با پسرم چیکار کنم

  • شروع کننده موضوع الناز
  • تاریخ شروع

الناز

Guest
۲ سال و نیمشه وحشتناک وابسته به خالشه یک روز نبینتش گریه میکنه ریسه میره کبود میشه هر کاری کردم نتونستم این وابستگی و از بین ببرم بچه بود خیلی بیشتر بود فقط از دست خالش غذا میخورد باید اون بغلش میکرد تا بخوابه به من که مادرشه اینجوری وابسته نیست خواهرم ۱ ساله ازدواج کرده شوهرش خوش اخلاق نیست زیاد الان واقعا سختمه شوهرشم زیاد نمیزاره بیاد خونه ما من مجبورم بچرو وقتایی که شوهرش نیست ببرم بعدشم با بدبختی بچرو بیارم خونمون اشاره میکنه تو برو من اینجا بمونم از دستش کلافه شدم دیگه نمیدونم چیکار کنم
 

hana_mm

Guest
باید خود خاله بهش بگه که این رفتارش درست نیست
طبق روانشناسی حرف ایشون رو قبول میکنه
اگر نکرد برید مشاوره که اسیب نبینه❣
 
استارتر
استارتر

الناز

Guest
باید خود خاله بهش بگه که این رفتارش درست نیست
طبق روانشناسی حرف ایشون رو قبول میکنه
اگر نکرد برید مشاوره که اسیب نبینه❣
انقدر بهش گفته که تو دیگه بزرگ شدی مرد شدی ولی اصلا تو گوشش نمیره خواهرشوهرم روانشناس اون دیگه نا امید شده
 

دلبر.

Guest
۲ سال و نیمشه وحشتناک وابسته به خالشه یک روز نبینتش گریه میکنه ریسه میره کبود میشه هر کاری کردم نتونستم این وابستگی و از بین ببرم بچه بود خیلی بیشتر بود فقط از دست خالش غذا میخورد باید اون بغلش میکرد تا بخوابه به من که مادرشه اینجوری وابسته نیست خواهرم ۱ ساله ازدواج کرده شوهرش خوش اخلاق نیست زیاد الان واقعا سختمه شوهرشم زیاد نمیزاره بیاد خونه ما من مجبورم بچرو وقتایی که شوهرش نیست ببرم بعدشم با بدبختی بچرو بیارم خونمون اشاره میکنه تو برو من اینجا بمونم از دستش کلافه شدم دیگه نمیدونم چیکار کنم
دختر منم ب مادرم وابسته بود
ب بهونه های مختلف کم کم وابستگیش رو کم کردم
یهو نمیشه بچه رو ترک بدی
کم کم
اگ هر روز می بریش، بکن یه درمیون
روزایی ک نمی‌بریش پیش خواهرت، ببرش پارک با بچه ها وقت بگذرونه من اینکار رو کردم
کم کم از سرش افتاد
 

Choi mary

Guest
دختر جاریم و دختر همسایه امون هم اینطور بودن بیشتر باهاش بازی و سرگرمش کن یکم بزرگتر بشه از سرش می افته
 
استارتر
استارتر

الناز

Guest
دختر منم ب مادرم وابسته بود
ب بهونه های مختلف کم کم وابستگیش رو کم کردم
یهو نمیشه بچه رو ترک بدی
کم کم
اگ هر روز می بریش، بکن یه درمیون
روزایی ک نمی‌بریش پیش خواهرت، ببرش پارک با بچه ها وقت بگذرونه من اینکار رو کردم
کم کم از سرش افتاد
تو پارک و خیابون گردش خیلی خوبه ولی تا میایم خونه همش بهونه میگیره گریه میکنه یکبار رفته بودن مسافرت ۳ روز خواهرمو ندید روز سوم سرشو میکوبید به زمین هرروز که میبرمش هعی تایمشو کم میکنم
مهد کودک تاثیری داره؟؟؟
 

Nasim.1391

Guest
۲ سال و نیمشه وحشتناک وابسته به خالشه یک روز نبینتش گریه میکنه ریسه میره کبود میشه هر کاری کردم نتونستم این وابستگی و از بین ببرم بچه بود خیلی بیشتر بود فقط از دست خالش غذا میخورد باید اون بغلش میکرد تا بخوابه به من که مادرشه اینجوری وابسته نیست خواهرم ۱ ساله ازدواج کرده شوهرش خوش اخلاق نیست زیاد الان واقعا سختمه شوهرشم زیاد نمیزاره بیاد خونه ما من مجبورم بچرو وقتایی که شوهرش نیست ببرم بعدشم با بدبختی بچرو بیارم خونمون اشاره میکنه تو برو من اینجا بمونم از دستش کلافه شدم دیگه نمیدونم چیکار کنم
هنوز خیلی سنش کم هستش، دختر من تا قبل پیش رفتنش هرکیییییی میومد خونمون گریه میکرد نرو از خونمون.هرجا میرفتیم بخصوص بچه داشتش بزور و گریه باید میاوردیم خونه چقد روش کار کردم فایده نداشت.تشویق تهدید .تا خودش از سرش پرید.برعکس پسرم اصلا اونجوری نبود
 
استارتر
استارتر

الناز

Guest
هنوز خیلی سنش کم هستش، دختر من تا قبل پیش رفتنش هرکیییییی میومد خونمون گریه میکرد نرو از خونمون.هرجا میرفتیم بخصوص بچه داشتش بزور و گریه باید میاوردیم خونه چقد روش کار کردم فایده نداشت.تشویق تهدید .تا خودش از سرش پرید.برعکس پسرم اصلا اونجوری نبود
با هیچ کس بجز خواهرم اینجوری نیست یعنی امکانش هست بزرگ بشه خوب بشه
 

دلبر.

Guest
تو پارک و خیابون گردش خیلی خوبه ولی تا میایم خونه همش بهونه میگیره گریه میکنه یکبار رفته بودن مسافرت ۳ روز خواهرمو ندید روز سوم سرشو میکوبید به زمین هرروز که میبرمش هعی تایمشو کم میکنم
مهد کودک تاثیری داره؟؟؟
گاهی لازمه آدم ب گریه بچه ها توجهی نشون نده
پسر تو یاد گرفته ک با گریه کارش رو پیش ببره
بزار گریه کنه، از گریه بچه نترس... البته تایمش زیاد نباشه گناه داره
اینو مشاور ب من گفت...

مهد کودک هم شاید موثر باشه ولی زیادی کوچولوعه، من باشم دلم نمیاد بچه 2 ساله رو بزارم مهد، بازم خودت صاحب اختیاری
مهم سرگرمیه.. باید سرگرمش کنی
سخته ولی نتیجه میگیری
 
استارتر
استارتر

الناز

Guest
گاهی لازمه آدم ب گریه بچه ها توجهی نشون نده
پسر تو یاد گرفته ک با گریه کارش رو پیش ببره
بزار گریه کنه، از گریه بچه نترس... البته تایمش زیاد نباشه گناه داره
اینو مشاور ب من گفت...

مهد کودک هم شاید موثر باشه ولی زیادی کوچولوعه، من باشم دلم نمیاد بچه 2 ساله رو بزارم مهد، بازم خودت صاحب اختیاری
مهم سرگرمیه.. باید سرگرمش کنی
سخته ولی نتیجه میگیری
آخه دیگه از گریه کبود میشه صداش در نمیاد دلم براش میسوزه
خودمم میترسم تو مهد اذیتش کنن
 

دلبر.

Guest
آخه دیگه از گریه کبود میشه صداش در نمیاد دلم براش میسوزه
خودمم میترسم تو مهد اذیتش کنن
مهد گزینه مناسبی نیس
ب نظرم سرگرمی هایی انجام بده ک خودتم کنارش باشی..چون اینجوری باعث میشه ب خودت نزدیک تر بشه
مثل همون پارک
آره منم دلم میسوزه، نزار زیاد گریه کنه بغلش کن
بهش خوراکی بده موقعی ک زیادی گریه میکنه .. ولی زیاده روی نکن
 

Nasim.1391

Guest
با هیچ کس بجز خواهرم اینجوری نیست یعنی امکانش هست بزرگ بشه خوب بشه
بله صدرصد .هنوز بچس اقتضای سنشه این وابستگی .باید کم کم روش کار کنید .دیدن خالشو کمتر و کمتر کنید با سرگرم کردن بلزی کردن پارک و بیرون بردن جایگزین پیدا کنید مطمئنا از سرش میپره
 

بالا