نظرتون در مورد این متن ؟

[سیب سرخ]

در مسیر عابر پیاده با خانوم سالخورده زیبایی که موهای ابریشمی سفیدش رو پشت روسری کوچیکش پنهان کرده، بر می خورم . از تعداد قدم هام کم می کنم و همراه با سرعت گام هایی که بر می داره ، به مسیرم ادامه می دم .
طبق عادت مرسوم ، با وجود عجله ای که دارم قدمی جلوتر از اون بر نمی دارم تا مبادا بابت گذر عمر غمگین بشه . تا مبادا با عبور با سرعت من از کنارش ، از تبدیل دختر پر شور دیروز به آدم سالخورده امروز غم به دلش بشینه .
نگاهم رو به سنگ فرش های خیابون دوختم و به قدم های کوتاهم ادامه دادم ، در دنیای خیالم به سال ها بعد سفر کردم . خودم رو در حال بافتن موهاش سفیدم متصور شدم و هزار سوال در ذهنم نقش بست .
آیا باز هم ساعت ها قدم زدن ، انتخاب محبوب من برای پیدا کردن آرامش هست؟ زندگی نزیسته ای خواهم داشت ؟ آیا بهای کافی برای رسیدن به رویاهام رو پرداخت کردم ؟ در لحظه ای از زندگی عشق رو احساس کردم ؟
در پایان همه این سوال ها ، یک یادآوری بزرگ برای دختر امروز به جا موند تا نتیجه مرور تمام این لحظه ها برای آدم فردا یک لبخند عمیق حاصل از رضایت باشه .

 

[هدی]

در مسیر عابر پیاده با خانوم سالخورده زیبایی که موهای ابریشمی سفیدش رو پشت روسری کوچیکش پنهان کرده، بر می خورم . از تعداد قدم هام کم می کنم و همراه با سرعت گام هایی که بر می داره ، به مسیرم ادامه می دم .
طبق عادت مرسوم ، با وجود عجله ای که دارم قدمی جلوتر از اون بر نمی دارم تا مبادا بابت گذر عمر غمگین بشه . تا مبادا با عبور با سرعت من از کنارش ، از تبدیل دختر پر شور دیروز به آدم سالخورده امروز غم به دلش بشینه .
نگاهم رو به سنگ فرش های خیابون دوختم و به قدم های کوتاهم ادامه دادم ، در دنیای خیالم به سال ها بعد سفر کردم . خودم رو در حال بافتن موهاش سفیدم متصور شدم و هزار سوال در ذهنم نقش بست .
آیا باز هم ساعت ها قدم زدن ، انتخاب محبوب من برای پیدا کردن آرامش هست؟ زندگی نزیسته ای خواهم داشت ؟ آیا بهای کافی برای رسیدن به رویاهام رو پرداخت کردم ؟ در لحظه ای از زندگی عشق رو احساس کردم ؟
در پایان همه این سوال ها ، یک یادآوری بزرگ برای دختر امروز به جا موند تا نتیجه مرور تمام این لحظه ها برای آدم فردا یک لبخند عمیق حاصل از رضایت باشه .

تا مبادا بابت گذر عمر وتبدیل دختر پر شور دیروز به فرد سالخورده امروز (غمگین بشود یا غم به دلش نشیند )


ببخش عزیزم این و جایگزین اون بخشت بکن
ببین نوشتارش ایا تغییری می کند
؟؟؟
نظرم من واژه های تکراری و هم معنی حذف کن
و یکبار به صورت کامل در یک جمله استفاده کن

 

[سیب سرخ]

تا مبادا بابت گذر عمر وتبدیل دختر پر شور دیروز به فرد سالخورده امروز (غمگین بشود یا غم به دلش نشیند )


ببخش عزیزم این و جایگزین اون بخشت بکن
ببین نوشتارش ایا تغییری می کند
؟؟؟
نظرم من واژه های تکراری و هم معنی حذف کن
و یکبار به صورت کامل در یک جمله استفاده کن

ممنون بابت اصلاحت ❤
در کل به نظرت چطور بود ؟

 

[هدی]

ممنون بابت اصلاحت ❤
در کل به نظرت چطور بود ؟

در جمله اولت خانوم سالخورده زیبایی
به جاش پیرزن سالخورده زیبایی بیار تا سجع و اهنگین بودن جمله رعایت بشه گلم

اجازه بده بخوانم
از ایراد گیری من دلخور نشو گلم
به رسم ادب چون خودت خواستی نقد کنم
دارم انجام می دم

 

[سرنوشت]

یعنی سعی کنیم جوری زندگیم کنیم وقتی گذشته رو مرور کردیم حس رضایت داشته باشیم و البته دیدمون هم مهمه باید نیمه ی پرلیوان رو ببینیم من می تونم با همه ی داشته ها و نداشته هام حس کنم خوشبختم از نظرم صد در صد نه ولی یه جورایی خوشبختم یه وقتایی حس می کنم

 

[سرنوشت]

خوبه عبرت آموزه

 

[سیب سرخ]

در جمله اولت خانوم سالخورده زیبایی
به جاش پیرزن سالخورده زیبایی بیار تا سجع و اهنگین بودن جمله رعایت بشه گلم

اجازه بده بخوانم
از ایراد گیری من دلخور نشو گلم
به رسم ادب چون خودت خواستی نقد کنم
دارم انجام می دم

وای نه عزیزم این چه حرفیه
من خیلی خوش حال می شم اتفاقا و ممنون که زحمت می کشی و کمکم می کنی .
گفتم شاید کلمه پیرزن مودبانه نباشه
وگرنه به قول شما واژه بهتریه

 

[هدی]

در مسیر عابر پیاده با خانوم سالخورده زیبایی که موهای ابریشمی سفیدش رو پشت روسری کوچیکش پنهان کرده، بر می خورم . از تعداد قدم هام کم می کنم و همراه با سرعت گام هایی که بر می داره ، به مسیرم ادامه می دم .
طبق عادت مرسوم ، با وجود عجله ای که دارم قدمی جلوتر از اون بر نمی دارم تا مبادا بابت گذر عمر غمگین بشه . تا مبادا با عبور با سرعت من از کنارش ، از تبدیل دختر پر شور دیروز به آدم سالخورده امروز غم به دلش بشینه .
نگاهم رو به سنگ فرش های خیابون دوختم و به قدم های کوتاهم ادامه دادم ، در دنیای خیالم به سال ها بعد سفر کردم . خودم رو در حال بافتن موهاش سفیدم متصور شدم و هزار سوال در ذهنم نقش بست .
آیا باز هم ساعت ها قدم زدن ، انتخاب محبوب من برای پیدا کردن آرامش هست؟ زندگی نزیسته ای خواهم داشت ؟ آیا بهای کافی برای رسیدن به رویاهام رو پرداخت کردم ؟ در لحظه ای از زندگی عشق رو احساس کردم ؟
در پایان همه این سوال ها ، یک یادآوری بزرگ برای دختر امروز به جا موند تا نتیجه مرور تمام این لحظه ها برای آدم فردا یک لبخند عمیق حاصل از رضایت باشه .

در کل عزیزم بازی با کلمات کردی
از حالت دستوری خارج شو
چون ترکیب بندی یا باید محاوره ای باشه یا کتابی
در یک متن از زبان یک نفر نمی تونی هر دو را ایجاد کنی

عزیزم خوب نوشتی و می توانی عالی تر بنویسی گلم

 

[هدی]

وای نه عزیزم این چه حرفیه
من خیلی خوش حال می شم اتفاقا و ممنون که زحمت می کشی و کمکم می کنی .
گفتم شاید کلمه پیرزن مودبانه نباشه
وگرنه به قول شما واژه بهتریه

تو راوی متن هستی وقتی می نویسی
دیدگاه تو مهم است
نگران واژه ها نباش بنویس

 

[سیب سرخ]

در کل عزیزم بازی با کلمات کردی
از حالت دستوری خارج شو
چون ترکیب بندی یا باید محاوره ای باشه یا کتابی
در یک متن از زبان یک نفر نمی تونی هر دو را ایجاد کنی

عزیزم خوب نوشتی و می توانی عالی تر بنویسی گلم

ممنون از نظرت
بازی با کلمات رو باید کم بکنم یعنی؟
و اینکه میشه قسمتی که حالت دستوری داره رو بهش اشاره بکنید.
چون دقیقا متوجهش نشدم

 

[هدی]

@مامان آیدا
بیا نرگسم
بیا که من توی نقشم فرو رفتم و شدم یک منتقد سخت گیر
بیا نویسنده من
بیا شما نظرت بگو

@سیب سرخ ایشون یک نویسنده حرفه ای هست

 

[هدی]

ممنون از نظرت
بازی با کلمات رو باید کم بکنم یعنی؟
و اینکه میشه قسمتی که حالت دستوری داره رو بهش اشاره بکنید.
چون دقیقا متوجهش نشدم

اره کمتر کن گلم
دستوری از لحاظ قواعد می گم گلم
خودت بند قواعد نکن
مجبور نیستی کتابی بنویسی
بالاتر بهش در چند مورد اشاره کردم گلم

 

[سیب سرخ]

@مامان آیدا
بیا نرگسم
بیا که من توی نقشم فرو رفتم و شدم یک منتقد سخت گیر
بیا نویسنده من
بیا شما نظرت بگو

@سیب سرخ ایشون یک نویسنده حرفه ای هست

ممنون عزیزم نظر لطفته ❤
چقدر خوش حال شدم که نظرتون رو گفتین
خوش حال می شم اکر شما هم چیزی نوشتین من رو هم تگ بکنید

 

[هدی]

ممنون عزیزم نظر لطفته ❤
چقدر خوش حال شدم که نظرتون رو گفتین
خوش حال می شم اکر شما هم چیزی نوشتین من رو هم تگ بکنید

فردا صبح زیر پست های که نوشتم و داستان های که توی سایت گذاشتم تگت می کنم
واز این به بعد در پست های داستانیم تگ می کنمت گلم

 

[سیب سرخ]

فردا صبح زیر پست های که نوشتم و داستان های که توی سایت گذاشتم تگت می کنم
واز این به بعد در پست های داستانیم تگ می کنمت گلم

خیلی ممنونم ❤

 

[هدی]

خیلی ممنونم ❤

تگ کردمت سیاوش بخوان
اگر دوست داشتی بعد داستان تمنا تگت می کنم

 

[سرنوشت]

یعنی سعی کنیم جوری زندگیم کنیم وقتی گذشته رو مرور کردیم حس رضایت داشته باشیم و البته دیدمون هم مهمه باید نیمه ی پرلیوان رو ببینیم من می تونم با همه ی داشته ها و نداشته هام حس کنم خوشبختم از نظرم صد در صد نه ولی یه جورایی خوشبختم یه وقتایی حس می کنم

البته میدونم یه جورایی هم بدبختم

 

[سیب سرخ]

البته میدونم یه جورایی هم بدبختم

میدونی زندکی ترکیب شده از این دو حس
کلا بالا و پایین که اگر اینجوری نبود ما اصلا نمی فهمیدیم حال خوب و خوشبختی یعنی چی و اصلا نمی تونستم لذت ببریم .

 

[سرنوشت]

میدونی زندکی ترکیب شده از این دو حس
کلا بالا و پایین که اگر اینجوری نبود ما اصلا نمی فهمیدیم حال خوب و خوشبختی یعنی چی و اصلا نمی تونستم لذت ببریم .

آره درکل هممون یه جورایی بدبختیم شدت کم و زیاد داره بعد اینکه آدم نمیدونه چی به سرش میاد شاید درآینده یه بدبختی باشه اصلا آدم یه درصد فکرنکنه که اینطور بشه

یکی هس تو سایت همش میگه خوشبختم تا یکی مشکل داره هی میگه فلانی بدبخته مشکلات خودشو نمی بینه بارها گفته مشکل داره ها ، خودش هر رفتار بدی بگی داره بعد همونارو میاد به بقیه میگه که فلانی اینه خودشو خوب کنه فکرکرده اگه بدی دیگرانو بگه خودش خوب میشه و بدیش پنهون میشه با کاربری های مختلفم میاد اینکارو می کنه نمیدونم کی عقده هاش تموم میشه آخه اگه تو خوشبخت بودی چرا همش عقده خالی می کردی والا خودت که از همه بدبخت تری

 

[سیب سرخ]

آره درکل هممون یه جورایی بدبختیم شدت کم و زیاد داره بعد اینکه آدم نمیدونه چی به سرش میاد شاید درآینده یه بدبختی باشه اصلا آدم یه درصد فکرنکنه که اینطور بشه

یکی هس تو سایت همش میگه خوشبختم تا یکی مشکل داره هی میگه فلانی بدبخته مشکلات خودشو نمی بینه بارها گفته مشکل داره ها ، خودش هر رفتار بدی بگی داره بعد همونارو میاد به بقیه میگه که فلانی اینه خودشو خوب کنه فکرکرده اگه بدی دیگرانو بگه خودش خوب میشه و بدیش پنهون میشه با کاربرهای مختلفم میاد اینکارو می کنه نمیدونم کی عقده هاش تموم میشه آخه اگه تو خوشبخت بودی چرا همش عقده خالی می کردی والا خودت که از همه بدبخت تری

آره دقیقا درست گفتی
فرافکنی داستان آدم هایی که همیشه تلاش دارن درد هاشون رو پنهان بکنن
در حالی که درد بخش جدابی ناپذیر زندگی