لیموناد
Guest
ستاره ها در آسمان میدرخشند
اما تو در قلب ها میدرخشی?
آسمان بزرگ است و
ستاره ها در آن جا میشوند
اما قلب من کوچک است
چگونه ته قلبم جا شدی؟ ?
در کنج خلوتی از طاقچه قلبم
نشستی و هنوزم بازم برای صد تا تویه
دیگر جا هست ،طاقچه هست خانه هست
اتاقم هست و صندلی و کمدم هست
حیاط و باغچه هم هست هر روز برایت قاصدکی
از امید میکارم...
و گرمای قلبم نوای نفس هایت را میشنود
آه نکش صدای اهت در تمام قلبم
منعکس میشود و از لرزش و شدت غم اهت
قلبم صدای لرزه اش تا فرسخ ها میرود
*میشود گفت تو هم یه ستاره ای
با نور امید جان بگیر
و با تمام وجودت پر نورشو و بدرخش...
و بازم خون در رگ های قلبم جریان میابد و
من از دیدن امید تو امیدوار تر میشوم
ای دوست من?
اما تو در قلب ها میدرخشی?
آسمان بزرگ است و
ستاره ها در آن جا میشوند
اما قلب من کوچک است
چگونه ته قلبم جا شدی؟ ?
در کنج خلوتی از طاقچه قلبم
نشستی و هنوزم بازم برای صد تا تویه
دیگر جا هست ،طاقچه هست خانه هست
اتاقم هست و صندلی و کمدم هست
حیاط و باغچه هم هست هر روز برایت قاصدکی
از امید میکارم...
و گرمای قلبم نوای نفس هایت را میشنود
آه نکش صدای اهت در تمام قلبم
منعکس میشود و از لرزش و شدت غم اهت
قلبم صدای لرزه اش تا فرسخ ها میرود
*میشود گفت تو هم یه ستاره ای
با نور امید جان بگیر
و با تمام وجودت پر نورشو و بدرخش...
و بازم خون در رگ های قلبم جریان میابد و
من از دیدن امید تو امیدوار تر میشوم
ای دوست من?
آخرین ویرایش: