وقتی لاک میزنم 💅🏻

[گری]

انگار فاطمه ۳ ساله از تهران لاک زده 🫤
اینقدر افتضاحم
ولی خوب در عوض از وقتی میزنم حتی همینقدر داغون حالم خوب میشه جالبه برای خودم

 

[گری]

بعد فردا با دستی که ناخنای سمت راستش آبی خیلی روشنه و مایل به فیزوزه ایه و سمت چپش کاربنیه میخوام برم دانشگاه 🫤

 

[گری]

حتی مثل آدم دو تا رو یه رنگ نزدم ...
حوصله هم ندارم پاکش کنم

 

[گری]

ولش کن با مزه ست ...با حاله
حساس نباشم بهتره

 

[اوج_آسمان]

من دست راستم رو اینجوری میزنم
عوضش دست چپ خوب و قشنگ میشه

 

[گری]

دیگه برم بخونم

 

[Mozhgan]

نه دخترم قشنگه

 

[گری]

من دست راستم رو اینجوری میزنم
عوضش دست چپ خوب و قشنگ میشه

باز خوبه 🩷

 

[گری]

نه دخترم قشنگه

مرسی مژگان جونم 🩷

 

[زهرای خوشبخت]

بعد فردا با دستی که ناخنای سمت راستش آبی خیلی روشنه و مایل به فیزوزه ایه و سمت چپش کاربنیه میخوام برم دانشگاه 🫤

دافولی دانشگاه

 

[گری]

دافولی دانشگاه

🩷
هی یکی نگاه میکنه پنهان میکنم

 

[زهرای خوشبخت]

🩷
هی یکی نگاه میکنه پنهان میکنم

داداچ الان فاطمه دافولی دانشگاه شدی


نکنه کسری داره نگاه میکنه؟(روت غیرت دارم)

 

[گری]

داداچ الان فاطمه دافولی دانشگاه شدی


نکنه کسری داره نگاه میکنه؟(روت غیرت دارم)

نه بابا من کجا ...داف بودن کجا قشنگ له و خمیر بودم امروز

اون خداروشکر همه جوره نگاه میکنه ،اگه بهت بگم یادم نبود با کلی پشم صورت باهاش فیس تو فیس بودم در حد کمتر از بیست سانت چی میگی 🫠صورت اون از صورت من مرتب تر بود 🫠هی حس میکردم میخواد بخنده ،نمیفهمیدم تا اینکه از خستگیل رها شدم و شبش فهمیدم ...

 

[زهرای خوشبخت]

نه بابا من کجا ...داف بودن کجا قشنگ له و خمیر بودم امروز

اون خداروشکر همه جوره نگاه میکنه ،اگه بهت بگم یادم نبود با کلی پشم صورت باهاش فیس تو فیس بودم در حد کمتر از بیست سانت چی میگی 🫠صورت اون از صورت من مرتب تر بود 🫠هی حس میکردم میخواد بخنده ،نمیفهمیدم تا اینکه از خستگیل رها شدم و شبش فهمیدم ...

خودتو دست کم نگیر عشقوم


نه بابا پسرا به این چیزا دقت نمیکنن✌

 

[گری]

خودتو دست کم نگیر عشقوم


نه بابا پسرا به این چیزا دقت نمیکنن✌

مرسی 🩷
هی ...امیدوارم