از خونه پرتم کردن بیرون

[zhra996]

نمیدونم
اگه زنگ زدی یه‌وقت چیزی درباره ی دیشب گفت توادامه نده

مادرم جوریه ک زنگ نزنم بدتر میشه
حوصله ادا هاشو ندارم
باور کن مثل بچه اس
اون روز یه کاری رو هنوز مطمئن نبودم نگفتم بزور از دلش دراوردم
مجردیم هم همین بود ادمو روانی میکرد

 

[آوازقو🦢]

مادرم جوریه ک زنگ نزنم بدتر میشه
حوصله ادا هاشو ندارم
باور کن مثل بچه اس
اون روز یه کاری رو هنوز مطمئن نبودم نگفتم بزور از دلش دراوردم
مجردیم هم همین بود ادمو روانی میکرد

پ زنگ نزن

 

[zhra996]

پ زنگ نزن

زنگ زدم مامانم حرف زدم
ازم ناراحت بود ولی بابام بدتر ناراحت بود دیگ باهام فک نکنم حرف بزنه
برادرمم ک هیچی

 

[آوازقو🦢]

زنگ زدم مامانم حرف زدم
ازم ناراحت بود ولی بابام بدتر ناراحت بود دیگ باهام فک نکنم حرف بزنه
برادرمم ک هیچی

ای وای

 

[zhra996]

ای وای

اره نمیدونم چ کنم
ولی اینا بخدا تقصیر خودشونه

 

[آوازقو🦢]

اره نمیدونم چ کنم
ولی اینا بخدا تقصیر خودشونه

اره میدونم
وقتی پدری که هرچی در دهنش میاد بگه دیگه افراد دیگه ی خانواده جای خود دارن

 

[zhra996]

اره میدونم
وقتی پدری که هرچی در دهنش میاد بگه دیگه افراد دیگه ی خانواده جای خود دارن

نمیدونم چرا این مدلی شد اول اینجوری نبودااا
هرچی رو به دل میگیره

 

[mahiiii]

من باشم پامو دیگه اونجا نمیزارم

 

[zhra996]

من باشم پامو دیگه اونجا نمیزارم

خودشون اومدند منت کشی