چجوری از دل خواهرم دربیارم

  • شروع کننده موضوع گلنار
  • تاریخ شروع

گلنار

Guest
طفلک از صبح اومده بود کمکم که خانواده شوهرمو مهمون کردم کمکم باشه خواهرم با خانواده شوهرم زیاد میان خوبی ندارن چون چند ماه با برادرشوهرم دوست بوده اخلاقشون بهم نمیخورد جداشدن ولی باز برادرشوهرم دنبالش بود خواهرم گفت من کمکت میکنم عصر که اومدن من میرم اومد بره مادرشوهرم اینا اومدن خواست بره بچه هام شروع کردن گریه کردن که نرو منم گفتم الان ضایعست بری بمون ریلکس رفتار کن تو رودروایسی موند مادرشوهرم تیکه نبود که نگه خاله های شوهرمم اومده بودن میگفت مردم دماغشون عمل میکنن انگار از دماغ فیل افتادن دختر دهاتیاا بدتر از همن خاله شوهرم برگشت به برادرشوهرم گفت تو زن نمیگیری برادرشوهرم برگشت گفت دختر ها الان ولنگ بازن هرجوری دلشون میخواد رفتار میکنن هر غلطی میخوان میکنن بعد یک چیزی که بهشون میگیم به چیزشون بر میخوره گربه صفتن بعد خواهرشوهرم برگشت گفت اینجوریا پدر و مادر بالاسرشون نییست خواهر من هیچی نگفت ولی بغض کرد رفت تو اتاق باهاش صحبت کردم آروم شد داشتیم میز میچیدیم قشنگ دیدم برادرشوهرم اومد دستشو کشید به پشت خواهرم رد شد ادعای مومنی و مذهبی بودنشونم میشه
 
استارتر
استارتر

گلنار

Guest
خلاصه خیلی اذیت کردن قشنگ اشک خواهرمو دراوردن
 

وانیتاس

Guest
انقد مظلوم بودن خواهرت هم خوب نیست باید زبون داشته باشه
تو چیزی نگفتی بهشون؟
 
استارتر
استارتر

گلنار

Guest
انقد مظلوم بودن خواهرت هم خوب نیست باید زبون داشته باشه
تو چیزی نگفتی بهشون؟
میترسید دعوا بشه آبروریزی بشه به شوهرم گفتم اون از خواهرم عذرخواهی کرد کلا آدم های عوضی هستن و هاپارتی هستن خواهر من خیلی شیطون ولی تو این مواقع هیچی نمیگه
 

وانیتاس

Guest
میترسید دعوا بشه آبروریزی بشه به شوهرم گفتم اون از خواهرم عذرخواهی کرد کلا آدم های عوضی هستن و هاپارتی هستن خواهر من خیلی شیطون ولی تو این مواقع هیچی نمیگه
دعوا و ابروریزی چیه بابا یه تیکه مینداخت که خفه میشدن ازین تیکه پرمعنیا
هعی چی بگم
 
استارتر
استارتر

گلنار

Guest
دعوا و ابروریزی چیه بابا یه تیکه مینداخت که خفه میشدن ازین تیکه پرمعنیا
هعی چی بگم
کلا اینا آدم نیستن اون موقعی که اینا جدا شده بودن مادرشوهرم اومده بود دمه خونه من داد که آره خواهرت فلانه پسره من وابسته خودش کرده حالا چی میخواد بهتر از پسره من پیدا شده
 

وانیتاس

Guest
کلا اینا آدم نیستن اون موقعی که اینا جدا شده بودن مادرشوهرم اومده بود دمه خونه من داد که آره خواهرت فلانه پسره من وابسته خودش کرده حالا چی میخواد بهتر از پسره من پیدا شده
عععجبببب چه ادم رومخیه??
 

Maman delsa

Guest
شما که خواهرت به زور نگه داشتی حداقل جوابشون میدادی
 

Maman delsa

Guest
خیلی اشتباه کردی خواهرت نگه داشتی
 

دختران تابستان

Guest
طفلک از صبح اومده بود کمکم که خانواده شوهرمو مهمون کردم کمکم باشه خواهرم با خانواده شوهرم زیاد میان خوبی ندارن چون چند ماه با برادرشوهرم دوست بوده اخلاقشون بهم نمیخورد جداشدن ولی باز برادرشوهرم دنبالش بود خواهرم گفت من کمکت میکنم عصر که اومدن من میرم اومد بره مادرشوهرم اینا اومدن خواست بره بچه هام شروع کردن گریه کردن که نرو منم گفتم الان ضایعست بری بمون ریلکس رفتار کن تو رودروایسی موند مادرشوهرم تیکه نبود که نگه خاله های شوهرمم اومده بودن میگفت مردم دماغشون عمل میکنن انگار از دماغ فیل افتادن دختر دهاتیاا بدتر از همن خاله شوهرم برگشت به برادرشوهرم گفت تو زن نمیگیری برادرشوهرم برگشت گفت دختر ها الان ولنگ بازن هرجوری دلشون میخواد رفتار میکنن هر غلطی میخوان میکنن بعد یک چیزی که بهشون میگیم به چیزشون بر میخوره گربه صفتن بعد خواهرشوهرم برگشت گفت اینجوریا پدر و مادر بالاسرشون نییست خواهر من هیچی نگفت ولی بغض کرد رفت تو اتاق باهاش صحبت کردم آروم شد داشتیم میز میچیدیم قشنگ دیدم برادرشوهرم اومد دستشو کشید به پشت خواهرم رد شد ادعای مومنی و مذهبی بودنشونم میشه
چراخواهرتونگه داشتی وتحقیرش کردی مقصرشمایی
اینقدرگریه بچهات مهم بود که خواهرتو کوچیک کنی
بامعذرت خواهی ازخواهرت که درست نمیشه
دلم براخواهرت سوخت
چقدرخانواده بی فرهنگی دارن
خواهرت یکی میزد گوش پسره که دست نکشه چرااجازه سوءاستفاده میده
وای چطورتحمل کردی من بودم برادرشوهره رومیشستم پهن میکردم.چقدر رو دادین بهشون.واقعا ناراحت شدم برامظلومیت وبی زبونی خواهرت
 
استارتر
استارتر

گلنار

Guest
چراخواهرتونگه داشتی وتحقیرش کردی مقصرشمایی
اینقدرگریه بچهات مهم بود که خواهرتو کوچیک کنی
بامعذرت خواهی ازخواهرت که درست نمیشه
دلم براخواهرت سوخت
چقدرخانواده بی فرهنگی دارن
خواهرت یکی میزد گوش پسره که دست نکشه چرااجازه سوءاستفاده میده
وای چطورتحمل کردی من بودم برادرشوهره رومیشستم پهن میکردم.چقدر رو دادین بهشون.واقعا ناراحت شدم برامظلومیت وبی زبونی خواهرت
بخدا من فکر نمیکردم اینطوری بشه بیشتر گفتم بره براش حرف درمیارن اگه میدونستم اینجوری میشه که میگفتم بره خودمم عذاب وجدان گرفتم قبلا یکبار با برادرشوهرم دعوا کرده بودم اما اینا پررو هستن از رو نمیرن فکر نمیکردم تو خونه خودم بخوان اینکارارو کنن
 

دختران تابستان

Guest
بخدا من فکر نمیکردم اینطوری بشه بیشتر گفتم بره براش حرف درمیارن اگه میدونستم اینجوری میشه که میگفتم بره خودمم عذاب وجدان گرفتم قبلا یکبار با برادرشوهرم دعوا کرده بودم اما اینا پررو هستن از رو نمیرن فکر نمیکردم تو خونه خودم بخوان اینکارارو کنن
به شوهرت بگو بهش بگه چرادست درازی کرد
 

بالا