فوبیات؟

[آوازقو🦢]

پیر شدن و زمین گیر شدن
به خدا گفتم خدایا من زود خسته میشم اما اگه میخوای پیر شم عیب نداره ولی نذار محتاج کسی شم

اره فکرشو‌بکن چش آدم ب کمک دیگری باشه
خیییلی بدددد وازار دهندس

 

[هدی]

چیه؟
سعی کردی باهاش کنار بیای؟

ماهی
بخشش می کنیم
ما هی
چند بخشه ..دو بخش
اکاوریوم
به عنوان اینه دق در وسط پذیرایی گذاشتم
بین خودمون باشه
گاهی پارچه روش می اندازم
بعد یادم می اید اونا گناهی ندارند پارچه رو بر می دارم
۱۱ سالهانواع ماهی دارم
وترسی که هر روز بدتر میشه

 

[هدی]

پیر شدن و زمین گیر شدن
به خدا گفتم خدایا من زود خسته میشم اما اگه میخوای پیر شم عیب نداره ولی نذار محتاج کسی شم

اقا جونم همیشه ارزوش بود پیر شد زمین گیر نشه دعاش همین بود
خدا بیامرز
صبح نمازش خواند
صبحانه اش رو خورد
بعد می خواست بره سر کار
توی حیاط روی زمین دراز کشید
در همین حد
خدابیامرزدش

 

[آوازقو🦢]

ماهی
بخشش می کنیم
ما هی
چند بخشه ..دو بخش
اکاوریوم
به عنوان اینه دق در وسط پذیرایی گذاشتم
بین خودمون باشه
گاهی پارچه روش می اندازم
بعد یادم می اید اونا گناهی ندارند پارچه رو بر می دارم
۱۱ سالهانواع ماهی دارم
وترسی که هر روز بدتر میشه

ایییی واااای
تو این ۱۱سال اوکی نشده پ

 

[آوازقو🦢]

اقا جونم همیشه ارزوش بود پیر شد زمین گیر نشه دعاش همین بود
خدا بیامرز
صبح نمازش خواند
صبحانه اش رو خورد
بعد می خواست بره سر کار
توی حیاط روی زمین دراز کشید
در همین حد
خدابیامرزدش

روحش شاد

 

[والریا]

فوبیام اب با عمق زیاده مثلا دریا استخر اینا
خیلی وحشتناکه

 

[آوازقو🦢]

فوبیام اب با عمق زیاده مثلا دریا استخر اینا
خیلی وحشتناکه

کی که بیام ببرمت استخر ببرمت عمق۴متری

 

[والریا]

کی که بیام ببرمت استخر ببرمت عمق۴متری

وای یادم میاد یه بار بردنم استخر تا پامو گذاشتم تو اب یهو پایین پامو نگاه کردم عمقو که دیدم رفتم تو شوک تکون نمیخوردم یهو اومدم رو اب داشتم خفه می شدم سریع نجات غریق اوردم بیرون

 

[آوازقو🦢]

وای یادم میاد یه بار بردنم استخر تا پامو گذاشتم تو اب یهو پایین پامو نگاه کردم عمقو که دیدم رفتم تو شوک تکون نمیخوردم یهو اومدم رو اب داشتم خفه می شدم سریع نجات غریق اوردم بیرون

کاش منم اونجا بودم
حالتتو میدیدم

 

[والریا]

کاش منم اونجا بودم
حالتتو میدیدم

حالت افتضاحی بود

 

[آوازقو🦢]

حالت افتضاحی بود

سرصداهم میکردی؟

 

[لیوایییییی]

اقا جونم همیشه ارزوش بود پیر شد زمین گیر نشه دعاش همین بود
خدا بیامرز
صبح نمازش خواند
صبحانه اش رو خورد
بعد می خواست بره سر کار
توی حیاط روی زمین دراز کشید
در همین حد
خدابیامرزدش

🥹🥹🥹🥹🥹✨️✨️✨️✨️✨️

 

[والریا]

سرصداهم میکردی؟

نه تو شوک بودم نمیدونستم چیکار کنم

 

[هدی]

ایییی واااای
تو این ۱۱سال اوکی نشده پ

نه

 

[آوازقو🦢]

نه تو شوک بودم نمیدونستم چیکار کنم

ونوس چقد خندیدم

 

[آوازقو🦢]

نه

ای عجب

 

[خانوم نویسنده]

چیه؟
سعی کردی باهاش کنار بیای؟

ارتفاع_مار
نه

 

[آوازقو🦢]

ارتفاع_مار
نه

خواهرم هم مار

 

[صورتی تلخ]

مار
ارتفاع
تاریکی