که ابرو داری میکنه
شده سرشو کرده تو تشت واکنس
خلاصه درد بدیه
کاش قبول کنن بیمارن برن روانپزشک یا خانواده ها به زور ببرن یا دکتر رو بیارن خونهدختر عمه من شوهرش وسواسی بود خودشم اینطوری شد
اونام با دستکش هستن همیشه
میگن بچه دار نمیشیم چون بچه نیاز به شستن داره کثیف میکنه بدمون میاد
یکبار زمان گرفتم شوهرش رفته بود wc دقیقا ۴۵ دقیقه خودشو میشست عمه ام میگفت تازه الان زود اومد بیرون
سلام مرسی عزیزم لطف داریسلام خوبی قربونت شم
چقدر شما مهربونی و به فکر همه هستید ادمایی مثله شما کمن واقعا
خودمون هم خیلی بهش گفتیم بره دکتر ولی نمیاد البته خانواده به فکری هم نداریم !اگه داشتیم به زور میبردنش
حالا خودم بهش اصرار میکنم بیاد تابستون بریم روانپزشک حتما میبرمیش با مامانم حرف میزنم بهش میگم قرص اثر میزاره رو وسواسش و خوبش میکنه
عزیزم از هر چیزی مهم تر درمان وسواس خواهرت هست حتما تمام تلاشتو کن راجب درمانشاره مژگان جون از استرسه دیگه
از بس استرسه درس و مدرسه رو داشت اینطوری شد و مشکلات خانوادگی کم نداشتیم ...
دختری که مهربون و شاد و همه چی تموم بود الان یه آدم حساسه وسواسی شده
من تا همین چند ماه پیش ازش متنفر بودم ولی بعدش فهمیدم خواهرم مریضه دسته خودش نیست باهاش کنار اومدم دوباره فهمیدم هنور خواهره مهربونم رو دارم فقط یکم پژمرده تر شدهو اگه گاهی از کوره در میره درکش میکنم ...
دعا کن امسال کنکور قبول بشه و موفق بشه تو زندگیش خیلی سختی کشیده و داره از جونش برای قبول شدن مایع میزاره از ۲۴ ساعت حدقل ۱۵ ساعت میخونه
وسواس اونا باز انگار خفیف ترهدختر عمه من شوهرش وسواسی بود خودشم اینطوری شد
اونام با دستکش هستن همیشه
میگن بچه دار نمیشیم چون بچه نیاز به شستن داره کثیف میکنه بدمون میاد
یکبار زمان گرفتم شوهرش رفته بود wc دقیقا ۴۵ دقیقه خودشو میشست عمه ام میگفت تازه الان زود اومد بیرون
چه خبر خواهرتو بردین دکتروسواس اونا باز انگار خفیف تره
خواهر من گاهی سه ساعت درحاله شستوشوعه
اگه هیچ جوره راضی نمیشه بره دکتر یا قبول نمیکنه بیماره و تلاشی نمیکنه گفتی نی نی سایت عضوه یا بگو مادران عضو بشه ، بعد مدت ها با کاربری ناشناس تاپیک بزن راجب درمان وسواس بگو و همینایی که من گفتم ، شاید خوند به خودش اومد یا تاپیک بزن بگو خودت این مشکل رو داری راه حل میخوای ، اون و بقیه رو تگ کن ، اصلا شاید خودش مشکلشو گفت ، بارها راجبش تاپیک بزن شاید تاثیرکرد به خودش اومدوسواس اونا باز انگار خفیف تره
خواهر من گاهی سه ساعت درحاله شستوشوعه