بارونن

[بارونِ بهاری؛]

چون تو هم با اظطراب آشنایی ، روزهایی که جاهایی از تو درد میکند که در هیچ عکس اشعه ایکسی دیده نمی‌شود ، و تو هیچ واژه‌ای برای تشریح آن نمی‌یابی، حتی برای آنها که عاشقانه تو را دوست دارند

 

[بارونِ بهاری؛]

هرگز همراهی ندیدم که به اندازه تنهایی بتواند با انسان همراه شود.

 

[بارونِ بهاری؛]

ﻓﻘﻂ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻩ‌اﻧﺪ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﺭﺯﺵ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ‌ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ. ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺳﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﺨﺖ. ﺍﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﻣﯽ‌ﻓﻬﻤﯽ.

 

[بارونِ بهاری؛]

عشق، وقتی که با ترس همراه شود، دیگر عشق نیست. نفرت است.

 

[𝐀𝐯𝐢𝐝 .]

عشق، وقتی که با ترس همراه شود، دیگر عشق نیست. نفرت است.

ممنونم عزیز دلمم خیلی لطف کردیی تشکرر .

 

[بارونِ بهاری؛]

ممنونم عزیز دلمم خیلی لطف کردیی تشکرر .

فداتشم من
بازم خواستی بگو

 

[𝐀𝐯𝐢𝐝 .]

فداتشم من
بازم خواستی بگو

قربونت برم مهربون ، حتماً