پدر?????

  • شروع کننده موضوع محیــا
  • تاریخ شروع
وضعیت
این موضوع قفل شده است

محیــا

Guest
پدرکه رفت،تکه ای ازقلبم که نه،تمام قلبم راباخودبرد.من ماندمو حسرت دیدنش،شنیدن صدایش،بوی عطرتنش،آغوش همیشه باز وگرمش و داغی که تاابد بردلم مانده.دلم پرمیکشدبرای دوباره دیدنت پدرم???مگرنمی دانستی که پدر، خدای دوم دخترش است. دختربدون پدرمیشکندداغون ومتلاشی می شود..اصلامی میرد.این چه داغی بودکه روی دلم گذاشتی وپرکشیدی عزیزترازجانم????
 

وضعیت
این موضوع قفل شده است
بالا