بارونن

[𝐀𝐯𝐢𝐝 .]

@بارونِ بهاری؛
عزیزم میگم من ایده چند تا متن میخوام یا مثلا کلمات قشنگ تو ک کتاب زیاد خوندی چیزی بلدی بم بگی عزیزکم؟

 

[بارونِ بهاری؛]

@بارونِ بهاری؛
عزیزم میگم من ایده چند تا متن میخوام یا مثلا کلمات قشنگ تو ک کتاب زیاد خوندی چیزی بلدی بم بگی عزیزکم؟

ببخشید عشقم نبودم تازه دیدم

 

[بارونِ بهاری؛]

الان برات میفرستم چندتا

 

[بارونِ بهاری؛]

گذشت زمان می‌تواند مانند امواج دریا که شن های ساحل را می‌شوید ، روابط را تغییر دهد.

 

[بارونِ بهاری؛]

کلمه لیمرنس
حالتی از ذهن ناشی از احساسات عاشقانه یا غیر عاشقانه نسبت به شخص دیگر که معمولا شامل افکار و خیال پردازی های وسواسی میشود

 

[بارونِ بهاری؛]

میدانم رها شدن به دست کسی که قرار بوده دوستت داشته باشد چه حالی دارد . هیچ چیز بدتر از این نیست

 

[بارونِ بهاری؛]

بیشتر اوقات تنها هستیم؛ کنارهم، ولی تنها.

 

[بارونِ بهاری؛]

دلیل این که کسی دروغ می‌گوید، تقریبا همیشه جالب‌تر از خود دروغ است.

 

[بارونِ بهاری؛]

تنها نکته خوب درباره از دست دادنِ همه چیز، آزادی است که با نداشتن چیزی برای از دست دادن به وجود می‌آید.

 

[بارونِ بهاری؛]

گاهی حس میکنم همانطور که بقیه مردم اتاق‌های هتلشان را تحویل میدهند، من هم باید زندگی را تحویل بدهم. هرچه لازم است امضا کنم، کلید زندگی‌ام را تحویل بدهم و یک جای جدید پیدا کنم؛ یک جای امن. شاید هنوز چیزی ارزش ماندن داشته باشد.

 

[بارونِ بهاری؛]

وقتی به آسمان نگاه میکنم باورم نمیشود که چیزی این همه سحرآمیز همیشه آن بالاست، آن قدر سرگرم نگاه کردن به پایین هستیم که فراموش میکنیم به ستاره ها نگاه کنیم.

 

[بارونِ بهاری؛]

آنقدر مدارا کرده‌ام که دیگر مدارا عادتم شده.
‏وقتی خیلی نرم شدی، همه تو را خم می‌کنند.

 

[بارونِ بهاری؛]

نفرت یک انتخاب اما عشق نه

 

[بارونِ بهاری؛]

لباس ها مخفی گاه عجیب و غریب و هوشمندانه ای هستن. کبودی ها، زخم ها، نقص ها، ضعف ها اگر دوست داشته باشیم میتونیم همه رو پنهان کنیم و مهم ترین بخش های وجودمون فقط برای نگاه آینه ها و عشاقمون می مونن.

 

[بارونِ بهاری؛]

من قلبت را نشکسته‌ام، خودت آن را شکسته‌ای؛ و با شکستنش، قلب من را نیز شکسته‌ای.

 

[بارونِ بهاری؛]

عشق مثل یک درخت است: خودش به تنهایی رشد می‌کند، در اعماق وجود ما ریشه می‌دواند و به شکوفا شدن در قلبی زخم خورده ادامه می‌دهد. حقیقت غیرقابل توضیح این است که هرچه عشق کورتر باشد، سرسخت‌تر خواهد بود. هیچ عشقی به اندازه‌ی عشق غیرمنطقی و نامعقول، قدرتمند نیست.

 

[بارونِ بهاری؛]

توی دنیای رویاهام غوطه‌ورم و بدون هیچ درکی از واقعیت،سعی دارم هرکاری از دستم برمیاد بکنم.

 

[بارونِ بهاری؛]

به این فکر می‌کنم که آیا روزی می‌توانم هرآنچه برایم اتفاق افتاده را فراموش کنم و دوباره زندگی را از سر بگیرم. به این فکر می‌کنم که آیا روزی می‌آید که دوباره مثل قبل شویم.

 

[بارونِ بهاری؛]

می‌نویسد یک‌شنبه است، دلم نمی‌خواست بیدار شوم. دلم می‌خواست در خواب می‌مردم. گناه کیست این طوفان و گردبادی که به جان ما افتاده و جز ویرانی و پریشانی چیزی باقی نمی‌گذارد

 

[بارونِ بهاری؛]

از خیابان می‌گذرم اما این بار دستی نیست که مرا نگه دارد