متن کامل ای حرمت مرجع درماندگان

آیلا

⭐⭐⭐ملکه⭐⭐⭐
عضویت
May 2, 2023
جنسیت
خانم
متن شعر آهنگ ای و مداحی زیبا و دلنشین حرمت ملجآ درماندگان

خواندن ای حرمت در حرم امام رضا


آمدم ای شاه ، پناهم بده خط امانی ز گناهم بده
ای حَرمَت ملجأ در ماندگان دور مران از در و ، راهم بده
ای گل بی خار گلستان عشق قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم اِذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حَریمت به مَثَل کهرباست شوق وسبک خیزی کاهم بده
تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع گرمی جان سوز به آهم بده
لشگرشیطان به کمین من است بی کسم ای، شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من با نظری ، یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطا بخش همه عالمی جمله ی حاجات مرا هم بده

فرا رسیدن ایام عزاداری و شهادت سلطان خراسان، ولی نعمت ایران، امام رئوف، انیس النفوس، غریب طوس، علی ابن موسی الرضا المرتضی علیه آلاف تهیت و ثنا بر دیدگان غم بار حضرت حجت تسلیت باد

————————————————————

سوگ تو حال بهاران را خزانی می کند
حضرت زهرا برایت نوحه خوانی می کند

————————————————————


ای دست شفا بخشی ِ تو، پنجره فولاد
انگار مسیح از تو گرفته است شفا را

این نقطه ی پایان محرم، صفر ماست
امضا بنما تذکره ی کرب و بلا را

————————————————————


آقا قسم به جان جوادت، چه میکند
با این قسم گرفت، دعایی اگر گرفت

ای ضامن رئوف، منم آهوی غریب
بغضی کنار پنجره فولاد، سر گرفت

————————————————————


ای خون شما، در رگ سلمانی ما
سلطانی تو، دلیل سلطانی ما

تو جای خودت، برده دل از عشاقت،
یک شِمّه ی تو، پیر خراسانی ما

————————————————————


امروز، عمارت بلند آوازه توس، غربت است و بر بالاى این بناى شهیر، کبوترى نیست که نالان نباشد. بر بالاى این بناى غریب، آسمان نیز به اشک ریزى ابرها تن داده است…

————————————————————


دلی دارم که تنگ مشهد توست
به سر شوق حریم و گنبد توست

گدایی خسته در باب الجوادت
امید او به فضل مرقد توست

————————————————————

در صحن، دو چشم من از آن روز که وا شد
با گریه و با اشک، حسینیه بنا شد

ای حضرت سلطان، بِنِگر حال گدا را
از من بخر این ناله و این اشک و بکا را

————————————————————


امروز، تنها نه خیابان هاى خراسان که تمام رگ هاى عاشقانت، به گلدسته و رواقت ختم مى شود.

————————————————————


خراسان می دهد بوی مدینه
خراسان کوه غم دارد به سینه

خراسان را سراسر غم گرفته
در و دیوار آن ماتم گرفته

————————————————————


رنگ از رخت پریده ، عرق کرده ای چرا ؟
آقا مگر که موقع پروازتان شده ؟

اینجا زمین کنار زمان گریه می کند
گویا دوباره مادرتان روضه خوان شده

————————————————————


امروز که از زهر، ز پا تا سرتان سوخت
انگار دوباره، پسِ در مادرتان سوخت

تو آمدی و بود عبا بر سرت آقا
خون بود سفیدی دو چشم ترت آقا

Û°Û¹_Û²Û¸_Û²Û¶_images.jpg



 

بالا