صد نام دخترانه اصیل ایرانی?? نی نی ?❤️?

  • شروع کننده موضوع nili
  • تاریخ شروع

آناhita

Guest

۵۱: رخساره

چهر، چهره، رخ، رخساره، روی، سیما، صورت، عارض، عذار، گونه، وجنات، وجه

۵۲. رخشنده​

درخشان ، نورانی- (صفت فاعلی از رخشیدن )، درخشنده، (به مجاز) دارای عظمت و شکوه – درخشنده، دارای عظمت و شکوه

۵۳. رُکسانا​

(یونانی شده روشنک) روشنک، (در اعلام) نام دختر داراست که اسکندر به موجب وصیت دارا او را به عقد نکاح خود در آورد روشنک – روشنک، رکسانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر داراب و همسر اسکندر مقدونی

۵۴. روناک​

اسم کردی به معنی روشنایی می باشد – روشن- روشنایی

۵۵. روشنک​

در روایات ایرانی نام دختر دارا (داریوش سوم) که اسکندر با او ازدواج کرد- روشن

۵۶. ریما​

ریما نام قدیمی دریاچه ارومیه ، و به معنای دریای افول خورشید است- زیبا و دلنشین.به معنی کرگدن نیز استفاده می شود

۵۷. زیبا​

پریچهر، پریرو، جمیل، خوبرو، خوب صورت، خوش اندام، خوشگل، خوش منظر، رعنا، زیبارو، شیک، صبیح، ظریف، قشنگ، لطیف، لعبت، مطبوع، مقبول، ملیح، نازنین، نیک منظر، نیکورو، وجیه، وسیم، باطراوت، تماشایی، خوش، شکیل

۵۸. زمرد​

گوهر، از سنگ های قیمتی و عموماً سبز رنگ – نام سنگی قیمتی به رنگ سبز

۵۹. ژیلا​

ژاله تگرگ

نام دخترانه ایرانی ۶۰: ژاله​

شبنم- قطره ای که روی برگ گل یا گیاه قرار می گیرد

۶۱. سپیتا​

سفیدترین و پاکترین- سپید _همتای سپیدی _پاک

۶۲. ستی​

بانو، خانم، کلمه احترام- (از عربی ستی = بانوی من) (در قدیم) عنوانی احترام آمیز برای زنان، (به مجاز) زن و دختر – به کسر سین، سنی، سرسخت و محکم، قطعه ای فولادی و محکم که بر سر نیزه یا داس نصب میشود

۶۳. سارینا​

پاک،خالص،مقدس،ریشه در ایران باستان نام یکی از شاهزادگان در عصر هخامنش

۶۴. ستایش​

آفرین، تحسین، تعریف، تقدیر، تمجید، ثنا، حمد، مدح، مدیح، مدیحه، مرحبا

۶۵. سارا​

خالص و صاف، بی غل و غش- خالص، بی آمیختگی، (در اعلام) نام زن حضرت ابراهیم (ع) و مادر اسحاق (ع) – شاهزاده خانم، نام همسر ابراهیم (ع) و مادر اسحاق (ع)

۶۶. سوگند​

حلف، قسم، یمین- اقرار و اعترافی که شخص از روی شرف و ناموس خود میکند و خدا یا بزرگی را شاهد گیرد قسم ( بخدا رسول امامان بزرگان )

۶۷. سپیده​

بامدادان، سپیده دم، سحر، سپیده دمان، سحرگاهان، سفیده، شفق، طلیعه، فجر

۶۸. ساویس​

با ارزش، گرانمایه- ارزشمند، گران مایه، نفیس، پنبه زده شده

۶۹. ساغر​

جام و پیمانه- پیاله، پیمانه، جام، باده، صبوح، صبوحی، صهبا، غارج، مل، می

۷۰. سوزان​

نام زن رامشگر تورانی- آتشین، حار، داغ، سوزنده، گرم، محترق، مشتعل، ملتهب، تبدار، پرسوزوگداز، پرسوز، سوزناک، شدید، زایدالوصف

۷۱. سالومه​

صلح و آرامش، صفا و دوستی، نام خواهر مریم عذرا و خاله حضرت عیسی (ع) همچنین نام ملکه یهود و دختر هرود فلیپ

۷۲.شادی​

خرمی، خوشحالی، سرور، شادمانی، فرح، مسرت، نزهت، نشاط، جشن، طرب، عشرت، عیش

نام دخترانه ایرانی ۷۳: شراره​

جرقه، ریزش آتش- اخگر، زبانه آتش، آتش پاره

۷۴. شهرزاد​

مخفف شهرزاده. زاده ٔ شهر. اهل. وطنی. بومی. مقابل اجنبی و غریب و خارجه و خارجی.

۷۵. شیدا​

بی قرار، دلباخته، دلداده، دلشده، دیوانه، سرگشته، شوریده، شیفته، عاشق، مجنون، مفتون، واله، وامق

۷۶. شیوا​

رسا و بلند و کشیده- بلیغ، رسا، روان، فصیح، گویا

۷۷. عسل​

انگبین، شهد- انگبین، مایع خوراکیِ غلیظ و چسبناکی که زنبور عسل تولید می کند، (به مجاز) (در گفتگو) بسیار شیرین و خوش مزه و همینطور بسیار دوست داشتنی و مطلوب – مایعی خوراکی که زنبور عسل می سازد، بسیار شیرین و دوست داشتنی

۷۸. فرانک​

به معنی پروانه، (در اعلام) نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون در داستان های ملی – پروانه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه کیانی

۷۹. فروزنده​

پرفروغ، درخشان، روشن، فروغمند

۸۰. فریماه​

فری به معنای خجسته، مبارک، شکوهمند به علاوه ماه و به معنای کلی ماه خجسته و مبارک، ماه شکوهمند و خجسته، دارای زیبایی و شکوهی چون ماه

۸۱. فرناز​

شکوه ناز، دارای ناز زیبا، فراوانی ناز – دارای ناز و غمزه زیبا و باشکوه

۸۲. فرنوش​

شکوه و عظمت ابدی

۸۳. کتایون​

نام زن کی گشتاسب در شاهنامه

۸۴. کیانا​

(کیان + ا (پسوند نسبت) )، منسوب به کیان، کیان، به علاوه این واژه (در قدیم) به معنی طبیعت بوده است – طبیعت

۸۵. گلناز​

نوعی گل (گلِ ناز) – دارای ناز و عشوه ای چون گل

۸۶. گلنوش​

نام نوایی است در موسیقی- آهنگی است از موسیقی قدیم : تا بربم و بر زیر نوای گل نوش است تا بر گل بر بار خروش ورشان است

نام دخترانه ایرانی ۸۷: لاله​

گلی به شکل جام و سرخ رنگ که بر روی پایه ای بلند قرار دارد، گیاه این گل که علفی، پایا و زینتی است و پیاز دارد

۸۸. ماندانا​

دختر آستیاگس آخرین پادشاه ماد زن آستیاگس آخرین پادشاه ماد زن کبوجیه اول و مادر کوروش بزرگ .

۸۹. مژده​

بشارت، خبر خوش، مبارک خبر، مژدگانی، مشتلق، نوید، وعده، وعید

۹۰. مهشید​

مهتاب، روشنایی ماه- ماه شید. پرتو قمر. ماهتاب. مهتاب. پرتو ماه.

۹۱. مهدیس​

مانند ماه، زیبارو ، (مَه = ماه + دیس = (پسوند شباهت) )، مانند ماه، (به مجاز) زیبارو – شبیه ماه، بسیار زیبا و سفید

۹۲. مهسا​

(مه = ماه + سا (پسوند شباهت) )، مثل ماه، مانند ماه، (به مجاز) زیبا رو – مانند ماه، زیبا

۹۳. نوشین​

شیرین و گوارا- منسوب به نوش که به معنی شهد باشد

۹۴. نیکا​

خوب، خوش، زیبا، ظریف- چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران

۹۵. نرگس‌​

گلی سفید و کوچک و خوشبو، کنایه از چشم معشوق

۹۶. نازنین​

دلربا، دوست داشتنی، زیبا، ظریف، قشنگ، گرامی، ناز، ناز آلود، نازپرورد، نازپرورده

۹۷. ویستا​

(اوستایی) یابنده، برخوردار – دانش و فرهنگ

۹۸. هاله​

چنبرماه، خرمن، خرمن ماه، شادورد، شایورد، بدجنس، بدذات، شریر، عدل، لنگه

نام دخترانه ایرانی ۹۹: هدیه​

ارمغان، انعام، پیشکش، تحفه، تعارف، خلعت، رهاورد، سوغات، نثار، هبه، شیربها

۱۰۰. یسنا‌​

نام جزء مهم اوستاست و این کلمه به معنی ستایش و حمد و جشن می آید و آن شامل هفتاد و دو فصل است. در اوستایی یسنه، به معنی پرستش و ستایش و نماز و جشن
اناهیتاش کوووو
 

بالا