یه داستان واقعی دیگع 😁 جالبه بخونیددد

شیدایی

⭐کاربر برتر⭐
عضویت
Jul 22, 2024
جنسیت
خانم
من عروس خانواده هستم 💁🏼‍♀
امروز فهمیدم که برادر شوهر کوچیکم🧒🏽
مادرشوهرمو شوهر داده 🙊👴🏻
رفتبم جلو در برادر شوهرم گفت خودش شوهر میخاس 😾
و چن روز بعدش با خاهر شوهرام و چنتا ماشین رفتیم جلو خونه شوهر مادر شوهرم که بخاطر کور بودنش بهش میگفتن مرتضی کور👨🏻‍🦯

دیدیم مادر شوهرم ا بروهاش ک چن سالی بود دست نخورده بود حالا نازک شده یع لباس برق برقیم تنش بود مرتضی کورم کنارش نشسته بود داشتن انگور دون میکردن 😐😐
که یهو دخترش پرید دستس گرفت گفت بیا بریم بازور سوار ماشینش کردیم ت راه گریع میکردن 😐
و مادرشوهر شروع کرد ک بگه برادر شوهرم ازیتش میکردع و شوهرش داده 👴🏻🧓🏼
بعد بخاطر شاهدی رفتیم دادگاه اونجا مادر شوهرم رفت یقه مرتضی کورو گرفت و میزد بهش مگف طلاقم بده طلاقم بده مرتضی کورهم عصاش تکون میداد طلاق نمیدمم 😼😂
مادرشوهرم مگف طلاق بده هرکاری کردی حلالت اینجا مغز منحرف شد 🤣
من میدونستم از قبل مادر شوهرم یادش دادن بگه طلاقم بده 🤣
خلاصه بعد مدتی همون دختراش ک کاسه داغ تر از اش بودن میرن رو کمیته مادرشوهرم وام میگیرن درش میکنن بعد چن وقتم پیش ما بود دعوا کرد رف حتی شوهر منم روش وام گرف بعد درش کردن دوباره برگشت پیش پسر اولش
فک منم دختراش فقط بخاطر کمیته وام اوردنش
 
استارتر
استارتر
شیدایی

شیدایی

⭐کاربر برتر⭐
عضویت
Jul 22, 2024
جنسیت
خانم
من عروس خانواده هستم 💁🏼‍♀
امروز فهمیدم که برادر شوهر کوچیکم🧒🏽
مادرشوهرمو شوهر داده 🙊👴🏻
رفتبم جلو در برادر شوهرم گفت خودش شوهر میخاس 😾
و چن روز بعدش با خاهر شوهرام و چنتا ماشین رفتیم جلو خونه شوهر مادر شوهرم که بخاطر کور بودنش بهش میگفتن مرتضی کور👨🏻‍🦯

دیدیم مادر شوهرم ا بروهاش ک چن سالی بود دست نخورده بود حالا نازک شده یع لباس برق برقیم تنش بود مرتضی کورم کنارش نشسته بود داشتن انگور دون میکردن 😐😐
که یهو دخترش پرید دستس گرفت گفت بیا بریم بازور سوار ماشینش کردیم ت راه گریع میکردن 😐
و مادرشوهر شروع کرد ک بگه برادر شوهرم ازیتش میکردع و شوهرش داده 👴🏻🧓🏼
بعد بخاطر شاهدی رفتیم دادگاه اونجا مادر شوهرم رفت یقه مرتضی کورو گرفت و میزد بهش مگف طلاقم بده طلاقم بده مرتضی کورهم عصاش تکون میداد طلاق نمیدمم 😼😂
مادرشوهرم مگف طلاق بده هرکاری کردی حلالت اینجا مغز منحرف شد 🤣
من میدونستم از قبل مادر شوهرم یادش دادن بگه طلاقم بده 🤣
خلاصه بعد مدتی همون دختراش ک کاسه داغ تر از اش بودن میرن رو کمیته مادرشوهرم وام میگیرن درش میکنن بعد چن وقتم پیش ما بود دعوا کرد رف حتی شوهر منم روش وام گرف بعد درش کردن دوباره برگشت پیش پسر اولش
فک منم دختراش فقط بخاطر کمیته وام اوردنش
این داستان مال یکی از اقوام دور ماس
 

ملوسکتونم

⭐کاربر طلایی⭐
عضویت
Apr 18, 2024
جنسیت
خانم
خیلی کارشون بد بود
اون پیر زن بیچاره ازدواج کرده بود میذاشتن زندگیشو کنه با شوهرش
حالا اگه اون پیرزن به بچه هاش میگفت طلاق بگیرید....
 
استارتر
استارتر
شیدایی

شیدایی

⭐کاربر برتر⭐
عضویت
Jul 22, 2024
جنسیت
خانم
خیلی کارشون بد بود
اون پیر زن بیچاره ازدواج کرده بود میذاشتن زندگیشو کنه با شوهرش
حالا اگه اون پیرزن به بچه هاش میگفت طلاق بگیرید....
اون دیگع پیره چه وقت شوهر کردنه
 

بالا