yekta 16
⭐کاربر برتر⭐
- عضویت
- Oct 13, 2023
- جنسیت
- خانم
از دیشب، اومد گرفت خابید من رفتم برا رابطه..
فقط خالی کرد خودشو خابید نه بغل نه بوس هیچی.
صبح پاشد رفت سرکار بازم نه رابطه نه بوس نه هیچی رفت حموم و رفت سرکار.، ظهر خونه زن باباش دعوت بودیم سر سفره نشسته بود من رو ب روش نشستم مامانش گفت یکتا بیا پیش اقات برگشت گفت مامان نشسته چیکار داریش
باز گفت پاشو بشین جا شوهرت مادرشوهرم. نشستم روشو کرد اونور، منو برد ارایشگاه مژه بزارم موقعی ک اومدم گفت بد گذاشته و فلان.
شام گفت سمبوسه درست کن مهمون داشتم ابجی مامانش بودن، خوردن گفت چقدر چربه دلمو زد فقط گفت ممنون،
رفتیم پایین خونه، مادرشوهرم با ابجیش قلیون و اینا بعد شام. شوهرم خونه مامانش خابید
اومدم خونه بخابم هرچی صدا زدم پا نشد(با اینکه خابش سبکه) خلاصه آومدم خونه دراز کشیدم مادرشوهرم زنگ زد بیدار نمیشه بیا پایین بخواب اگه تنهایی گفتم نه میخابم بعد ده دقیقه شوهرم اومد با حالت گیجی رفت زیر پتو خابید نه بوس نه شب بخیر هیچی
عین ی تیکه یخ..
زدم زیر گریه واقعا دارم روانی میشم
فقط خالی کرد خودشو خابید نه بغل نه بوس هیچی.
صبح پاشد رفت سرکار بازم نه رابطه نه بوس نه هیچی رفت حموم و رفت سرکار.، ظهر خونه زن باباش دعوت بودیم سر سفره نشسته بود من رو ب روش نشستم مامانش گفت یکتا بیا پیش اقات برگشت گفت مامان نشسته چیکار داریش
باز گفت پاشو بشین جا شوهرت مادرشوهرم. نشستم روشو کرد اونور، منو برد ارایشگاه مژه بزارم موقعی ک اومدم گفت بد گذاشته و فلان.
شام گفت سمبوسه درست کن مهمون داشتم ابجی مامانش بودن، خوردن گفت چقدر چربه دلمو زد فقط گفت ممنون،
رفتیم پایین خونه، مادرشوهرم با ابجیش قلیون و اینا بعد شام. شوهرم خونه مامانش خابید
اومدم خونه بخابم هرچی صدا زدم پا نشد(با اینکه خابش سبکه) خلاصه آومدم خونه دراز کشیدم مادرشوهرم زنگ زد بیدار نمیشه بیا پایین بخواب اگه تنهایی گفتم نه میخابم بعد ده دقیقه شوهرم اومد با حالت گیجی رفت زیر پتو خابید نه بوس نه شب بخیر هیچی
عین ی تیکه یخ..
زدم زیر گریه واقعا دارم روانی میشم