arezo
⭐کاربر فعال⭐
- عضویت
- Oct 20, 2023
- جنسیت
- خانم
معنی، داستان و ماجرای ضرب المثل آش کشکه خالته بخوری پاته نخوری پاته را در ادامه بخوانید
این ضرب المثل یعنی اینکه وقتی به انسان یک کار و وظیفه ای را میسپارند، شما موظف به انجام آن هستید و آدم هیچ چارهای جز انجام آن کار که به او محول شده ندارد. به همین خاطر از این ضرب المثل ( آش کشکه خالته بخوری پاته نخوری پاته ) استفاده میکنند.
داستان ضرب المثل آش کشکه خالته بخوری پاته نخوری پاته
روزی از روزها فردی که به تحصیل علاقه چندانی نداشت به اجبار خانواده، اقدام به تحصیل کرد. او به صورت مداوم به کلاسهای خود میرفت و سعی خود را میکرد که علاقهای به درس نشان دهد. با گذشت زمان و سختتر شدن دروس، او کم آورد و قصد ترک تحصیل کرد که ناگهان خانوادهاش از این موضوع آگاه شدند و به او گفتند: اگر میخواهی در آینده لنگ نمانی و به جایگاهی برسی، باید تحصیل کنی تا اینکه بتوانی به فردی موفق تبدیل شوی.
در این حال مادرش گفت: ببین فرزندم تحصیل همانند آش کشکه خالته بخوری پاته نخوری پاته، حالا که اقدام کردهای و نصف راه را رفتهای پس دیگر حق انتخاب و پا پس کشیدن نداری و مجبور هستی تا آخر درست ادامه دهی. او که از گفتههای خانوادهاش کمی ناراحت شده بود نشست با خود فکر کرد و گفت: حال که من حق انتخاب ندارم، پس بهتر است از این دوران لذت ببردم و به جای خوشگذرانی تحصیل و یادگیری درستی داشته باشم. پس تصمیم خود را قطعی کرد و به صورت محکم به تحصیلش ادامه داد.
این ضرب المثل یعنی اینکه وقتی به انسان یک کار و وظیفه ای را میسپارند، شما موظف به انجام آن هستید و آدم هیچ چارهای جز انجام آن کار که به او محول شده ندارد. به همین خاطر از این ضرب المثل ( آش کشکه خالته بخوری پاته نخوری پاته ) استفاده میکنند.
داستان ضرب المثل آش کشکه خالته بخوری پاته نخوری پاته
روزی از روزها فردی که به تحصیل علاقه چندانی نداشت به اجبار خانواده، اقدام به تحصیل کرد. او به صورت مداوم به کلاسهای خود میرفت و سعی خود را میکرد که علاقهای به درس نشان دهد. با گذشت زمان و سختتر شدن دروس، او کم آورد و قصد ترک تحصیل کرد که ناگهان خانوادهاش از این موضوع آگاه شدند و به او گفتند: اگر میخواهی در آینده لنگ نمانی و به جایگاهی برسی، باید تحصیل کنی تا اینکه بتوانی به فردی موفق تبدیل شوی.
در این حال مادرش گفت: ببین فرزندم تحصیل همانند آش کشکه خالته بخوری پاته نخوری پاته، حالا که اقدام کردهای و نصف راه را رفتهای پس دیگر حق انتخاب و پا پس کشیدن نداری و مجبور هستی تا آخر درست ادامه دهی. او که از گفتههای خانوادهاش کمی ناراحت شده بود نشست با خود فکر کرد و گفت: حال که من حق انتخاب ندارم، پس بهتر است از این دوران لذت ببردم و به جای خوشگذرانی تحصیل و یادگیری درستی داشته باشم. پس تصمیم خود را قطعی کرد و به صورت محکم به تحصیلش ادامه داد.