ماله سنمه فک کنم..
من نمی تونم بگم..
اتفاقا خیلی چیزارو باید بدونه ولی نمی تونم بگم‌چون فکرش مریضه بعد میاد میگه به من حرف بزن آخه چه حرفی میتونم با این بزنم؟
ای بابا بده اینجوریمن نمی تونم بگم..
نه ناراحت نمیشمبهتون بگه بیا با من حرف بزن همش تو لاک خودت نباش و حرف بزن و..
ناراحت میشید؟
من یک ساعته دارم گریه میکنم
رو من حساب کن اجی گلیکاش بابام بود باھام حرف می‌زد
فدات شمننمرو من حساب کن اجی گلی
من دوتاشون اینطوری ان
ن هرچی دلت میخواد بگو ب پدر مادرت نگی ب کی میخوای بگی کی دلسوزتر از پدر مادر
نه هیما خواهر چرا گریه کردی؟؟بهتون بگه بیا با من حرف بزن همش تو لاک خودت نباش و حرف بزن و..
ناراحت میشید؟
من یک ساعته دارم گریه میکنم
همینطور الکی
همینطور الکی
ناراحتم از اینکه هیچی نمی تونم بهشون بگم اونوقت با کمال پررویی میاد میگه با من حرف بزن
وقتی میام تو پزیرایی دعوا میکنن باهم بعد توقع دارن بیام پیششون من حالم تک اتاق بهتره اصن
خب بهش بگو باهاشون راحت نیستی
بهشون بگم بدترش میکنن
بیا
ولی بابام فقط یہ قاب عکسہ
