زن کوچک ??
Guest
فکرمو درگیر کرده چند تا وسایل مونده نزدیک عروسیه دستمون خالیه
استرس گرفتم
به شوهرم میگم چند تا پنجره داره خونه ای که قراره توش زندگی کنیم
میگع 3تا
گفت پرده رو مامانت گرفته
گفتم نه هنوز گفتم باید واسه پذیرایی رو بگیرع دیگه
گفت نه باید بخره واسه اتاق خواب هم
گفت من میخوام
دلم واسه خودم سوخت شاید اگه جهیزیه نداشتم حتی منو قبول نمیکرد???
استرس گرفتم
به شوهرم میگم چند تا پنجره داره خونه ای که قراره توش زندگی کنیم
میگع 3تا
گفت پرده رو مامانت گرفته
گفتم نه هنوز گفتم باید واسه پذیرایی رو بگیرع دیگه
گفت نه باید بخره واسه اتاق خواب هم
گفت من میخوام
دلم واسه خودم سوخت شاید اگه جهیزیه نداشتم حتی منو قبول نمیکرد???