دخترا اگ آنلاینین بیایین تروخدا

[برید_کنار_من_اومدم]

سلام دخترا
جاریم 3 ماه پیش زایمان کرده من رفتم پیشش چند بار بیمارستان یراش غذا بردم و.....
سه چهار روز بعد زایمانش رفتم مسافرت شهر پدرم(گفتم تازه سز کرده برم بیام بعد کادوشو بدم) دیگ موندگار شدم نشد بیام این شهر و کادو زایمانش موند
الان یک هفته س اومدم
الان میخایم کادوشو ببرم و خودشم میدونه من مجبور شدم شهر پدرم موندگار بشم
نمیدونم دعوتش کنم خونم بعد کادوشو بدم یا بریم خونش بدیم؟

 

[شیرکاکائو3:>]

سلام دخترا
جاریم 3 ماه پیش زایمان کرده من رفتم پیشش چند بار بیمارستان یراش غذا بردم و.....
سه چهار روز بعد زایمانش رفتم مسافرت شهر پدرم(گفتم تازه سز کرده برم بیام بعد کادوشو بدم) دیگ موندگار شدم نشد بیام این شهر و کادو زایمانش موند
الان یک هفته س اومدم
الان میخایم کادوشو ببرم و خودشم میدونه من مجبور شدم شهر پدرم موندگار بشم
نمیدونم دعوتش کنم خونم بعد کادوشو بدم یا بریم خونش بدیم؟

بنظرم برو خونشون
بعد سر موقع دعوت کن

 

[برید_کنار_من_اومدم]

بنظرم برو خونشون
بعد سر موقع دعوت کن

ما اصلا رفت آمد نداریم
الان بعد سه سال میخاییم بریم خونشون یا بیاد خونمون

 

[آسمون تاریک]

ببین اگه اومد خونتون کادوشو بده و شرایط دوباره توضیح بده
اگه هم خودت رفتی براش ببر حتما

 

[شیرکاکائو3:>]

ما اصلا رفت آمد نداریم
الان بعد سه سال میخاییم بریم خونشون یا بیاد خونمون

بیاد خونتون

 

[برید_کنار_من_اومدم]

ببین اگه اومد خونتون کادوشو بده و شرایط دوباره توضیح بده
اگه هم خودت رفتی براش ببر حتما

ما رفت و آمد نداریم
بعد سه سال میخاییم بریم خونشون یا دعوتشون کنیم خونمون

 

[برید_کنار_من_اومدم]

بیاد خونتون

اره یکی دوتا کاربرا هم گفتن

 

[آسمون تاریک]

ما رفت و آمد نداریم
بعد سهسال میخاییم بریم خونشون یا دعوتشون کنیم خونمون

خب پس اوکیه دیگه
کادو رو بده تموم شع

 

[برید_کنار_من_اومدم]

خب پس اوکیه دیگه
کادو رو بده تموم شع

کجا بدم سوال اینههههه
من برم خونشون بدم
یا دعوتش کنم خونم بدم

 

[آسمون تاریک]

کجا بدم سوال اینههههه
من برم خونشون بدم
یا دعوتش کنم خونم بدم

ببین اگه شرایط دعوت کردن داری دعوت کن
اگه نه حوصله و شرایط نداری ببر

 

[برید_کنار_من_اومدم]

ببین اگه شرایط دعوت کردن داری دعوت کن
اگه نه حوصله و شرایط نداری ببر

من دلم میخاد بخاطر جاری دعوتش کنم خونم بچش کوچیکه گناه داره نمیتونه پذیرایی کنه و.....

 

[آسمون تاریک]

من دلم میخاد بخاطر جاری دعوتش کنم خونم بچش کوچیکه گناه داره نمیتونه پذیرایی کنه و.....

خب این کار بهتریه بنظر منم
منم بودم دعوت میکردم

 

[ایواز]

برو خونشون اونجا بده

 

[برید_کنار_من_اومدم]

برو خونشون اونجا بده

آخه بچش کوچیکه گفتم اون زحمت نکشه من بگم بیان

 

[ایواز]

آخه بچش کوچیکه گفتم اون زحمت نکشه من بگم بیان

نه عزیزم شمابرید قرار که نیست خونش بمونید ی نیم ساعته دیگه