کیا بیدارن

[صنم]

شماها چجوری بودینمهم تر از اون مراسم مختلط بود یا جداگانه

ماها مدل خودمون بودیم مختلط بود

 

[آوازقو🦢]

اخه دختر به ترک میده زینب؟🥹 ماها هم خوبیم شاید الان ماها هم واسه اونا جالب بودیم

صدرصد همینطور
من دانشجو بودم رفتیم اهواز سفر تور دانشجویی بود ولی ما باخانواده رفتیم چون پسرم کوچیک بود ،بگذریم که چ اتفاقات جالبی اونجا افتاد برامون
مارو بردن یه حسینیه بنام حضرت علی اکبر
تو اهواز یه چن شبم تو دبیرستان ریحانه بودیم
پسرم گریه میکرد آوردمش تو کوچه دیر وقت بود ساعت ۳نصف شب اینا میشد همسرمم اومد پایین پیشمون رفتیم بیرون لو محوطه حسینیه چرخ میزدیم ساعت ۳بچه هافوتبال بازی میکردن رفت آمد بود انگار سرشب یه چنتا دختر ۱۷/۱۸ساله اومدن سمت ما کفتن از کجا اومدین و بچه کجایید
ما گفتیم اصالتمون ترک اردبیل ولی ساکن قزوینیم.
صنم باورت نمیشه اینا انقد مشتاق شدن وتوجه شدن که ماترکیم دائم میگفن فلان چیز به ترکی چی میشهمنم تمام چپوچول میگفتم
یکیشون گف خوش آبو هوا سمت اردبیل و‌اون وراس خوشبحالتون
ولی واقعا هواس براکن کشنده بود

 

[narngk]

صدرصد همینطور
من دانشجو بودم رفتیم اهواز سفر تور دانشجویی بود ولی ما باخانواده رفتیم چون پسرم کوچیک بود ،بگذریم که چ اتفاقات جالبی اونجا افتاد برامون
مارو بردن یه حسینیه بنام حضرت علی اکبر
تو اهواز یه چن شبم تو دبیرستان ریحانه بودیم
پسرم گریه میکرد آوردمش تو کوچه دیر وقت بود ساعت ۳نصف شب اینا میشد همسرمم اومد پایین پیشمون رفتیم بیرون لو محوطه حسینیه چرخ میزدیم ساعت ۳بچه هافوتبال بازی میکردن رفت آمد بود انگار سرشب یه چنتا دختر ۱۷/۱۸ساله اومدن سمت ما کفتن از کجا اومدین و بچه کجایید
ما گفتیم اصالتمون ترک اردبیل ولی ساکن قزوینیم.
صنم باورت نمیشه اینا انقد مشتاق شدن وتوجه شدن که ماترکیم دائم میگفن فلان چیز به ترکی چی میشهمنم تمام چپوچول میگفتم
یکیشون گف خوش آبو هوا سمت اردبیل و‌اون وراس خوشبحالتون
ولی واقعا هواس براکن کشنده بود

ما هر وقت میخوایم بهمون خوش بگذره ۱۲ به بعد میریم بیرون

 

[آوازقو🦢]

ما هر وقت میخوایم بهمون خوش بگذره ۱۲ به بعد میریم بیرون

حق دارید روزاش گرم

 

[صنم]

صدرصد همینطور
من دانشجو بودم رفتیم اهواز سفر تور دانشجویی بود ولی ما باخانواده رفتیم چون پسرم کوچیک بود ،بگذریم که چ اتفاقات جالبی اونجا افتاد برامون
مارو بردن یه حسینیه بنام حضرت علی اکبر
تو اهواز یه چن شبم تو دبیرستان ریحانه بودیم
پسرم گریه میکرد آوردمش تو کوچه دیر وقت بود ساعت ۳نصف شب اینا میشد همسرمم اومد پایین پیشمون رفتیم بیرون لو محوطه حسینیه چرخ میزدیم ساعت ۳بچه هافوتبال بازی میکردن رفت آمد بود انگار سرشب یه چنتا دختر ۱۷/۱۸ساله اومدن سمت ما کفتن از کجا اومدین و بچه کجایید
ما گفتیم اصالتمون ترک اردبیل ولی ساکن قزوینیم.
صنم باورت نمیشه اینا انقد مشتاق شدن وتوجه شدن که ماترکیم دائم میگفن فلان چیز به ترکی چی میشهمنم تمام چپوچول میگفتم
یکیشون گف خوش آبو هوا سمت اردبیل و‌اون وراس خوشبحالتون
ولی واقعا هواس براکن کشنده بود

اره عروسمون یه چنتا کاغذ دراورد کلمات ترکی نوشته بود نشونمون میداد که نشستم تمرین کنم طفلکی ترکی استانبولی نوشته بود از نت متوجه نشده بود متفاوت ترکی ها
به من میگفت دوتا کلمه یاد گرفتم یکی نون به ترکی میشه چورح یکی هم اب که میشه سو گفتم افرین گرسنه نمیمونی همینا فقط مهمه

 

[آوازقو🦢]

ما هر وقت میخوایم بهمون خوش بگذره ۱۲ به بعد میریم بیرون

مردانگی کردی خوندی بااون چپ اندر قیچی نوشتنم خواب داره کورم میکنه ولی نمیخوابم

 

[صنم]

ما هر وقت میخوایم بهمون خوش بگذره ۱۲ به بعد میریم بیرون

اره مامانم اینا اومده بودن میگفتن روز ها کسی بیرون نیست شبا ولی همه بیرونن خیلی بهشون خوش گذشته بود میکفت هر جایی میرفتیم صددرصد باند باز کرده بودن میرقصیدن

 

[آوازقو🦢]

اره عروسمون یه چنتا کاغذ دراورد کلمات ترکی نوشته بود نشونمون میداد که نشستم تمرین کنم طفلکی ترکی استانبولی نوشته بود از نت متوجه نشده بود متفاوت ترکی ها
به من میگفت دوتا کلمه یاد گرفتم یکی نون به ترکی میشه چورح یکی هم اب که میشه سو گفتم افرین گرسنه نمیمونی همینا فقط مهمه

افرین زرنگ بودها

 

[آوازقو🦢]

ولی جدا از هررررموضوعی غیر هم زبان بودن سخت ها

 

[narngk]

اره مامانم اینا اومده بودن میگفتن روز ها کسی بیرون نیست شبا ولی همه بیرونن خیلی بهشون خوش گذشته بود میکفت هر جایی میرفتیم صددرصد باند باز کرده بودن میرقصیدن

اقا ما رقاص نیستیم ولی خیلی میرقصیمکلا فقیر و بدبختمونم شاده

 

[آوازقو🦢]

اقا ما رقاص نیستیم ولی خیلی میرقصیمکلا فقیر و بدبختمونم شاده

همین خوبه انرژیا بالاس خوبههههه

 

[صنم]

افرین زرنگ بودها

ن بابا من اونقد واسش ناراحت شدم اومده شهر غریب تنها خیلی غصه خوردم واسش میگفت خیلی احساس غربت میکنم حالا خانواده اش پیشش بودن برن بیشتر تنها مبشه

 

[صنم]

اقا ما رقاص نیستیم ولی خیلی میرقصیمکلا فقیر و بدبختمونم شاده

شما عشقید همین خوبه دیگه

 

[narngk]

همین خوبه انرژیا بالاس خوبههههه

ما یه اسپیکر داریم داریم تو خونه مخصوص وقتایی که میریم لب ساحله امروز یادمون رفت ببریم پسرم شاکی شدرفت با اونوریا رقصید

 

[آوازقو🦢]

ن بابا من اونقد واسش ناراحت شدم اومده شهر غریب تنها خیلی غصه خوردم واسش میگفت خیلی احساس غربت میکنم حالا خانواده اش پیشش بودن برن بیشتر تنها مبشه

من خودم ازدواج کرده بودم انقد گریه میکردم
خونه امون بزرگ بودگرم کردنش چون تازه ساخت بودیکم سخت اتاق خوابو گرم میکردیم برا لالا محمد میخوابید میرفتم توآشپزخونه چنان بی صدا گریه میکردم
گرمای اشکای گرم رو صورت سرررررد هیچ وقت فرام.شم نمیشه

 

[صنم]

من خودم ازدواج کرده بودم انقد گریه میکردم
خونه امون بزرگ بودگرم کردنش چون تازه ساخت بودیکم سخت اتاق خوابو گرم میکردیم برا لالا محمد میخوابید میرفتم توآشپزخونه چنان بی صدا گریه میکردم
گرمای اشکای گرم رو صورت سرررررد هیچ وقت فرام.شم نمیشه

ای جان 🥹

 

[narngk]

شما عشقید همین خوبه دیگه

عشق و محبت از خودتونه

 

[آوازقو🦢]

ای جان 🥹

خواهر زادم نمیدونست بم بگه نگار میگف اییار
جالب اینجابود که بیا هم میگف اییا به خیارم میگفت اییاربه منم میگف اییار
ژله خیلی دوسداشت هرررروقت میومد خونمون ب من میگف اییار برام ژره دوزوس تون
من اااانقد تو‌اون شبای سردبیاد محسن بااشک چشم ژله درست میکردم تا فرداش ببرم براش