تبریک.دختر همسایه نکبت باز پاش به خونمون باز شد

  • شروع کننده موضوع نادیامم
  • تاریخ شروع

نادیامم

Guest
یه عالمه درس اورد من بیچاره هم با زبون روزه دستو پام لرزش داره از شدت گرسنگی.اومد درساشو گفتم بعد به دخترم گفتن بیا بریم خونمون اینو هم هوایی کردن گفتن میخایم ببریمش مامانمون دلش براش تنگ شده نزاشتم بعد رفتنشون ازاونموقع صدای دخترمو به زور قطع کردم همش گریه میکنه که میخاد بره
اخه مردم ازاری تا چه حد؟دلم خیلی پره
 

دختر جذاب

Guest
ای وای خدا این همسایه تون چرا انقد پرووووئه؟؟ چرا اخه???
 

صنم

Guest
یه عالمه درس اورد من بیچاره هم با زبون روزه دستو پام لرزش داره از شدت گرسنگی.اومد درساشو گفتم بعد به دخترم گفتن بیا بریم خونمون اینو هم هوایی کردن گفتن میخایم ببریمش مامانمون دلش براش تنگ شده نزاشتم بعد رفتنشون ازاونموقع صدای دخترمو به زور قطع کردم همش گریه میکنه که میخاد بره
اخه مردم ازاری تا چه حد؟دلم خیلی پره
میگی من بیام باهاش حرف بزنم واقعا خیلی رو مخمه مردم آزار??
 

دختر جذاب

Guest
فک میکردم دیگه تموم شده ولی...
منم همین فکرو کردم والا
به مامانش نیمتونی بگی؟
خب چرا مامان خودش نمی نویسه اصلا?
مادر خودش لنگاشو روهم انداخته کنار بخاری شلغم میپزه اون وقت تو با زبون روزه باید تکالیف دختر تنبلش رو بنویسی
برو بهش بگو
 
استارتر
استارتر

نادیامم

Guest
منم همین فکرو کردم والا
به مامانش نیمتونی بگی؟
خب چرا مامان خودش نمی نویسه اصلا?
مادر خودش لنگاشو روهم انداخته کنار بخاری شلغم میپزه اون وقت تو با زبون روزه باید تکالیف دختر تنبلش رو بنویسی
برو بهش بگو
گفتم چرا اخه خودتون نمینویسین گفت بلد نیستیم
 
استارتر
استارتر

نادیامم

Guest
میگفتی اره برو عصر بیا عصرم میومد میگفتی ببخشید شوهرم اومده داره استراحت میکنه نمیتونم برو خونتون
اونموقع هم یه حرفی پیدا میکرد...نخاستم موقع روزه باز کردنم بیان اینجا باز ناراحتم کنن
 
استارتر
استارتر

نادیامم

Guest
منم همین فکرو کردم والا
به مامانش نیمتونی بگی؟
خب چرا مامان خودش نمی نویسه اصلا?
مادر خودش لنگاشو روهم انداخته کنار بخاری شلغم میپزه اون وقت تو با زبون روزه باید تکالیف دختر تنبلش رو بنویسی
برو بهش بگو
مادرشو خیلی وقته ندیدم.اگه بیاد میگم
 

بالا