بابام از حموم اومد بیرون اومد پشتم تا سرمو بردم عقب دوتا از دستاشو به نشونه تفنگ آورد بالا روم گرف بعد گف کیو کیو😐بعدم رفت بیرون هارهار خندید خب پدر من ینی چی؟ نه ناموصا ینی چی؟