دیشب، شب دارکی بود😬

[اوج_آسمان]

آقا ماجرا از این قراره که ما دیشب به محض اینکه رفتیم لامپا رو خاموش کنیم بخوابیم، دیدیم که یه هزارپا نسبتا بزرگ روی پرده مشغول خزیدنه
خلاصه تا اومدیم خودمونو جمع و جور کنیم که چه خاکی به سر بریزم از دست این آقای هزارپا،
دیدیم که غیب شد هزارپای مذکور
حالا ماهم مجبور شدیم با یک هزارپای گم شده در منزل بگیریم بخوابیم....
ببینید دیگه من دیشب چی کشیدم از استرس
حالا خوب شد نرفت تو شورتم

هیچی دارک تر و ترسناک تر از گم شدن یک موجود ترسناک توی خونه نیست

 

[طوفان سفید]

آقا ماجرا از این قراره که ما دیشب به محض اینکه رفتیم لامپا رو خاموش کنیم بخوابیم، دیدیم که یه هزارپا نسبتا بزرگ روی پرده مشغول خزیدنه
خلاصه تا اومدیم خودمونو جمع و جور کنیم که چه خاکی به سر بریزم از دست این آقای هزارپا،
دیدیم که غیب شد هزارپای مذکور
حالا ماهم مجبور شدیم با یک هزارپای گم شده در منزل بگیریم بخوابیم....
ببینید دیگه من دیشب چی کشیدم از استرس
حالا خوب شد نرفت تو شورتم

هیچی دارک تر و ترسناک تر از گم شدن یک موجود ترسناک توی خونه نیست

برای منم پیش اونده اما بجا هزارپا سوسک

 

[آناکارنینا۲]

خیلی تجربه کردم
عقرب تو خونه گم شد من شبو تا صبح نخوابیدم
یه بارم دوروزه خونه نبودیم تا چراغا رو روشن کردیم دیدیم سوسکا تو خونه رژه میرن ما که رسیدیم متواری شدن پسرم چسب زده بود به دهنش که نرن تو دهنش

 

[اوج_آسمان]

برای منم پیش اونده اما بجا هزارپا سوسک

نکته دارک ماجرا اینجاست که باید شب رو هم همونجا بخوابی

 

[اوج_آسمان]

خیلی تجربه کردم
عقرب تو خونه گم شد من شبو تا صبح نخوابیدم
یه بارم دوروزه خونه نبودیم تا چراغا رو روشن کردیم دیدیم سوسکا تو خونه رژه میرن ما که رسیدیم متواری شدن پسرم چسب زده بود به دهنش که نرن تو دهنش

تازه تابستون هم بیاد گرما شروع بشه جک و جونورا بیشتر میشن
خدا به داد برسه

 

[طوفان سفید]

نکته دارک ماجرا اینجاست که باید شب رو هم همونجا بخوابی

اره خیلی بده

 

[قلبی_شکسته :)]

وااای چه دل و جرعتی حتما بگردید پیداش کنین

من یبار یه سوسک ریز تو خونمون گم شد تا صبح نمیدونید چی کشیدم تا صبح کابوس میدیدم از ترس ده تا پتو رو پیچیده بودم دورم ی لحظه بدنم میخارید سریع جیغ میزدم

 

[والریا]

خونه قبلی که بودیم عقرباشو خودم میکشتم🥹

 

[اوج_آسمان]

وااای چه دل و جرعتی حتما بگردید پیداش کنین

من یبار یه سوسک ریز تو خونمون گم شد تا صبح نمیدونید چی کشیدم تا صبح کابوس میدیدم از ترس ده تا پتو رو پیچیده بودم دورم ی لحظه بدنم میخارید سریع جیغ میزدم

نیم ساعت دنبالش بودیم
محو شد انگار
هنوزم پیدا نشده
دیگه دیشب به زور خودمو خوابوندم

 

[اوج_آسمان]

خونه قبلی که بودیم عقرباشو خودم میکشتم🥹

ایول باباااااااااااا ایولا