سال ۱۹۲۶ شوهرش از دست کتابایی که میخونده خسته میشه (چون آوردنشون از کتابخونه با ایشون بوده) و بهش میگه: « بهجای این همه کتاب خوندن، بشین یکی بنویس!»
ایشونم یکی مینویسه و میشه رمان "بر باد رفته"! (یکی از موفق ترین رمانهای نوشته شده تاریخ)
مشاهده پیوست 362964سال ۱۹۲۶ شوهرش از دست کتابایی که میخونده خسته میشه (چون آوردنشون از کتابخونه با ایشون بوده) و بهش میگه: « بهجای این همه کتاب خوندن، بشین یکی بنویس!»
ایشونم یکی مینویسه و میشه رمان "بر باد رفته"! (یکی از موفق ترین رمانهای نوشته شده تاریخ)
|• هرمان ملویل، نویسنده کتاب موبیدیک، از صبح تا ۵ عصر پشت میزش بود، هیچچیز نمیتوانست بنویسد.
|• ساعت ۵ تا آخر شب میرفت پیش دوستانش؛ آنجا هم چیزی نمینوشت و فقط آنها را از کار و زندگی میانداخت!
|• بیست سال همین بساط بود تا اینکه دیگه از ترس همسرش، سال بیست و یکم رمان اولش را نوشت و تحویل داد.
|• هرمان ملویل، نویسنده کتاب موبیدیک، از صبح تا ۵ عصر پشت میزش بود، هیچچیز نمیتوانست بنویسد.
|• ساعت ۵ تا آخر شب میرفت پیش دوستانش؛ آنجا هم چیزی نمینوشت و فقط آنها را از کار و زندگی میانداخت!
|• بیست سال همین بساط بود تا اینکه دیگه از ترس همسرش، سال بیست و یکم رمان اولش را نوشت و تحویل داد.
مشاهده پیوست 362964سال ۱۹۲۶ شوهرش از دست کتابایی که میخونده خسته میشه (چون آوردنشون از کتابخونه با ایشون بوده) و بهش میگه: « بهجای این همه کتاب خوندن، بشین یکی بنویس!»
ایشونم یکی مینویسه و میشه رمان "بر باد رفته"! (یکی از موفق ترین رمانهای نوشته شده تاریخ)
مشاهده پیوست 362964سال ۱۹۲۶ شوهرش از دست کتابایی که میخونده خسته میشه (چون آوردنشون از کتابخونه با ایشون بوده) و بهش میگه: « بهجای این همه کتاب خوندن، بشین یکی بنویس!»
ایشونم یکی مینویسه و میشه رمان "بر باد رفته"! (یکی از موفق ترین رمانهای نوشته شده تاریخ)