mari♡
Guest
می ترسم از زدن حرف ها
می ترسم از ندیدنت.
دست هایم کوتاه از هرچه خاستنی است.
پاهایم خسته از هرچه نرسیدن است.
اما ایستادن اجبارکوه است.??
می ترسم از ندیدنت.
دست هایم کوتاه از هرچه خاستنی است.
پاهایم خسته از هرچه نرسیدن است.
اما ایستادن اجبارکوه است.??