یه آقای خوشتیپ خوشگل قد بلند اومد خواستگاری دختر خاله همسر من
استاد آموزشگاه زبانش بود
دخترخاله هم عاشقش شد و اینا هم جواب بله دادن
خیلی خوشهیکل و خوشتیپ و وو.
از دخترخاله همسرم هم دوازده سال بزرگتر بود
بماند که این تک دختر بود و صد و هشتاد قد داشت و چقدرم بهش جهاز دادن یه خونه فروختن بهش جاهاز دادن دختر هجده ساله رو
بعد سه سال معلوم شد آقا هم زن داره هم بچه????
کتک میزد اینو
دستشو شکسته بود
جانماز از زیر پاش میکشید
لختش میکرد میبردش پارتی
هزار بیناموسی به سرش آورد
آخرم مهرشو که 1365 سکه بود با کتک بخشید تا تونست بدون اطنکه باباشینا بدونن طلاق بگیره یواشکی
تا سالها بعدم ما نفهمیده بودیم دلیل طلاقو
تا بعدا متوجه شدیم
اینه که حواستو جمع کن کلا