استارتر
استارتر
هایدی
Guest
من فروشنده لوازم آرایشی بودم
یه خانومه اومد پیشم گفت فلان رنگ رو میخوام رو موهام در بیاد
گفتم باید دکلره کنی و بعد رنگ بدم بهت این خانوم خودش رفت دکلره کرد و اومد بهش رنگ دادم خلاصه رنگش شد همون رنگی که میخواست
بعدا با شوهرش اومده پیش صاحبکار من شکایت که رنگ موهای زنم خراب شده و یه رنگ دیگه بدید خلاصه صاحب کارم گفت دیگه به کسی مشاور نده که این مشکلات پیش نیاد گفتم باشه
دوباره زنه اومد مغازه که رنگ ببره و رنگ موهاشو عوض کنه مغازه هم شلوغ بود هرکی تو مغازه بود تا موهاشو میدید میگفت چقدر قشنگه شماره چنده ؟؟؟؟زنه خودش هنگ کرد اصلا گفت شوهرم میگه عین پیرزنا شدی میخوام رنگمو عوض کنم همه باهاش دعوا کردن موهاتو خراب نکن?اونم عذرخواهی کرد و رفت
یه خانومه اومد پیشم گفت فلان رنگ رو میخوام رو موهام در بیاد
گفتم باید دکلره کنی و بعد رنگ بدم بهت این خانوم خودش رفت دکلره کرد و اومد بهش رنگ دادم خلاصه رنگش شد همون رنگی که میخواست
بعدا با شوهرش اومده پیش صاحبکار من شکایت که رنگ موهای زنم خراب شده و یه رنگ دیگه بدید خلاصه صاحب کارم گفت دیگه به کسی مشاور نده که این مشکلات پیش نیاد گفتم باشه
دوباره زنه اومد مغازه که رنگ ببره و رنگ موهاشو عوض کنه مغازه هم شلوغ بود هرکی تو مغازه بود تا موهاشو میدید میگفت چقدر قشنگه شماره چنده ؟؟؟؟زنه خودش هنگ کرد اصلا گفت شوهرم میگه عین پیرزنا شدی میخوام رنگمو عوض کنم همه باهاش دعوا کردن موهاتو خراب نکن?اونم عذرخواهی کرد و رفت