۵۱: رخساره
چهر، چهره، رخ، رخساره، روی، سیما، صورت، عارض، عذار، گونه، وجنات، وجه
۵۲. رخشنده
درخشان ، نورانی- (صفت فاعلی از رخشیدن )، درخشنده، (به مجاز) دارای عظمت و شکوه – درخشنده، دارای عظمت و شکوه
۵۳. رُکسانا
(یونانی شده روشنک) روشنک، (در اعلام) نام دختر داراست که اسکندر به موجب وصیت دارا او را به عقد نکاح خود در آورد روشنک – روشنک، رکسانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر داراب و همسر اسکندر مقدونی
۵۴. روناک
اسم کردی به معنی روشنایی می باشد – روشن- روشنایی
۵۵. روشنک
در روایات ایرانی نام دختر دارا (داریوش سوم) که اسکندر با او ازدواج کرد- روشن
۵۶. ریما
ریما نام قدیمی دریاچه ارومیه ، و به معنای دریای افول خورشید است- زیبا و دلنشین.به معنی کرگدن نیز استفاده می شود
۵۷. زیبا
پریچهر، پریرو، جمیل، خوبرو، خوب صورت، خوش اندام، خوشگل، خوش منظر، رعنا، زیبارو، شیک، صبیح، ظریف، قشنگ، لطیف، لعبت، مطبوع، مقبول، ملیح، نازنین، نیک منظر، نیکورو، وجیه، وسیم، باطراوت، تماشایی، خوش، شکیل
۵۸. زمرد
گوهر، از سنگ های قیمتی و عموماً سبز رنگ – نام سنگی قیمتی به رنگ سبز
۵۹. ژیلا
ژاله تگرگ
نام دخترانه ایرانی ۶۰: ژاله
شبنم- قطره ای که روی برگ گل یا گیاه قرار می گیرد
۶۱. سپیتا
سفیدترین و پاکترین- سپید _همتای سپیدی _پاک
۶۲. ستی
بانو، خانم، کلمه احترام- (از عربی ستی = بانوی من) (در قدیم) عنوانی احترام آمیز برای زنان، (به مجاز) زن و دختر – به کسر سین، سنی، سرسخت و محکم، قطعه ای فولادی و محکم که بر سر نیزه یا داس نصب میشود
۶۳. سارینا
پاک،خالص،مقدس،ریشه در ایران باستان نام یکی از شاهزادگان در عصر هخامنش
۶۴. ستایش
آفرین، تحسین، تعریف، تقدیر، تمجید، ثنا، حمد، مدح، مدیح، مدیحه، مرحبا
۶۵. سارا
خالص و صاف، بی غل و غش- خالص، بی آمیختگی، (در اعلام) نام زن حضرت ابراهیم (ع) و مادر اسحاق (ع) – شاهزاده خانم، نام همسر ابراهیم (ع) و مادر اسحاق (ع)
۶۶. سوگند
حلف، قسم، یمین- اقرار و اعترافی که شخص از روی شرف و ناموس خود میکند و خدا یا بزرگی را شاهد گیرد قسم ( بخدا رسول امامان بزرگان )
۶۷. سپیده
بامدادان، سپیده دم، سحر، سپیده دمان، سحرگاهان، سفیده، شفق، طلیعه، فجر
۶۸. ساویس
با ارزش، گرانمایه- ارزشمند، گران مایه، نفیس، پنبه زده شده
۶۹. ساغر
جام و پیمانه- پیاله، پیمانه، جام، باده، صبوح، صبوحی، صهبا، غارج، مل، می
۷۰. سوزان
نام زن رامشگر تورانی- آتشین، حار، داغ، سوزنده، گرم، محترق، مشتعل، ملتهب، تبدار، پرسوزوگداز، پرسوز، سوزناک، شدید، زایدالوصف
۷۱. سالومه
صلح و آرامش، صفا و دوستی، نام خواهر مریم عذرا و خاله حضرت عیسی (ع) همچنین نام ملکه یهود و دختر هرود فلیپ
۷۲.شادی
خرمی، خوشحالی، سرور، شادمانی، فرح، مسرت، نزهت، نشاط، جشن، طرب، عشرت، عیش
نام دخترانه ایرانی ۷۳: شراره
جرقه، ریزش آتش- اخگر، زبانه آتش، آتش پاره
۷۴. شهرزاد
مخفف شهرزاده. زاده ٔ شهر. اهل. وطنی. بومی. مقابل اجنبی و غریب و خارجه و خارجی.
۷۵. شیدا
بی قرار، دلباخته، دلداده، دلشده، دیوانه، سرگشته، شوریده، شیفته، عاشق، مجنون، مفتون، واله، وامق
۷۶. شیوا
رسا و بلند و کشیده- بلیغ، رسا، روان، فصیح، گویا
۷۷. عسل
انگبین، شهد- انگبین، مایع خوراکیِ غلیظ و چسبناکی که زنبور عسل تولید می کند، (به مجاز) (در گفتگو) بسیار شیرین و خوش مزه و همینطور بسیار دوست داشتنی و مطلوب – مایعی خوراکی که زنبور عسل می سازد، بسیار شیرین و دوست داشتنی
۷۸. فرانک
به معنی پروانه، (در اعلام) نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون در داستان های ملی – پروانه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه کیانی
۷۹. فروزنده
پرفروغ، درخشان، روشن، فروغمند
۸۰. فریماه
فری به معنای خجسته، مبارک، شکوهمند به علاوه ماه و به معنای کلی ماه خجسته و مبارک، ماه شکوهمند و خجسته، دارای زیبایی و شکوهی چون ماه
۸۱. فرناز
شکوه ناز، دارای ناز زیبا، فراوانی ناز – دارای ناز و غمزه زیبا و باشکوه
۸۲. فرنوش
شکوه و عظمت ابدی
۸۳. کتایون
نام زن کی گشتاسب در شاهنامه
۸۴. کیانا
(کیان + ا (پسوند نسبت) )، منسوب به کیان، کیان، به علاوه این واژه (در قدیم) به معنی طبیعت بوده است – طبیعت
۸۵. گلناز
نوعی گل (گلِ ناز) – دارای ناز و عشوه ای چون گل
۸۶. گلنوش
نام نوایی است در موسیقی- آهنگی است از موسیقی قدیم : تا بربم و بر زیر نوای گل نوش است تا بر گل بر بار خروش ورشان است
نام دخترانه ایرانی ۸۷: لاله
گلی به شکل جام و سرخ رنگ که بر روی پایه ای بلند قرار دارد، گیاه این گل که علفی، پایا و زینتی است و پیاز دارد
۸۸. ماندانا
دختر آستیاگس آخرین پادشاه ماد زن آستیاگس آخرین پادشاه ماد زن کبوجیه اول و مادر کوروش بزرگ .
۸۹. مژده
بشارت، خبر خوش، مبارک خبر، مژدگانی، مشتلق، نوید، وعده، وعید
۹۰. مهشید
مهتاب، روشنایی ماه- ماه شید. پرتو قمر. ماهتاب. مهتاب. پرتو ماه.
۹۱. مهدیس
مانند ماه، زیبارو ، (مَه = ماه + دیس = (پسوند شباهت) )، مانند ماه، (به مجاز) زیبارو – شبیه ماه، بسیار زیبا و سفید
۹۲. مهسا
(مه = ماه + سا (پسوند شباهت) )، مثل ماه، مانند ماه، (به مجاز) زیبا رو – مانند ماه، زیبا
۹۳. نوشین
شیرین و گوارا- منسوب به نوش که به معنی شهد باشد
۹۴. نیکا
خوب، خوش، زیبا، ظریف- چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران
۹۵. نرگس
گلی سفید و کوچک و خوشبو، کنایه از چشم معشوق
۹۶. نازنین
دلربا، دوست داشتنی، زیبا، ظریف، قشنگ، گرامی، ناز، ناز آلود، نازپرورد، نازپرورده
۹۷. ویستا
(اوستایی) یابنده، برخوردار – دانش و فرهنگ
۹۸. هاله
چنبرماه، خرمن، خرمن ماه، شادورد، شایورد، بدجنس، بدذات، شریر، عدل، لنگه
نام دخترانه ایرانی ۹۹: هدیه
ارمغان، انعام، پیشکش، تحفه، تعارف، خلعت، رهاورد، سوغات، نثار، هبه، شیربها
۱۰۰. یسنا
نام جزء مهم اوستاست و این کلمه به معنی ستایش و حمد و جشن می آید و آن شامل هفتاد و دو فصل است. در اوستایی یسنه، به معنی پرستش و ستایش و نماز و جشن