سوژه ها رو از دست دادم 🥲

[گری]

یکی از سوژه های دانشگاه به خصوص ورودی ما که مهر ۱۴۰۲ محسوب میشه و ورودی مهر ۱۴۰۱ ،گروه بندی درسای عملیمونه
رسما جنگه ...امشبو از دست دادم برای ورودی ۱۴۰۱ ...قشنگ یه سری چیزا دستمون میاد ،از دوستیا و دشمنیا ...هر سریم "ک "یه بخش از اسم منو میذاشت دلم میخواست ببینم بعد از این همه دعوامون و بلاک بازیامون چی میذاره خیلی دلم میخواست ولی دیر رسیدم ،درگیر یه چیز مهم تر بودم ،کاثافت فهمیده که فهمیدم یه کاربری دیگه ام داره و خودشه ،دیگه با اون کاربریش نمیذاره،از عمد با این کاربریش که مسدودم کرده اسم میذاره ،آخه من اون کاربریشم مسدود کردم و مشخصه چون تو یه گروه هستیم بازم با اون کاربریش ...
من که رسما سر یکی از این گروه بندیا ،گروه رو به خاک و خون کشیدم ...

 

[گری]

از اونجایی که هر چی بیشتر میگذره روابط عمیقی دارم با بچه های این ورودی و زندگیم به زندگیشون گره خورده ،میبینم که اگه جز این ورودیم بودم اعصاب خوردی داشتم ...از اینکه دیگه مطمئنم و میدونم کی از زندگی من خبر داره هم آگاهم و برام جالب شد ،از اینکه حتی کراش سابقمم میدونه ماجرامو متنفرم

خیلی افتضاحه یه سری چیزا تو دانشگاه 🫤خیلی ...

الانم مطمئنم سر ماجرای من به همه پز میده و خودشو خفن میدونه 🫤حتی میدونم که کی بهش خط میداده ...اون مزخرف بازیای روز چهارشنبه شون جلوی دوستم گویای ماجرا بود ...

 

[Mozhgan]

خدایا شکرت دانشگاه نمیرم دیگه

 

[گری]

خدایا شکرت دانشگاه نمیرم دیگه

خیلی محیط سمی داریم
خیییلییی
یعنیا مژگان ،با چند تا از پسرای دانشگاه داستان دارم ...
ولی داستان این ترم چهاریامون خیلی جالبه ،یکی از یکی اسیدی تر

 

[Mozhgan]

خیلی محیط سمی داریم
خیییلییی
یعنیا مژگان ،با چند تا از پسرای دانشگاه داستان دارم ...
ولی داستان این ترم چهاریامون خیلی جالبه ،یکی از یکی اسیدی تر

درکت میکنم ، منم اصلا ازشون خوشم نمیومد دیگه حقیقت رو بگم
عذابه

 

[گری]

درکت میکنم ، منم اصلا ازشون خوشم نمیومد دیگه حقیقت رو بگم
عذابه

ولی مسئله اینجاست که من از یکیشون خوشم میومد ولی الان بینمون داغونه به بلاک کردن و اینا کشیده اون یه جا بلاک کرده من همه جاااا
ولی خوب بگذریم ...هی میگذره یه چیزایی میفهمم برگ ریزون ...

 

[Mozhgan]

ولی مسئله اینجاست که من از یکیشون خوشم میومد ولی الان بینمون داغونه به بلاک کردن و اینا کشیده اون یه جا بلاک کرده من همه جاااا
ولی خوب بگذریم ...هی میگذره یه چیزایی میفهمم برگ ریزون ...

از من به تو نصیحت توی دانشگاه اصلا با کسی اوکی نشو حتی گرم نشو

 

[گری]

مسئله اینجاست از ترم یک خیلی صمیمی شدم
با یکی از بچه ها ارتباط داشتم تا عید ،همین جناب ک،هر کی دورم بود با اون نگاه های ضایعش فهمیدن یه چیزی هست بینمون حتی الان که ارتباط نداریم ،یکی میبینه ما رو انگار چه خبره یه دعوای مفصل کردیم ولی خوب الان خودمو یه کم میگیرم باز یکی دیگه هم تو کلاسمونه ،این بشر تازه جرات کرده میاد جلو یه کم
ولی در کل از ترم دو خیلی سر سنگین شدم و همینم باعث خیلی چیزا شد وگرنه ترم یک خیلی بد بود

از من به تو نصیحت توی دانشگاه اصلا با کسی اوکی نشو حتی گرم نشو

 

[Mozhgan]

مسئله اینجاست از ترم یک خیلی صمیمی شدم
با یکی از بچه ها ارتباط داشتم تا عید ،همین جناب ک،هر کی دورم بود با اون نگاه های ضایعش فهمیدن یه چیزی هست بینمون حتی الان که ارتباط نداریم ،یکی میبینه ما رو انگار چه خبره یه دعوای مفصل کردیم ولی خوب الان خودمو یه کم میگیرم باز یکی دیگه هم تو کلاسمونه ،این بشر تازه جرات کرده میاد جلو یه کم
ولی در کل از ترم دو خیلی سر سنگین شدم و همینم باعث خیلی چیزا شد وگرنه ترم یک خیلی بد بود

توی ترم اولی ها این چیزا طبیعیه

 

[گری]

توی ترم اولی ها این چیزا طبیعیه

اره برگردم به عقب یه سری کارا رو نمیکنم ...
هر چند ارتباطم با جناب ک بد نبود
درس بزرگی بود ...ایشونم خوب بود ،رابطه مون داشت خوب پیش میرفت ،یه هو قاتی کرد

 

[Mozhgan]

اره برگردم به عقب یه سری کارا رو نمیکنم ...
هر چند ارتباطم با جناب ک بد نبود
درس بزرگی بود ...ایشونم خوب بود ،رابطه مون داشت خوب پیش میرفت ،یه هو قاتی کرد

فقط مراقبت روحیه ات باش
پسرا ____ اند
سعی کن زیاد درگیر روابط نشی

 

[گری]

فقط مراقبت روحیه ات باش
پسرا ____ اند
سعی کن زیاد درگیر روابط نشی

آره میدونم
مرسی که گفتی ...
کلا حواسمو جمع میکنم
هر چند من ِ خنگ به این پسره فهموندم دوستش دارم
فقط خوبیش این بود یه سری خط قرمز داشت و اهل سو استفاده به طرق دیگه نبود ولی خوب از لحاظ روحی اذیت شدم ،هر چند اون معتقده اونی که اونو بازی داده من بودم جالب بود این حرفش ...میگفت تو برات راحته ارتباط با پسرا و از این مزخرفیجات ،چرا ؟چون منو یه بار تو دانشگاه با یه سری پسر دیده بود 🫤البته تعدادشونم زیاد بود ولی خوب علت داشت ...

 

[Mozhgan]

آره میدونم
مرسی که گفتی ...
کلا حواسمو جمع میکنم
هر چند من ِ خنگ به این پسره فهموندم دوستش دارم
فقط خوبیش این بود یه سری خط قرمز داشت و اهل سو استفاده به طرق دیگه نبود ولی خوب از لحاظ روحی اذیت شدم ،هر چند اون معتقده اونی که اونو بازی داده من بودم جالب بود این حرفش ...میگفت تو برات راحته ارتباط با پسرا و از این مزخرفیجات ،چرا ؟چون منو یه بار تو دانشگاه با یه سری پسر دیده بود 🫤البته تعدادشونم زیاد بود ولی خوب علت داشت ...

فداتبشم خدانکنه
پسره همه میگن تقصیر توا
من فرشته ام‌پاکم
تو بدی !
بگو برو گمشو بابا

 

[Mozhgan]

فقط باید پسرا رو جر داد همین
لیاقت محبت ندارن

 

[گری]

فداتبشم خدانکنه
پسره همه میگن تقصیر توا
من فرشته ام‌پاکم
تو بدی !
بگو برو گمشو بابا

حدا نکنه اره میدونم
دقیقا دعوای آخریمون تقریبا همین بود مقصر همه چیز من بودم

 

[گری]

فقط باید پسرا رو جر داد همین
لیاقت محبت ندارن

حق
مژگان دلم میخواد یه سری تمام خشونتم رو روش خالی کنم ،حیف ادب نمیذاره

 

[Mozhgan]

حدا نکنه اره میدونم
دقیقا دعوای آخریمون تقریبا همین بود مقصر همه چیز من بودم

ولش کن بابا بی لیاقتن پسرا

 

[Mozhgan]

حق
مژگان دلم میخواد یه سری تمام خشونتم رو روش خالی کنم ،حیف ادب نمیذاره

من خالی میکنم دیدی زیاد حرف زد بزن

 

[گری]

ولش کن بابا بی لیاقتن پسرا

حق

 

[گری]

من خالی میکنم دیدی زیاد حرف زد بزن

امروز مظلوم یه گوشه ایستاده بود انگار نه انگار اون هیولا اینه