در چ حالین

[پفیلا پنیری]

خانما و دخترا

 

[ایواز]

خووب

 

[ایواز]

یادته گفتم میخوام به دوستم بگم بیا باهم درس بخونیم؟

 

[پرنسا]

همی الان بیدار شدم
شاید برم بیرون رضایت نامه ببرم مدرسه

 

[ملیحه]

بسیااااار عالییییی

 

[Kiana]

یادته گفتم میخوام به دوستم بگم بیا باهم درس بخونیم؟

من یادمه چی شد بعدش

 

[پفیلا پنیری]

خووب

چ خبره مگه

یادته گفتم میخوام به دوستم بگم بیا باهم درس بخونیم؟

اره یادمه

همی الان بیدار شدم
شاید برم بیرون رضایت نامه ببرم مدرسه

آخی پسرت مریضه خوب نشد ببرش پیش ی دکتر خوب

 

[پفیلا پنیری]

بسیااااار عالییییی

خبر خوب رسیده بهت

 

[ملیحه]

خبر خوب رسیده بهت

خبر !؟ نه !‌ چطور

 

[ایواز]

من یادمه چی شد بعدش

بش گفتم
پریروز بش گفتم بیا اول زیست بخونیم اقا من رفتم بخونم هرچقدر دنبال کتابم گشتم پیدا نکردم
دو روزه گم شده پیداش نمیکنم
الان مطمئن شدممم دیگه چیزی پیشش نمیگم
یهو میزنه فلج میشم

 

[ایواز]

چ خبره مگه

اره یادمه

آخی پسرت مریضه خوب نشد ببرش پیش ی دکتر خوب

بش گفتم
پریروز بش گفتم بیا اول زیست بخونیم اقا من رفتم بخونم هرچقدر دنبال کتابم گشتم پیدا نکردم
دو روزه گم شده پیداش نمیکنم
الان مطمئن شدممم دیگه چیزی پیشش نمیگم
یهو میزنه فلج میشم

 

[Kiana]

بش گفتم
پریروز بش گفتم بیا اول زیست بخونیم اقا من رفتم بخونم هرچقدر دنبال کتابم گشتم پیدا نکردم
دو روزه گم شده پیداش نمیکنم
الان مطمئن شدممم دیگه چیزی پیشش نمیگم
یهو میزنه فلج میشم

یاخدااا باورم نمیشههه
چه‌ چشمی داره رفیقت
این رفیقه یا دشمن

 

[پرنسا]

چ خبره مگه

اره یادمه

آخی پسرت مریضه خوب نشد ببرش پیش ی دکتر خوب

ن رضاااااایت نامه برا گردش از طزف مدرسه
میخوان ببرنشون پارک باید رضایت نامه بدیم

 

[ایواز]

یاخدااا باورم نمیشههه
چه‌ چشمی داره رفیقت
این رفیقه یا دشمن

به خدا که دشمنه

 

[پفیلا پنیری]

ن رضاااااایت نامه برا گردش از طزف مدرسه
میخوان ببرنشون پارک باید رضایت نامه بدیم

آها کجا میبرنشون توام میری

 

[پفیلا پنیری]

خبر !؟ نه !‌ چطور

همین جوری دیدم شارژری گفتم خبر خوب رسیده بهت

 

[پفیلا پنیری]

به خدا که دشمنه

ای بابا چقد چشش شوره

 

[پرنسا]

آها کجا میبرنشون توام میری

پارک نه مادرارو نمیبرن که

 

[ملیحه]

همین جوری دیدم شارژری گفتم خبر خوب رسیده بهت

نه خبری نیست
همیشه شارژم ولی رو نمیکنم اکثرا

 

[سرنوشت]

بش گفتم
پریروز بش گفتم بیا اول زیست بخونیم اقا من رفتم بخونم هرچقدر دنبال کتابم گشتم پیدا نکردم
دو روزه گم شده پیداش نمیکنم
الان مطمئن شدممم دیگه چیزی پیشش نمیگم
یهو میزنه فلج میشم

وا تو هم همه چیو بنداز تقصیر اون بنده خدا مگه با چشم کتاب گم میشه

اشتباهات خودمون خیلی تاثیر داره رو مشکلات و اینکه درکل ممکنه یکی دیگه چشم زده باشه

انقدر موج منفی نده

انگشتر حرز امام جواد بخر پذیرایی و تو ماشین قرآن بذار سرچ کن دفع چشم زخم یه آیاتی هست که میتونی بخونی
پیشگیری کن