چن روز برا هیچ و پوچ دعوا کردم با همسرم
گاهی حس میکنم سینه ام سنگین میشه نمیدونم چرا دست خودم نیس غم هارو تو خودم میریزم بعد یه مدت اعصابم بهم میریزه دیوونه میشم
چ کنم؟
چن روز برا هیچ و پوچ دعوا کردم با همسرم
گاهی حس میکنم سینه ام سنگین میشه نمیدونم چرا دست خودم نیس غم هارو تو خودم میریزم بعد یه مدت اعصابم بهم میریزه دیوونه میشم
چ کنم؟
من اهنگای کاتثروت و بلیور ایمجین درگنز رو پلی میکنم و باهاشون همخوانی میکنم و دقیقا اونجایی که اونا داد میزنن منم داد میزنم و هرچی کلافه تر بلند تر داد میزنم و در نهایت میخوابم
بخدا منم همینکارو میکنم ولی این دفعه واقعا نشد
رفتنی بیرون مادر شوهرم لحظه اخر باز به من گف استرس گرفتم ندونستم چ میکنم رفتیم بعد اومدیم مادرش آش یخ رو گرم نکرده اورد اعصابمو خورد کرد انگار من ارزشی براشون ندارم
بعد شوهرم سرم داد زد میخوام فلان قدر بدم عروسی طرف در حالی ک خنگی خودش بود
همه دست به دست داد اعصابمو ریخت به هم
بخدا منم همینکارو میکنم ولی این دفعه واقعا نشد
رفتنی بیرون مادر شوهرم لحظه اخر باز به من گف استرس گرفتم ندونستم چ میکنم رفتیم بعد اومدیم مادرش آش یخ رو گرم نکرده اورد اعصابمو خورد کرد انگار من ارزشی براشون ندارم
بعد شوهرم سرم داد زد میخوام فلان قدر بدم عروسی طرف در حالی ک خنگی خودش بود
همه دست به دست داد اعصابمو ریخت به هم
با همسر قبلیم خیلی جنگ و دعوا و از این ک.شر بازیا داشتیم یادمه میرفتم شبا بیرون ساعت ۱۲ اینا با ماشین یه جای دور ک هیچکس نباشه فقط جیغ میزدمو واقعا خوبه