ظهر گفتم خواهرشوهرم اومده آکواریوموتمیزکرده😤😤😤

[آیسا]

الان رفتم خونه شون ،شروع کرد به چرت وپرت گفتن ،به شوهرش که پسرعمومه میگفت ظرفاشو نشسته ،آب کش ظرفشویی ش کثیف وفلان باآب وتاب بعد،ظهر کارگرش اومد روسریشو که جامونده ببره گفتم بروخودت برش دار،رفته گفته گرفته خوابیده آشپزخونه شوتمیز نکرده،بهتون گفتم که بعدآتمیزش میکنم ،بعدازظهر آشپزخونه رو حسابی تمیزکردم ....

 

[آیسا]

منم گفتم بعدازظهرتمیزکردم دیدم بدجوری داره مسخره میکنه حتی دخترشم اومد تیکه انداخت ،منم گفتم شما خودتون خونه تونو تمیزنمیکنین فقط ازمن ایراد میگیرین اومدم بالا ازخونه مون فیلم گرفتم گفتم این کجاس کثیفه ،واقعآ اعصابم خورده

 

[راز]

جلوی خودت گفت!!!!!

 

[راز]

شما دیگه

منم گفتم بعدازظهرتمیزکردم دیدم بدجوری داره مسخره میکنه حتی دخترشم اومد تیکه انداخت ،منم گفتم شما خودتون خونه تونو تمیزنمیکنین فقط ازمن ایراد میگیرین اومدم بالا ازخونه مون فیلم گرفتم گفتم این کجاس کثیفه ،واقعآ اعصابم خورده

خیلی باهم راحتین. چرا اینهمه بهشون رو دادی ؟

 

[دلبرشیرین]

وا

 

[آیسا]

جلوی خودت گفت!!!!!

آره خیلی تحقیرم میکرد ،خودشون به نظافت اهمیت نمیدن فقط بلدن برای من ادادربیارن

 

[آیسا]

شما دیگه

خیلی باهم راحتین. چرا اینهمه بهشون رو دادی ؟

من اصلآ باهاش راحت نیستم اون خیلی پرروعه ،الانم بهش گفتم میدونی چرادوس ندارم توکمکم کنی چون تومحرم من نیستی ،کفتم کارگرتم دیگه نفرستی درخونه مون

 

[راز]

آره خیلی تحقیرم میکرد ،خودشون به نظافت اهمیت نمیدن فقط بلدن برای من ادادربیارن

بنظرم رفت و امدتو کم کن من باشم کلا رفت و امد نمیکنم باشون
تمیز و کثیف بودن خونم به خودم مربوطه
تو خونت خودتو مشغول کن که حوصلت سر نره و بخای بری پیشه اونا

 

[آیسا]

بنظرم رفت و امدتو کم کن من بام کلا رفت و امد نمیکنم باشون
تمیز و کثیف بودن خونم به خودم مربوطه
تو خونت خودتو مشغول کن که حوصلت سر نره و بخای بری پیشه اونا

باورکن ازکل دنیاناامیدم ولی ترجیح میدم تنها باشم تابرم پیش اونا ،چون مجبورم ازاونا وسیله بگیرم میرم چنددقیقه می مونم