سرنوشت
⭐⭐⭐ملکه⭐⭐⭐
- عضویت
- May 3, 2023
- جنسیت
- خانم
متنشو کپی کردم
5 ماهی بود ک هرشب خوابای ترسناک میدیدم و با ترس از خواب میپریدم حتی بعضی شبا با جیغ بیدار میشدم صبحا تا قبل 12 ظهر نمیتونستم از خواب بیدار بشم همش خسته و کسل بودم
خوابای افتضاحی میدیدم و اکثرا دچار فلج خواب میشدم جوری ک موقع بیدار شدن تا چند دقیقه نمیتونستم جسمم رو تکون بدم حتی پلکمو نمیتونستم باز کنم ولی کاملا هوشیار بودم
دو نمونه از خواب هامو میگم ک بفهمید چقد عذاب کشیدم:
خواب دیدم ی جن زل زده بهم و داره خودش رو خفه میکنه ولی بجای اون من دارم خفه میشم و وقتی ک از خواب پریدم دچار فلج خواب شدم شاید نیم ساعت طول کشید تا من جسمم رو بتونم تکون بدم
یکی از خواب هامم این بود ک توی ی شهر غریب گم شده بودم و گشنه بودم برای خرید نون وارد ی زیر زمین شدم و آدمایی رو دیدم که اویزونن و سلاخی شدن، خواستم از اونجا فرار کنم که چندتا مرد هیکلی جلوم رو گرفتن و اجازه ندادن خارج بشم و با ترس از خواب پریدم...
خلاصه 5 ماه در عذاب بودم تا جریان رو به دختر عمم گفتم و اون گفت تاحالا قرآن گذاشتی بالای سرت موقع خواب؟ گفتم نه، گفت ی شب امتحان کن، شب اولی ک قرآن گذاشتم بالای سرم و خوابیدم آنقدر راحت خوابیدم خیلی خواب برام لذت بخش بود صبح ساعت 9 سرحال بیدار شدم کاملا پر انرژی، 5 شبه ک دارم با قرآن میخوابم
اون مدت آنقدر عذاب کشیدم ک حتی با وجود خستگی از خوابیدن میترسیدم و حالا ب لطف قرآن این مشکل ک داشت روی اعصاب و روانم اثر مخربی میزاشت حل شد
خواستم تجربه ام رو باهاتون به اشتراک بزارم
سرچ کنید تجربه ی من برای اینکه دیگه خواب های ترسناک و اذیت کننده نبینم نی نی سایت
نوشته کاربر sareeeeen
5 ماهی بود ک هرشب خوابای ترسناک میدیدم و با ترس از خواب میپریدم حتی بعضی شبا با جیغ بیدار میشدم صبحا تا قبل 12 ظهر نمیتونستم از خواب بیدار بشم همش خسته و کسل بودم
خوابای افتضاحی میدیدم و اکثرا دچار فلج خواب میشدم جوری ک موقع بیدار شدن تا چند دقیقه نمیتونستم جسمم رو تکون بدم حتی پلکمو نمیتونستم باز کنم ولی کاملا هوشیار بودم
دو نمونه از خواب هامو میگم ک بفهمید چقد عذاب کشیدم:
خواب دیدم ی جن زل زده بهم و داره خودش رو خفه میکنه ولی بجای اون من دارم خفه میشم و وقتی ک از خواب پریدم دچار فلج خواب شدم شاید نیم ساعت طول کشید تا من جسمم رو بتونم تکون بدم
یکی از خواب هامم این بود ک توی ی شهر غریب گم شده بودم و گشنه بودم برای خرید نون وارد ی زیر زمین شدم و آدمایی رو دیدم که اویزونن و سلاخی شدن، خواستم از اونجا فرار کنم که چندتا مرد هیکلی جلوم رو گرفتن و اجازه ندادن خارج بشم و با ترس از خواب پریدم...
خلاصه 5 ماه در عذاب بودم تا جریان رو به دختر عمم گفتم و اون گفت تاحالا قرآن گذاشتی بالای سرت موقع خواب؟ گفتم نه، گفت ی شب امتحان کن، شب اولی ک قرآن گذاشتم بالای سرم و خوابیدم آنقدر راحت خوابیدم خیلی خواب برام لذت بخش بود صبح ساعت 9 سرحال بیدار شدم کاملا پر انرژی، 5 شبه ک دارم با قرآن میخوابم
اون مدت آنقدر عذاب کشیدم ک حتی با وجود خستگی از خوابیدن میترسیدم و حالا ب لطف قرآن این مشکل ک داشت روی اعصاب و روانم اثر مخربی میزاشت حل شد
خواستم تجربه ام رو باهاتون به اشتراک بزارم
سرچ کنید تجربه ی من برای اینکه دیگه خواب های ترسناک و اذیت کننده نبینم نی نی سایت
نوشته کاربر sareeeeen