اصلا شاهکار حماسی و عاشقاانست
فک کنم آقا حسام اومده بود ایران زندگی میکرد با خانوادش ایشون میرزا رو آدم محق و با عدالتی میدونست برای همین مریدش بود بعد از اینکه دید ایران هم نمیتونه به عدالت برسه گفت برم کشور خودم که البته باباش چون توی شوروی کار میکرد و خودشم بلد بود روسی رو سر در از اونجا درمیاره لیلی هم که بی پدر و مادر بزرگ میشه و سعی میکنه که افسر خوبی بشه