خاطرات بچگی

  • شروع کننده موضوع هایدی
  • تاریخ شروع
استارتر
استارتر

هایدی

Guest
منو داداشم یکسال فاصله سنی داریم و همبازی هم بودیم .تو کوچمون فقط پسر بود و من همبازی پسرا بودم??دروازه بان بودم
 

ترانه پاییزی

Guest
یه بار مهمون داشتیم که خیلی خیلی پدر و مادرم باهاشون رودروایسی داشتن موقع شام شد مامان و بابام رفتن که سفره رو بندازن وقتی آماده شد مامانم گفت بفرمایید منم همون لحظه داد زدم گفتم پاشین بیایین مفت خوری که یه لحظه همه ساکت شدن و زدن زیر خنده بماند که بعدش چقد دعوام کردن ???
 
استارتر
استارتر

هایدی

Guest
یه بار مهمون داشتیم که خیلی خیلی پدر و مادرم باهاشون رودروایسی داشتن موقع شام شد مامان و بابام رفتن که سفره رو بندازن وقتی آماده شد مامانم گفت بفرمایید منم همون لحظه داد زدم گفتم پاشین بیایین مفت خوری که یه لحظه همه ساکت شدن و زدن زیر خنده بماند که بعدش چقد دعوام کردن ???
واااییی???
 
استارتر
استارتر

هایدی

Guest
اقاااا یعنی چی خب منم شوهر می‌خوام ???
 

صنم

Guest
این یکی از خاطراتمه ک هنوز بعد از گذشت چند مدت وقتی یاداوریش میکنم واقعا خجالت میکشم? خونه عموم مهمونی گرفته بودن و اکثر خانواده پدریم حضور داشتن که بیشترشون یجورایی تعصبی و مذهبی هستن یسری شوخی ها اصلا باب نیست بینشون خلاصه ک پسر عمو بزرگم از تو اتاقش عصبی اومد بیرون انگار داداش کوچولوش رو گوشیش اب ریخته بود خیلی عصبی بود دنبال بچه میگشت بگیره بزنتش?منم حالا حواسم ب ملت ک نبود یهو بلند گفتم پسرعمو حالا بچس دیگه ولش کن حرص نخور شیرت خشک میشه‌ ها?احساس کردم ی لحظه جمع ساکت شد وقتی با مامانم چشم تو چشم شدم فهمیدم اون شکری ک نباید میخوردم و خوردم?بعد خیلی نادم و پشیمان پاشدم رفتم تو حیاط و به کارای بدم فکردم تا اخر شبم با هیچکی حرف نزدم??
 
استارتر
استارتر

هایدی

Guest
یه پسره بود که خیلی تخس بود همش هم با داداشم دعوا میکرد .هر دفعه داداشم رو میزد منم میرفتم اونو میزدم ??
 

Dela

Guest
چندوقت پيش (قبل كرونا:دى) مهمون بوديم بعد پسرش اومد بره تو آشپزخونه، دختر ٤ساله ى دوستمون در گوش مامانش گفت يه شوهر رفت تو آشپزخونه:دى
 

گوش مروارید_

Guest
من دهه ۶۰ هستم ۵ سالم بود رفتم سینما فیلم داشت الاغ و نشون میداد بلند بلند هى میگفتم خرخرو خرخرو ول کنم نبودمو خلاصه کل سینما رفت هوا ?
 
استارتر
استارتر

هایدی

Guest
من دهه ۶۰ هستم ۵ سالم بود رفتم سینما فیلم داشت الاغ و نشون میداد بلند بلند هى میگفتم خرخرو خرخرو ول کنم نبودمو خلاصه کل سینما رفت هوا ?
وااییی گفتی سینما بغل مدرسه ما یه سینما بود دروغ نگم ماهی چند بار مارو میبردن اونجا??
 

دختر جذاب

Guest
عمه ام مهمونی گرفته بود بعد همه هم بودن تمام فامیل و شوهر هاشون
سر میز بودیم و داشتیم شام میخوردیم که یهو دیدیدیم دختر عمه ام از ته اتاق دوان دوان داره میاد و جییغ میزنه نگاه کنید نگاه کنید این پوشک مامانمه ، امروز دیدم داره خودشو پوشک میکنه?????
بعد نوار بهداشتی عمه ام رو گرفت بالا ???
 

بالا