۱. فاطمه
معنی فاطمه: در لغت و اصطلاح عرب به زنی گفته می شود که فرزند خود را از شیر باز گرفته است. فاطمه نام دختر پیامبر اسلام (ص) است که فرمود :دخترم را از آن جهت فاطمه گویند که: «ان الله عزوجل فطمها و فطم من احبها من النار» همانا خداوند متعال او و کسانی که او را دوست دارند از آتش جهنم باز می دارد . رانده شده از آتش.
۲. زهرا
معنی زهرا: روشن و درخشان، (در اعلام) لقب حضرت فاطمه (س) . زهرا مؤنث «ازهر» به معنای روشن و درخشان است . همچنین زهراء مأخوذ از «زهره» به معنی سفید و نورانی است . زهرا، لقب حضرت فاطمه سکینه ( س) است. زیرا هر وقت آن حضرت در محراب خود به نماز قامت بر می افراشت نور او فضای عرش را روشن می کرد بطوریکه اهل آسمان نور مبارک او را تماشا می کردند .
۳. زینب
معنی زینب: زینب در لغت به معنی زین ،آراستن وآرایش و خوبی است و نیز به معنی درختی خوش منظره و زیباست. زینب کبری نام دختر امیر المومنین علی (ع) و فاطمه زهرا (س) است که از زنان فاضل و عالم و مفسر قرآن کریم و عقیله بنی هاشم به حساب می آید . درختی است خوش منظر و خوشبوی، پاکیزگی بشره.
۴. مریم
معنی مریم: گل سفید خوشه ای خوشبو و دارای عطر با دوام، اصل این گیاه را از ایران میدانند که از اینجا به دیگر نقاط دنیا برده شده است. این گیاه علفی و دارای گلهای سفید زیبائی است و عطر مطبوعی دارد. هر زن پارسا که حدیث مردان را دوست دارد
۵. مبینا
معنی مبینا: مبین، آشکار و واضح، روشنایی
۶. ستایش
معنی ستایش: آفرین، تحسین، تعریف، تقدیر، تمجید، ثنا، حمد، مدح، مدیح، مدیحه، مرحبا
۷. ریحانه
معنی ریحانه: گیاهی خوشبوی که در زمین نرم روید. دختر حسین خوارزمی است، که ابوریحان بیرونی کتابی را به نام وی تألیف کرده است
۸. نرگس
معنی نرگس: گلی سفید و کوچک و خوشبو، کنایه از چشم معشوق
۹. هستی
معنی هستی: بود، زندگی، کائنات، وجود، ثروت، دولت، مال، مکنت، نوا
۱۰. محدثه
معنی محدثه: محدثه یعنی زنی که برای او حدیث گفته میشود
۱۱. معصومه
معنی معصومه: پاک، بی گناه، با عصمت، عصمت پرست، پاک دامن
۱۲. نازنین زهرا
معنی نازنین زهرا: زهرای دوست داشتنی زهرای عزیز و گرامی، زهرای زیبا و گرانمایه، جمع دو اسم نازنین و زهرا
۱۳. مهسا
معنی مهسا: مثل ماه، مانند ماه، (به مجاز) زیبا رو – مانند ماه، زیبا
۱۴. سارا
معنی سارا: خالص و صاف، بی غل و غش
۱۵. یسنا
نام جزء مهم اوستا است و این کلمه به معنی ستایش و حمد و جشن می آید و آن شامل هفتاد و دو فصل است. در اوستایی یسنه، به معنی پرستش و ستایش و نماز و جشن
۱۶. مائده
معنی مائده: سفره، سفره آسمانی – خوردنی، طعام، نام سوره ای در قرآن کریم
۱۷. مهدیه
معنی مهدیه: مؤنث مهدی، عروس
۱۸. هانیه
معنی هانیه: شادمان، خوشبخت – هانیه کنیه حضرت فاطمه(س)
۱۹. کوثر
معنی کوثر: نام چشمه ای در بهشت، نام سوره ای در قرآن کریم که یکی از شأن نزول های آن تولد حضرت فاطمه است
۲۰. فاطمه زهرا
معنی فاطمه زهرا: اسم ترکیبی از فاطمه و زهرا
۲۱. سارینا
معنی سارینا: پاک،خالص،مقدس،ریشه در ایران باستان نام یکی از شاهزادگان در عصر هخامنش
۲۲. ملیکا
معنی ملیکا: ملیکا از ملک گرفته شده ملک به معنی فرشته است بنابراین معنی ملیکا یعنی ملکه، پادشاه
۲۳. عسل
معنی عسل: انگبین، شهد
۲۴.رقیه
معنی رقیه: به معنی دعا، تعویذ، دختر امام حسین
۲۵. آتنا
معنی آتنا: مظهر اندیشه و هنر و دانش، نام الهه یونانی، دختر زئوس خدای خدایان
۲۶. حدیث
معنی حدیث: گفتار، سخن، سروا، گفت، داستان
۲۷. ثنا
معنی ثنا: تحسین، تمجید، حمد، سپاس، ستایش، مدح، مدیحه، مدیحه
۲۸. حلما
معنی حلما: بردباران، صبوران – به ضم ح، جمع حلیم، صبوران، دختران صبور
۲۹. فائزه
معنی فائزه: رستگار، زن رستگار – فایزه، نایل، رستگار
۳۰. پریا
معنی پریا: همانند پری – زیبا چون پری
۳۱. آیناز
معنی آیناز: ماه قشنگ و زیبا، (به مجاز) زیبارو – آی (ترکی) + ناز (فارسی) موجب فخر و مباهات ماه
۳۲. آیدا
معنی آیدا : گیاهی که کنار آب می روید – شاد، خوش
۳۳. یگانه
معنی یگانه: صمیمی، همدل، یک رنگ، بی همتا، بی نظیر، تنها، منحصر به فرد
۳۴. سحر
معنی سحر: بامدادان، پگاه، سپیده دم، شبگیر، شفق، فلق
۳۵. اسرا
معنی اسرا: هفدهمین سورۀ قرآن کریم، به شب راه رفتن
۳۶. اسما
معنی اسما: نام ها، اسامی، معارف، حقایق
۳۷. هلیا
معنی هلیا: دختر ماه- دختر شب – خورشید
۳۸. نگین
معنی نگین: سنگ یا فلزی زینتی و معمولاً قیمتی که بر روی انگشتر، گوشواره، گردن بند و جز آنها کار می گذارند
۳۹. نیایش
معنی نیایش: آفرین، پرستش، دعا، سبحه، طاعت، عبادت، عبودیت، مناجات، نماز، ورد
۴۰. حدیثه
معنی حدیثه: سخن نو
۴۱. رها
معنی رها: خلاص، جدا، ازاد
۴۲. غزل
معنی غزل: شعر، عشقبازی،چامه، چکامه، سروده، ترانه
۴۳. الهه
معی الهه: اله، بت، رب النوع، صنم
۴۴. نگار
معنی نگار: بت، دلبر، دلداده، صنم، محبوب، معشوق، ول، یار، تصویر، تندیس، طرح، نقاشی، نقش
۴۵. نازنین
معنی نازنین: دلربا، دوست داشتنی، زیبا، ظریف، قشنگ، گرامی، ناز، ناز آلود، نازپرورد، نازپرورده
۴۶. محیا
معنی محیا: حیات، زندگی – زندگی، حیات
۴۷. الینا
معنی الینا: نعمت و فراوانی برای ما، باهوش و زرنگ
۴۸. باران
معنی باران: قطره های آبی که از ابر بر روی زمین میریزد، باریدن
۴۹. کیمیا
معنی کیمیا: اکسیر، شیمی. ماده ای فرضی که به گمان قدما فلزاتی مانند مس و قلع را به طلا و نقره تبدیل می کند
۵۰. سوگند
معنی سوگند: حلف، قسم، یمین