مترادف یعنی چی و مثال بزنید

خبری سرگرمی

⭐کاربر برتر⭐
عضویت
Jun 28, 2023
جنسیت
خانم
مترادف یعنی چه و چه کاربردی دارد ؟ با مثال بیان کنید و کامل توضیح دهید

همه، بدون استثنا، در حین تحصیل در مدرسه، موضوعی به نام "مترادف" را طی کردند. با این حال، اکنون همه نمی توانند پاسخ دهند، مترادف در زبان روسی چیست؟

مترادف ها در زبان روسی چیست؟
همانطور که در قوانین زبان روسی برنامه درسی مدرسه ما گفته شد، مترادف ها کلماتی هستند که متفاوت تلفظ می شوند، اما در عین حال معنای مشابهی دارند. خود کلمه "مترادف" ریشه یونانی دارد و به "همگن" ترجمه می شود. در علم مرسوم است که مفاهیم مختلف را اصطلاحات یونانی یا لاتین می نامند.

علیرغم این واقعیت که مترادف ها اساساً یک مفهوم هستند، اما معمولاً هر یک از این کلمات دارای سایه های معنایی خاص خود هستند. دقیقاً به این دلیل است که در زبان روسی مترادف هایی وجود دارد که به حق یکی از غنی ترین و گویاترین زبان در جهان به حساب می آید.

به عنوان مثال می توان کلمات را با هم مقایسه کرد "زیبا" و "زیبا". آنها نه تنها مترادف هستند، بلکه همان کلمات ریشه ای هستند. با این حال، یکی از آنها بیانیه خشک واقعیت است، در حالی که دیگری نشانه هایی از تحسین دارد.



رابطه ای که بین مترادف های مختلف یک کلمه ایجاد می شود رابطه مترادف نامیده می شود.

طبقه بندی مترادف ها در روسی
مترادف ها با داشتن معنای مشابه و اشاره به یک مفهوم، از نظر رنگ آمیزی، فراوانی استفاده در گفتار و دلبستگی به سبک متفاوت هستند. مترادف هایی وجود دارند که هم از نظر معنی و هم از نظر رنگ با یکدیگر تفاوت دارند. مترادف ها طبقه بندی می شوند:

بر اساس موضوع یا نامگذاری. مثال: بازیگر - هنرمند - بازیگر. این کلمات نشان دهنده نگرش های مختلف و جنبه های مختلف یک حرفه است.
با توجه به ارزیابی اجتماعی موضوع توصیف شده. مثال: حقوق - حق الزحمه - حقوق. این سخنان نشان دهنده نگرش متفاوتی نسبت به پاداشی است که برای یک کار مشخص می شود.
کاربرد بسته به سبک گفتار. مثال: اسب-اسب.
به معنای ریشه شناختی، که می تواند به یکی از کلمات طعم خاصی بدهد. مثال: شجاع - بی باک. این کلمات یک معنای مشترک دارند - شجاع، اما در مورد اول، با عزم و اراده همراه است، و در دیگری - با عدم وجود احساس ترس.
با وجود مقادیر قابل حمل. مثال: بزرگ-عالی.
نمونه های مترادف
بی جهت نیست که زبان روسی را بسیار غنی می نامند. در اینجا، برای هر کلمه، می توانید حداقل یک کلمه مترادف را به راحتی پیدا کنید. البته این در مورد اصطلاحات علمی که فقط در یک محیط حرفه ای خاص یافت می شود صدق نمی کند. صفت ها مترادف ترین پیوندها را دارند.



به عنوان مثال، برای کلمه شاد، می توانید چنین مترادف هایی را انتخاب کنید - هیجان انگیز، شاد، سرگرم کننده، جشن و غیره.

به هر حال، مرز یک خط، حد، مرز و غیره است.

ترسیدن - خجالتی بودن، ترسیدن، ترسیدن از ترس و غیره.

مترادف های سبکی خنثی - چیست؟
در زبان روسی، زبان شناسان انواع مختلفی از مترادف ها را شناسایی کرده اند:

خنثی- نشان دهنده گروه خاصی از کلمات است که از نظر معنی مشابه هستند و بار عاطفی روشنی را تحمل می کنند. مثال: سریع - سریع - سریع - سریع.
سبک- گروهی از کلمات که بر سبک عبارت به عنوان یک کل تأثیر می گذارد. مثال: دوست - رفیق - دوست.
معنایی- گروهی از کلمات که برای تکمیل عبارت استفاده می شود. مثال: سفید - سفید برفی.
معنایی - سبکی- گروهی از کلمات که برای به حداکثر رساندن نمایش سایه های معنایی و بیان احساسات استفاده می شود. از این گونه مترادف ها برای نشان دادن سبک گفتار استفاده می شود. مثال: بیوگرافی - سرنوشت، قرمز - آتشین.
متنی- کلماتی که معنای مشترک ندارند و در واقع مترادف نیستند، اما در یک مورد برای بیان یک فکر به کار می روند. به عنوان مثال: "هفته داغ و خسته کننده بود."


گاهی اوقات این دو مفهوم با هم اشتباه گرفته می شوند. مترادف را به گروهی از کلمات می گوییم که معنای مشابهی دارند و متضادها برعکس، گروهی از کلمات هستند که معنای مخالف دارند.



مثال:

مترادف: مهمان نواز - صمیمانه.

متضاد: مهمان نواز - غیر دوستانه.

هر دوی این مفاهیم - هم مترادف و هم متضاد - برای بیان دقیق و با جزییات هر چه بیشتر افکارمان توسط ما استفاده می شود.

زبان روسی به دلیل غنا و تطبیق پذیری خود شناخته شده است. یک پدیده مشابه را می توان با گزینه های کاملاً متفاوت توصیف کرد و اغلب تعداد این گزینه ها نامحدود است. از بسیاری جهات، مترادف ها به دستیابی به این تطبیق پذیری کمک می کنند.

مترادف ها چیست؟
مترادف ها اقلام واژگانی هستند که معانی یکسان یا مشابه دارند. اغلب مترادف ها به معنای کلمات فردی هستند. اما عبارات و حتی جملات کامل می توانند به عنوان مترادف عمل کنند.

علاوه بر این، مترادف ها همیشه واحدهای معادل نیستند. بنابراین، یک عبارت کامل می تواند همان معنای یک کلمه را داشته باشد. این اغلب در مورد واحدهای عباراتی و ضرب المثل ها صدق می کند: سراسیمه عجله - عجله.

یکی دیگر از پدیده های رایج در زبان مدرن زمانی است که یک نام خاص مترادف یک مفهوم کلی می شود. ساده‌ترین مثال «گوگل» به جای «جستجو در وب» است.

انواع مترادف
در روسی، انواع زیر از مترادف ها متمایز می شود:

مترادف مطلق;
مترادف های معنایی;
مترادف های سبکی;
مترادف های متنی
وقتی همه معانی کلمات و سایه های آنها بر هم منطبق است، ما در مورد مترادف های مطلق صحبت می کنیم. چنین پدیده ای در زبان بسیار نادر است، زیرا داشتن دو یا چند نام برای یک شی یا پدیده به سادگی غیرعملی است. اغلب، مترادف های مطلق زمانی رخ می دهند که کلمات منشأ متفاوتی داشته باشند. به عنوان مثال می توان کلمات "الفبا" و "الفبا" را نام برد: اولین آنها اسلاوی قدیمی است و دومی وام گرفته شده از زبان یونانی است.




مترادف های معنایی تنها یک معنی مشترک دارند، اما بقیه متفاوت هستند یا یکسان نیستند. به عنوان مثال، دو واژگان «دویدن» و «عجله» در معنای «حرکت سریع به جلو» یکسان هستند، اما در غیر این صورت متفاوت هستند و همیشه نمی توانند جایگزین یکدیگر شوند.

مترادف های سبکی به یک معنا هستند، اما رنگ های متفاوتی دارند. مثلاً در گفتگو با بیمار خود، پزشک هرگز به جای «صورت» خنثی، «پوزه» یا «فیزیوگنومی» نمی گوید، اگرچه هر سه کلمه مترادف هستند و به یک قسمت از بدن اشاره دارند.




و آخرین نوع مترادف ها مترادف های متنی هستند. مثالی را در نظر بگیرید: «همسایه‌ام همیشه با اراده‌اش من را شگفت‌زده می‌کرد: حتی در کودکی می‌دانست از زندگی چه می‌خواهد و همیشه دنبال آن می‌رفت و حالا به هر آنچه می‌خواست رسیده است. این مرد نمونه ای عالی از این است که مردم چگونه به اهداف خود می رسند." در این جمله، کلمات «همسایه من»، «او» و «این پسر» مترادف هستند، زیرا به یک شخص اشاره دارند، اما خارج از زمینه ارتباطی با یکدیگر ندارند. اینها مترادف های متنی هستند.




توابع مترادف
زبان همیشه در تلاش برای سادگی و وضوح است، بنابراین، از یک طرف، احمقانه به نظر می رسد که کلمات زیادی برای یک موضوع وجود دارد. اما مترادف ها وظایف مهم خود را دارند و وجود آنها باعث کامل شدن زبان می شود.

اولاً با کمک مترادف ها می توانید احساسات و نگرش خود را نسبت به آنچه گفته می شود بیان کنید، مانند مثال با پوزه و صورت. موافقم، در نسخه اول، نگرش نویسنده نسبت به آنچه گفته شد بسیار واضحتر از نسخه دوم است.




ثانیاً مترادف ها کارکرد توضیحی دارند. فهرست کردن کلماتی که از نظر معنی مشابه هستند، معنای هر یک از آنها و عبارت رایج را تقویت می کند. عبارت "همه این اختلافات، برخوردها و درگیری ها را نمی توان به طور مسالمت آمیز حل کرد" قانع کننده تر از این است که یک کلمه از کل لیست استفاده شود.

و ثالثاً، هر کلمه از سری مترادف می تواند جنبه های مختلف شی تعیین شده را توصیف کند. به عنوان مثال، مترادف کلمه "قاصدک" عبارتند از "پرنده"، "کوزه شیر"، "کاسنی زرد". بنابراین، "پرنده" نشان دهنده گلبرگ های گل است که از هر نفس باد می پرند، "شیر" نشان دهنده وجود شیر در ساقه است و "کاسنی زرد" در درجه اول بر رنگ گیاه متمرکز است.



آنها می گویند زبان روسی یکی از سخت ترین زبان های جهان برای یادگیری است. جای تعجب نیست، زیرا حتی گویشوران بومی یک زبان همیشه تمام جنبه های آن را به طور کامل نمی دانند. اما فقط از اولین بار دشوار به نظر می رسد ، بیایید سعی کنیم کمی با قوانین گفتار بومی خود درک کنیم.

مترادف: تعریف
مترادف (از یونانی - یکسان) - کلمات از نظر معنی یکسان یا نزدیک هستند، اما در املا متفاوت هستند. به عنوان مثال: کودک، کودک، کودک. یکی از معیارهای تعیین غنای زبان، وجود چنین معانی رایج در آن است. آنها ویژگی های مترادفی مانند کمک به ما در جلوگیری از تکرار عبارت مشابه در جملات دارند و زبانمان را متنوع تر می کنند.

آنها را با متضاد و متضاد اشتباه نگیرید. - اینها از نظر صدا و املا یکسان هستند، اما از نظر معنی متفاوت هستند، به عنوان مثال:

کلید در را باز می کند.
کلید پرندگان است.
کلید فنر است.
و متضادها - متضاد را نشان می دهند، یعنی:

شبانه روز.
سیاه سفید.
پسر دختر.
مترادف - متضاد.
ولی مترادف ها فقط کلمات قابل تعویض نیستند، به انواع تقسیم می شوند و در لغت شناسی تعاریف زیادی دارند. بیایید سعی کنیم بفهمیم کلماتی که از نظر معنی نزدیک هستند چگونه "مرتب می شوند".

انواع مترادف
در زبان روسی ، کلماتی که از نظر معنایی نزدیک هستند مدتهاست مرتب شده اند ، فقط باید سعی کنیم حداقل کمی اصل این طرح بندی ها را درک کنیم ، که اکنون سعی خواهیم کرد انجام دهیم. بنابراین، انواع مترادف زیر تعریف می شود:

همان ریشه و ریشه های مختلف. همه چیز در اینجا ساده است، تک ریشه ها نه تنها از نظر معنی نزدیک هستند، بلکه دارای یک ریشه هستند. نمونه هایی از مترادف ها در زبان روسی عبارتند از:

آب، آب است.
جنگل - جنگل.
باس - بیس.
ترش - ترش.
اما کلمات با ریشه های مختلف، اینها آنهایی هستند که حتی از نظر صدا شبیه هم نیستند:

شادی شادی.
طوفان هوای بد است.
دوست یک رفیق است.
آرام - بی قرار.
جزئی و کامل.

کامل - اینها کلماتی هستند که از نظر معنی با یکدیگر یکسان هستند ، به عنوان مثال - زبانشناسی و زبانشناسی. اما با تکیه بر منابع دیگر می توان گفت که تعلق این دسته از واژه ها به مترادف ها تا حدی بحث برانگیز است.

مترادف های جزئی یک نام مشترک دارند، اما از سه جهت با یکدیگر تفاوت دارند. بیایید نگاهی دقیق تر به آنها بیندازیم:

معنایی - مترادف هایی که از نظر رنگ احساسی متفاوت هستند. به عنوان مثال، زیبا (یک کلمه از نظر احساسی اشباع نشده) و زیبا (رنگی با حس تحسین). همینطور نمونه های بزرگ و بزرگ، کوچک و کم، همدردی و دوست داشتنی.
سبک - تفاوت آنها در سبک. این می تواند مجموعه ای مترادف از کلمات محاوره ای، ادبی و کهن باشد. به عنوان مثال - یک انگشت (عامیانه) و یک انگشت (باستان گرایی)، به صحبت کردن و فحش دادن، و غیره.
و سبکی- معنایی، یعنی مترادف هایی با تفاوت برجسته در رنگ آمیزی احساسی و با تفاوت در سبک. نمونه آن راز و پنهان است. اولی یک کلمه محاوره ای با رنگ خنثی است، دومی یک کلمه ادبی غنی است.
تفاوت مترادف
به منظور تعیین ویژگی های یک مترادف و تفاوت آن با دیگری باید آن را در چند مرحله بررسی کنید. اینطوری میشه:

بیایید یک مترادف در نظر بگیریم.
ما هر پیوند را با خنثی ترین و بی رنگ ترین کلمه از نظر احساسی مقایسه می کنیم.
ما کلمات متضاد به معنای آنها را انتخاب می کنیم - متضاد.
یک کلمه را در یک جمله با کلمه دیگری جایگزین کنید.
دو مقدار مجازی برای هر پیوند در زنجیره پیدا کنید.
ساختار دستوری هر پیوند را در نظر بگیرید.
به این ترتیب می توانید برای خود عبارتی با رنگ خنثی و خصوصیات و نامگذاری تمام کلمات زیر مشخص کنید.

چرا به مترادف در زبان روسی نیاز داریم
به نظر می رسد، چرا همه چیز را اینقدر پیچیده می کنیم و با کلماتی که از نظر معنی یکسان و از نظر املایی متفاوت هستند و غیره، ترفندهایی به ذهن می رسد. اما همه چیز آنطور که به نظر می رسد ساده نیست، در واقع آنها نقش مهمی در گفتار ما دارند. این نه تنها معیاری برای تعیین ثروت، زیبایی و تنوع یک زبان است، بلکه واحد عملکردی مهم در زبان.

آنها نقش معنایی ایفا می کنند و به ساخت جملات به گونه ای کمک می کنند که از تکرار حتی ضروری ترین کلمات جلوگیری کنند و در عین حال موضوع گفتگو را از دست ندهند. این باعث می شود متن یا دیالوگ برای گوش جذاب تر و دلپذیرتر شود.

و همچنین نقش سبکی. همین معنی را می توان در چندین سبک تجسم کرد، و رنگ جمله تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال:

سرمای بیرون پنجره چند روزی است که آزار دهنده است. (سبک ادبی)

سرمای خیابان در عرض چند روز خسته شد. (سبک گفتگو)

یافته ها
بنابراین، وقت آن است که از همه موارد فوق نتیجه گیری کنیم. مترادف کلماتی هستند که از نظر معنی نزدیک یا یکسان هستند، اما از نظر املایی با یکدیگر تفاوت دارند. آنها در گفتار برای اجتناب از توتولوژی (تکرار) استفاده می شوند و در سبک های مختلف از یک معنی استفاده می کنند. آنها با توجه به رنگ آمیزی احساسی، سبک و نزدیکی معنا به چندین نوع تقسیم می شوند.

اکنون مطمئناً سؤالی نخواهید داشت که عباراتی به همان معنی چیست و با چه چیزی خورده می شود.

در حال حاضر در مورد تعریف، انواع و کاربرد مترادف ها در گفتار دیدگاه های مختلفی وجود دارد. بیایید موضوع را با جزئیات از زوایای مختلف بررسی کنیم. برخی از اطلاعات از برنامه درسی مدرسه آشنا خواهد بود، برخی از آنها را برای اولین بار خواهید آموخت.

مترادف ها چیست؟
مترادف زبان روسی کلماتی از همان بخش گفتار هستند که از نظر املا و صدا متفاوت هستند و دارای معنای واژگانی یکسان یا نزدیک هستند. به طور خلاصه: مترادف ها کلماتی با معنای مشابه هستند.

توانایی توسعه یافته برای استفاده از ثروت زبان روسی، از جمله مترادف ها، از حرفه ای بودن و مهارت بالای یک فرد به عنوان نویسنده صحبت می کند.

نمونه های مترادف
بیایید مثال هایی از مترادف کلمات بخش های مختلف گفتار را بیاوریم.

سرگردان (اسم) - زائر، مسافر، رهرو، زائر;
شاد (صفت) - شاد، جشن، شادی، رنگین کمانی؛
دویدن (فعل) - عجله، عجله، عجله.
به سرعت (قید) - بسیار سریع، پر جنب و جوش، چابک، باهوش، بی باک، تازی.
نقاشی (مضارع عمومی) - به تصویر کشیدن، نقاشی، طراحی، تخیل، ترسیم طرح.
آه (صفحه) - خیلی داغ، اوه، وای.
در فرهنگ لغت وب سایت، نمونه های بیشتری را خواهید یافت - از فرم جستجو یا فهرست الفبایی استفاده کنید.

سریال مترادف
گروهی از کلمات از چندین مترادف ردیف مترادف نامیده می شود که می تواند از کلمات ناهمگن و تک ریشه تشکیل شود: صورت - صورت، ماهیگیر - ماهیگیر، ماهیگیر.

در ردیف مترادف کلمه اول غالب است. این پایه و از نظر سبکی خنثی است. کلمات دیگر می توانند از سایه های بیانی و سبکی متفاوت باشند: شجاع (خنثی) - جسور (شاعر عامیانه)، بی باک (کتابی)، بی باک (محاوره). واحدهای عبارتی ممکن است در سری مترادف وجود داشته باشند: زیاد - بالای لبه، تاریکی تاریک است، جوجه ها نوک نمی زنند.

انواع مترادف
دیدگاه زبان شناسان معروف را در مورد تقسیم مترادف ها به انواع در نظر بگیرید.

بخش Rosenthal D.E.
از آنجایی که تعداد کمی کلمات کاملاً یکسان در زبان روسی وجود دارد، آنها می گویند که مترادف می تواند خود را به میزان بیشتر یا کمتر نشان دهد. چندین نوع مترادف وجود دارد:

مطلق یا کامل؛
معنایی;
سبکی یا بیانی-سبکی؛
معنایی - سبکی.
مترادف های مطلق یا کامل معمولاً به کلماتی گفته می شود که کاملاً قابل تعویض هستند ، معانی آنها کاملاً یکسان است: نبرد - نبرد ، پرتاب - پرتاب ، عظیم - عظیم. مترادف های مطلق اغلب در میان اصطلاحات علمی یافت می شود: املا - املا، زبان شناسی - زبان شناسی، زبان شناس - زبان شناس.

مترادف های معنایی را مفهومی، ایدئوگرافیک نیز می نامند. اینها کلماتی هستند که در سایه های معنی متفاوت هستند. مترادف های معنایی می توانند ظریف ترین تفاوت های ظریف را در تعیین حقایق منتقل کنند. آنها گفتار ما را غنی تر، عمیق تر، دقیق تر می کنند، به ما امکان می دهند پدیده های واقعیت را با جزئیات توصیف کنیم. به عنوان مثال، مرطوب - مرطوب، مرطوب (نشان دهنده درجه اشباع رطوبت است).

سبک یا بیانی-سبکی - مترادف هایی هستند که در رنگ آمیزی بیانی-عاطفی تفاوت هایی دارند و در سبک های مختلف گفتار به کار می روند. مثلاً عفونت (خاص) عفونت است (عامیانه)، زن (عمومی) همسر (رسمی)، والدین (معمولاً) والدین (عامیانه).

مترادف با رنگ آمیزی بیانی-عاطفی کمک می کند تا دقیقاً از کلماتی استفاده شود که در یک موقعیت گفتاری خاص مناسب هستند. این فرصت های عالی برای خلاقیت ایجاد می کند که توسط هنرمندان کلمه بسیار قدردانی می شود.

معنایی-سبکی - مترادف هایی که در سایه ها از نظر معنی و سبک متفاوت هستند. اکثر آنها به زبان روسی هستند. به عنوان مثال، سرگردان (کتاب) - حرکت بدون جهت خاص. دایره (محاوره) - تغییر جهت دهید، اما همیشه به یک مکان بیایید. سرگردان (عامیانه) - به دنبال جهت درست باشید. زنا کردن (عامیانه) - در جستجوی راه راست رفتن.

مترادف های متنی
کلماتی که در یک سری مترادف نیستند می توانند به عنوان مترادف در متن عمل کنند. آنها را می توان زمینه ای (موقعیتی، گاه به گاه (تصادفی)، نویسنده) نامید.

دختر با شادی آواز خواند و رقصید. زیبایی و عشوه مورد علاقه بابا و مامان بود. کلمات "دختر"، "زیبایی"، "عشق"، "عزیز" مترادف های متنی هستند.

ما یک حشره را به روستا آوردیم. هاسکی ما در شکار دستیار پدربزرگم شد. سگ از بهترین طرف خودش را نشان داد. کلمات "اشکال"، "مانند" و "سگ" مترادف های متنی هستند.

این نوع مترادف فقط با محدوده زمینه محدود می شود، ماهیتی فردی دارد و در فرهنگ لغت مترادف ها مورد توجه قرار نمی گیرد. تمایز در روسی باید سختگیرانه باشد، نه مثال زدنی. این امر مشروعیت جدا کردن این کلمات را به عنوان مترادف های متنی زیر سوال می برد.

تقسیم لکانت پ.ا.
Lekant P.A. مترادف های مطلق و سبکی را برجسته می کند و آنها را تقریباً به همان روشی که در بالا توضیح داده شد در نظر می گیرد. اما او به درستی مترادف های معنایی را شبه مترادف می نامد (از لاتین "quasi" "تقریباً تقریباً" ، یونانی "مترادف" "هم نام") یا مترادف های خیالی / جزئی. شبه مترادف ها دارای معانی لغوی هستند که منطبق هستند، اما نه کاملاً. آنها، بر خلاف مترادف های مطلق، در همه زمینه ها قابل تعویض نیستند.

Lekant P.A. شبه مترادف ها را به 2 نوع تقسیم می کند.

کلماتی که تا حدی در معنای لغوی منطبق هستند: جاده - مسیر، حمل - کشیدن، روز - روز. آنها در روابط خاص گونه هستند. هر مترادف با ویژگی خاص خود در معنای لغوی متمایز می شود. دو کلمه "طمع" و "خسیس" در یک زمینه می توانند به عنوان مترادف کامل جایگزین یکدیگر شوند، اما در دیگری نه.
پول خود را بین فقرا تقسیم کرد، او را حریص نمی دانند (یعنی «خسیس نیست»).
برای مقایسه، زمینه دیگری.
او حریص است: می خواهد بیشتر چنگ بزند. (در اینجا نمی توان آن را با "خسیس" جایگزین کرد).
یا یک چیز دیگر: در مترادف "دویدن" و "عجله" کلمه اول معنای گسترده تری دارد و دومی بر خاصیت تأکید می کند.
کلمات مترادف که فقط در بافت قابل تعویض هستند، در روابط جنس و گونه هستند، یعنی گونه ها و مفاهیم عمومی را نشان می دهند: سگ - سگ چوپان - دروژوک، مواد معدنی - فلز - آهن.
مترادف های عبارتی
همه زبان شناسان مترادف های عبارت شناسی را به عنوان یک نوع جداگانه در چارچوب یک موضوع بزرگ عبارت شناسی در نظر می گیرند. عبارت‌شناسی‌ها نیز سری‌های مترادف را تشکیل می‌دهند و همان ویژگی‌های مترادف‌های معمولی را دارند.

مترادف های عبارتی ممکن است در رنگ آمیزی سبک با یکدیگر متفاوت باشند.
سنگ را روی سنگ نگذارید (کتابی) - انتقام بگیرید (معمولاً) - آن را مانند مهره برش دهید (عامیانه) - فلفل بپرسید (عامیانه).

مترادف های عبارتی ممکن است در درجه شدت متفاوت باشند. هر واحد عبارت شناسی بعدی یک عمل شدیدتر را نسبت به قبلی نام می برد.
اشک بریز - اشک بریز - در اشک غرق شو - همه اشک ها را فریاد کن.

برخی از مترادف های عبارتی ممکن است دارای اجزای تکراری باشند.
بازی ارزش شمع را ندارد - بازی ارزش شمع را ندارد. حمام را تنظیم کنید - فلفل را تنظیم کنید. سر خود را آویزان کنید - بینی خود را آویزان کنید. تعقیب سگ - تعقیب یک لوفر.

غنای مترادف های عبارتی، و همچنین واژگانی، امکانات بیانی عظیمی را برای زبان ایجاد می کند.

استفاده از مترادف در گفتار
به طور کلی، مترادف ها در گفتار برای موارد زیر استفاده می شوند:

بیان دقیق تر و صحیح تر اندیشه (مقایسه کنید: بیگانه و بیگانه).
دادن رنگ آمیزی احساسی (بیان دقیق تر و واضح تر فکر).
اجتناب از توتولوژی (تکرار)؛
پیوند جملات مرتبط در متن.
Rosenthal D.E این موضوع را با جزئیات کامل شرح می دهد.

مترادف ها در زبان روسی عملکرد مهمی در بیان گفتار دارند. آنها امکانات نامحدودی را برای استفاده دقیق تر خود ایجاد می کنند. در حین کار روی متن به انتخاب مترادف ها توجه ویژه ای داریم تا از توتولوژی جلوگیری کنیم. ما از تنها کلمه ای استفاده می کنیم که مناسب ترین است. در عین حال، انتخاب کلمه دقیق با ویژگی های سبک فردی تعیین می شود.

مترادف ها در متن می توانند عملکردهای مختلفی را انجام دهند:

تابع پالایش؛
تابع نقشه برداری؛
عملکرد مخالف؛
تابع جایگزینی؛
عملکرد به دست آورید.
تابع پالایش برای اصلاح یک مفهوم واحد استفاده می شود.
قبل از من یک مرد ساده، معمولی و غیرقابل توجه بود.

تابع تطبیق فرض می‌کند که مترادف‌ها در یک زمینه می‌توانند سایه‌های متفاوتی از معنای داشته باشند.
من به خوبی اعتقاد دارم، نه، بلکه حتی به آن ایمان دارم.

عملکرد مخالف
او صحبت نمی کرد، اما طوری زمزمه می کرد که کسی صدایش را نشنود.
نخندید، بلند بلند خندید.

تابع جایگزینی برای جلوگیری از توتولوژی استفاده می شود.
مامان یک تابوت به رنگ بهشتی به دخترش داد. در کمال تعجب، این سینه برای چشم یک دختر بچه بسیار مناسب بود.

تابع تقویت نشان می دهد که مترادف ها می توانند به عنوان اعضای همگن جمله استفاده شوند و به تقویت عبارت کمک کنند.
سربازان در نبرد شجاع، شجاع و به طور غیرعادی پیگیر بودند.
رشته مترادف ها اغلب یک درجه بندی ایجاد می کند.
رودخانه ما بزرگ بود، حتی بزرگ.

مترادف ها و تداعی ها
مترادف ها را با تداعی اشتباه نگیرید که گاهی معنای لغوی نزدیک دارند. به عنوان مثال، برای کلمه تابستان، انجمن ها می توانند "تعطیلات" و "مصر" باشند که مترادف نیستند (نه همه جا و نه همه تابستان - تعطیلات یا مصر است).

مترادف کلماتی هستند که معنی یکسان دارند، متعلق به یک قسمت از گفتار هستند، اما از نظر املایی و صدا متفاوت هستند. کلمه "مترادف" که تعریف آن از زبان یونانی به ما رسیده است به معنای دو درخواست است - "σύν" » (با هم، به اضافه، تا کردن، چفت کردن) و «ὄνομα » (نام، کلمه، مفهوم). هنگامی که آنها ترکیب می شوند، یک عبارت به دست می آید - "مفاهیم سازگار"، یعنی همان. اجازه دهید استفاده از چنین هویت هایی را با جزئیات بیشتری در نظر بگیریم.

مترادف در واژگان ما ظاهر می شود توسط دلایل مختلف:

با توجه به این واقعیت که فرد به دنبال توصیف یک شی یا پدیده است و به آنها ویژگی های جدید، روشن تر و احساسی تر می دهد (بی رحمانه - خشن).
تلاش برای استفاده از چرخش های قرضی مد روز در یک مکالمه , از نظر معنی نزدیک به روسی (راهنما - راهنما؛ جوانه - جنین؛ مقدمه - مقدمه).
زینت بخشیدن به گفتار خود، زیرا یک کلمه در موقعیت های مختلف می تواند بسیار متفاوت به نظر برسد (چشم - چشم).


غنی سازی زبان روسیاصطلاحات جدید به طور مداوم و به روش های مختلف رخ می دهد. یکی از آنها تلاقی لهجه های زبان ملی است. به هر حال، هر ملیت کشور چند ملیتی ما دارای ویژگی های یک گویش است. هر گویش دارای فهرست جداگانه ای از کلمات است که پدیده های خاصی را نشان می دهد. به خصوص تکرار معانی، گفتار محاوره ای مرتبط با زندگی روزمره را به تصویر می کشد.

کلمات از شفاهی به نوشتاری و بالعکس تغییر می کنند، که تغییرات سبکی متعددی را در کلماتی ایجاد می کند که معنی یکسان دارند: دشمن - دشمن، طلا - طلا.

به این هویت ها اسلاویسم نیز می گویند.



معنی
موجودی واژگانی اصطلاحات در گفتار محاوره ای هر فرد بسیار متفاوت است. این بستگی به سن، تحصیلات، حوزه ارتباطات، سنت های فرهنگی و بسیاری از عوامل اجتماعی دیگر دارد. اما همه ما، صرف نظر از شرایط اطراف، عاشق ادبیات خوب هستیم و خوشحالیم که فیلم ها و برنامه های مربوط به صندوق طلایی سینمای شوروی و روسیه را مرور می کنیم.

ما گاهی نمی‌توانیم خود را از کتابی که دوست داریم جدا کنیم و گاهی علاقه‌ای به ارتباط با طرف مقابل نداریم و عجله داریم که هر چه زودتر از او دور شویم. اما دقیقاً عناصر گفتاری است که هنگام برقراری ارتباط به آنها متوسل می شویم و استفاده از مترادف ها نیز متعلق به آنهاست که به ما امکان می دهد یک گفتگوگر خوب و جالب باشیم. کلمات به شدت بر درخشندگی گفتار تأثیر می گذارد ، بیانگر را افزایش می دهد ، به جلوگیری از یکنواختی گفتار کمک می کند.



مترادف برای موارد زیر استفاده می شود:

بیان دقیق تر افکار.
رنگ آمیزی احساسی به کلمات.
پرهیز از تکرار (تاوتولوژی).
لینک جملات مرتبط
اشاره به همین قسمت از کلام:

دشمن (n.) - دشمن، دشمن، دشمن، دشمن.
شادی آور (صفح) - شاد، شاد، جشن، شاد، رنگین کمان.
راه رفتن (ch.) - سرگردان، راه رفتن، حرکت، راهپیمایی.
استفاده از هویت در جملات:

"نان خودت همیشه شیرین تر از نان دیگران است"- مترادف "نان" و "نان".
"من دوستان زیادی دارم، اما هیچ دوستی ندارم" -مترادف برای "دوستان" و "دوستان".
دربه عنوان مثال، اثبات اینکه کلمات "دوست" و "رفیق" مترادف یکدیگر هستند دشوار نیست. زمانی که تعیین اینکه آیا این کلمات متعلق به یک نوع هویت هستند یا خیر، بسیار دشوارتر است. در ادامه در این مورد صحبت خواهیم کرد.



طبقه بندی
واژه های یکسان بر حسب تعلق خود به انواع متعددی متمایز می شوند. در زبان روسی استفاده می شود، آنها می توانند در معنای خود متفاوت باشند. انواع و نمونه های کاربرد آنها در گفتار محاوره ای و ادبی را در نظر بگیرید.

مترادف ها عبارتند از:

1. مطلق (دوگانه)- استفاده مشابه , اما از نظر سازگاری متفاوت است: اسب آبی - اسب آبی، زبانشناسی - زبانشناسی. در روسی کلمات دوگانه کمی وجود دارد.

2. واژگانی- فقط در برخی از سایه های جزئی متفاوت است: "خندیدن، درست است، این گناه نیست"(بابخند، بخند، بخند، لذت ببر).

3. سبک- استفاده در سبک های مختلف، دارای رنگ آمیزی رسا و احساسی.

مثال 1.

صورت - صورت - لیوان.

صورت استفاده خنثی از کلمه است.

صورت استفاده ادبی از نگرش عالی نسبت به قهرمان است.

Erysipelas - استفاده محاوره ای در انواع محاوره ای.

مثال 2.

"میراث پدرت را هدر بده"یا «هدر دادن ارث پدری».

زباله یک عبارت رایج است.

اسراف کردن - با دادن رنگ احساسی.

مثال 3.

"آنها مستحق مجازات خود بودند"یا "آنها مجازات شایسته خود را متحمل شدند."

جزا، قصاص است.

ظاهر سبک مترادف ها همچنین شامل واحدهای عباراتی معنایی-سبکی است که قدرت ویژه صفت را منتقل می کند: مخفی - پنهان، بی عیب و نقص - بی عیب و نقص. آینده - آینده؛ داغ - سوزان.

4. نحوی(یا دستوری) ساخت‌های موازی هستند که ساختارهای متفاوتی دارند، اما از نظر معنی منطبق هستند.

"درختی که در کنار جاده رشد می کند"یا "درختی که در کنار جاده رشد می کند"

5. متنی- اینها کلماتی هستند که در شرایط یک زمینه خاص به معنی نزدیک می شوند.

"افلاطون فردی بی خیال بود - به احتمال زیاد کسی را دوست نداشت"(بی خیال - دوست نداشتن کسی).

6. یک ریشه - کلماتی با معنی یکسان اما در سبک های مختلف استفاده می شود: مبارزه - مبارزه، var - دم.



انواع دیگر
اغلب ممکن است با استفاده گاه و بیگاه از مترادف ها مواجه شویم، زمانی که کلمات، به نظر می رسد، نمی توانند در اصل یکسان باشند، اما با دست سبک نویسنده چنین می شوند.

سماور را بکوب روی میز» یا "پآن را روی میز بگذارید p "(در زدن - قرار دادن).

"پرتاب کارت به بازیکنان"یا "کارت ها را بین بازیکنان توزیع کنید"(پرتاب - توزیع).

مترادف ها می توانند دوره زمانی متفاوتی را منعکس کنند: بازیگر - بازیگر - بوفون.

و گاهی اوقات آنها بر یک یا آن چرخش گفتار دلالت دارند و می توانند برگشت ناپذیر باشند. مثلاً «اسب» و «اسب» البته مترادف هم هستند. اما می توانید بگویید "اسب مغرور" و صدای آن کاملاً متفاوت خواهد بود - "اسب مغرور".

کلمات مترادف ممکن است در نبود یا وجود معنای مجازی متفاوت باشند. کلمه "سقف" - در فرهنگ لغت مدرن، نه تنها یک سایبان یا سقف بر روی خانه، بلکه اتصالات و حمایت است. و همچنین - سر، سر، شلغم، اتاق زیر شیروانی، کامپول و غیره.

مثال 1.

"بالای بام خانه شما"(در اینجا سقف همان سقف است).

"بچه های بچه ها به ما قول یک سقف دادند ..."(سقف - حمایت ).

«از کینه به باد رفت و در تاریکی شب رفتم»(سقف - سر).

در این جملات وجود معنای مجازی بین کلمات نمایان است: سقف - اتصالات - سر.

مثال 2.

اپیگرام K. N. Batyushkov "توصیه به شاعر حماسی" به این صورت است:

«چه اسمی می خواهی، شعر نیمه وحشی ات را بگذار،

پیتر لانگ، پیتر کبیر، اما فقط پیتر کبیر

بهش زنگ نزن."

این به معنای عدم وجود معنای مجازی برای مترادف های "بزرگ" و "بزرگ" است.
 

بالا