در حد انفجار عصبی ام 😐

[شاپرک خواب رفته]

خواهر شوهرو مادر شوهر منم اومدن خونه ی جاریم اما ملاحظه ی حال منو کردن دعوت کردم خونه ی من نیومدن
میگه فعلا این جاریم جور تو رو میکشه هر وقت اون بار ار شد تو جور اونو باید بکشی خواستم بگم آرههه با دوتا بچه کوچیک و دو تا مدرسه ای هم میتونم اونوشت پذیراتون باشم !!!
به خواهر شوهرم میگم بچه ها دنیا اومدن کمک میخوام باید کمکم کنید میگه چه کمکی ! کی میاد بهت کمک کنه ؟ با طعنه گفتم خودت مگه عمه ش نیستی ؟ گفت من تو کار خودم موندم ! گفتم‌ اصلا کمک نخواستم فقط سالم دنیا بیان خدا خودش کمکم میکنه سختیاشونو به جون خریدم

اینا لابد منتظرن زایمان کنی لنگر بندازن

 

[دیانام❤]

اینا لابد منتظرن زایمان کنی لنگر بندازن

دقییییقاً مادر شوهرم گفت خودم میام پیشت میمونم
من اصلا منظورم از کمک به اینا نبود منظورم جاریم بود که تو یه ساختمونیم خواهر شوهرم خودشو انداخت وسط گفت اون خودش وقتشه که دیگه یکی بیاره خودت باید به بچه هات برسی قرار نیست کسی کمکت کنه
اصلا از گفتم پشیمون شدم از الان فهمیدم که نباید به کسی امید ببندم

 

[دیانام❤]

رک حرف زدنش خیلی بهم برخورد

 

[شاپرک خواب رفته]

رک حرف زدنش خیلی بهم برخورد

ولش کن بعد زایمان ازشون کمک بخواه اگه اومدن موندن

 

[مانا،]

آره اصلا ولش با شوهرمم دعوا نمیکنم تا به هدفشون نرسن

این درسته

 

[دیانام❤]

ولش کن بعد زایمان ازشون کمک بخواه اگه اومدن موندن

میخوام صد سال سیاه نیان !!
اصلا هر جور فکر میکنم میبینم زحمت خودشون که بیان پیشم از کمکشون برام بیشتره
مارا به خیر تو امید نیست شر نرسان

 

[شاپرک خواب رفته]

میخوام صد سال سیاه نیان !!
اصلا هر جور فکر میکنم میبینم زحمت خودشون که بیان پیشم از کمکشون برام بیشتره
مارا به خیر تو امید نیست شر نرسان

آره واقعا من بعد زایمان دوست داشتم تنها باشم استراحت کنم ولی هی مهمون میومد

 

[مامان مصی]

دلم میخواد زنگ بزنم شوهرم هزارو دویست تا فحش بدم خالی بشم
البته میدونه من دیوونه ام هر چی بگم چیزی نمیگه
ولی آخه تقصیر اون چیه
خواهر شوهر ددری اینجا بود
دخترای وحشی آرادو هل دادن سرش خورد به میز پیشونیش رفته تو خیلی خودمو نگه داشتم چیزی نگفتم

بعد یادتونه پریشب اون یکی خواهر شوهرم خونه ما بود خودشو دعوت کرده بود رفته پشت سرم هزار تا حرف زده
اینم اومد بهم گفت
منم دیگه ادبوگذاشتم کنار گفتم بیخود کرده هر چی گفته براش کارت دعوت نفرستادم که تو ام این به‌ بعد برا من از این و اون حرف نیار
شماها بیکارین میگردین حرف در میارین والا من حوصلتونو ندارم
پا شدن رفتن بدرقه هم نکردم

تو ازدواج

خوب گفتی بمیرم برای اراد

 

[شاپرک خواب رفته]

خوب گفتی بمیرم برای اراد

وا چرا
حالت خوبه ؟

 

[مامان مصی]

وا چرا
حالت خوبه ؟

که برای من حرف نیارببر
مگه کارت دعوت فرستاده بودم
خوب گفتی بهش
اونی که حرف میبره ازاونی که حرف میزنه بدتره
بعدش ارادو میگم سرش خورده یا اشتباه فهمیدم

 

[نیلا♡]

پس ازدواج نکنیم رل بزنیم

 

[شاپرک خواب رفته]

که برای من حرف نیارببر
مگه کارت دعوت فرستاده بودم
خوب گفتی بهش
اونی که حرف میبره ازاونی که حرف میزنه بدتره
بعدش ارادو میگم سرش خورده یا اشتباه فهمیدم

آره پیشونیش کبود شد

 

[مامان مصی]

آره پیشونیش کبود شد

الاهی