صحبتون بخیر ، لحظه هاتون پر از عطر خدا

  • شروع کننده موضوع nili
  • تاریخ شروع

nili

Guest
من خدایی دارم، که در این نزدیکی است
نه در آن بالاها !
مهربان، خوب، قشنگ ...
چهره اش نورانیست

گاه گاهی سخنی می گوید،
با دل کوچک من،

ساده تر از سخن ساده من
او مرا می فهمد !

او مرا می خواند،
او مرا می خواهد،
او همه درد مرا می داند ...

یاد او ذکر من است، در غم و در شادی
چون به غم می نگرم،
آن زمان رقص کنان می خندم ...

که خدا یار من است،
که خدا در همه جا یاد من است

او خدایست که همواره مرا می خواهد

او مرا می خواند
او همه درد مرا می داند​
 
استارتر
استارتر

nili

Guest
اهل کاشانم
روزگارم بد نیست
تکه نانی دارم
خرده هوشی
سر سوزن ذوقی
مادری دارم، بهتر از برگ درخت
دوستانی، بهتر از آب روان
و خدایی که در این نزدیکی است


لای این شب بوها، پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب، روی قانون گیاه

من مسلمانم:
قبله ام یک گل سرخ
جا نمازم چشمه، مهرم نور
دشت سجاده من
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم

در نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست
همه ذرات نمازم متبلور شده است

من نمازم را وقتی می خوانم:
که اذانش را باد، گفته باد سر گلدسته سرو
من نمازم را پی “تکبیره الاحرام” علف می خوانم
پی “قد قامت” موج

کعبه ام بر لب آب
کعبه ام زیر اقاقی هاست
کعبه ام مثل نسیم، می رود باغ به باغ، می رود شهر به شهر


“حجر الاسود” من روشنی باغچه است
اهل کاشانم
پیشه ام نقاشی است
گاه گاهی قفسی می سازم با رنگ، می فروشم به شما
تا به آواز شقایق که در آن زندانی است
دل تنهایی تان تازه شود

چه خیالی، چه خیالی، می دانم
پرده ام بی جان است
خوب می دانم، حوض نقاشی من بی ماهی است
 
استارتر
استارتر

nili

Guest
خدایا !
کسی غیر از تو با من نیست …
خیالت از زمین راحت ، که حتی روز روشن نیست …
کسی اینجا نمیبینه ، که دنیا زیر چشماته !
یه عمره یادمون رفته ، زمین دار مکافاته !
فراموشم شده گاهی ، که این پایین چه ها کردم !
که روزی باید از اینجا ، بازم پیش تو برگردم !
خدایا وقت برگشتن ، یه کم با من مدارا کن !
شنیدم گرمه آغوشت ، اگه میشه منم جا کن …
.
.
چه کسی می گوید جاذبه رو به زمین است ؟؟؟
من کسانی را دیدم که فارغ از هر کششی رفته اند تا بالا ، تا اوج …
آری ؛ جاذبه رو به خداست !!!
.
.
عمری گشتیم به دنبال دست خدا برای گرفتن …
غافل ار آنکه دست خدا ، دست همان بنده اش بود ؛ بنده ای که نیاز به دستگیری داشت !
.
.
برای دردهایم نشانه میگزارم تا یادم بماند کجا دست خدا را نگرفته ام !
.
.
فرق است بین با خدا و ناخدا !
اولی همیشه دل آرومه و دومی همیشه دل آشوب …
.
.
نگران فردایت نباش ، خدای دیروز و امروزت ، فردا هم هست !!!
 

دختر__بهار

Guest

من خدایی دارم، که در این نزدیکی است
نه در آن بالاها !
مهربان، خوب، قشنگ ...
چهره اش نورانیست

گاه گاهی سخنی می گوید،
با دل کوچک من،

ساده تر از سخن ساده من
او مرا می فهمد !

او مرا می خواند،
او مرا می خواهد،
او همه درد مرا می داند ...

یاد او ذکر من است، در غم و در شادی
چون به غم می نگرم،
آن زمان رقص کنان می خندم ...

که خدا یار من است،
که خدا در همه جا یاد من است

او خدایست که همواره مرا می خواهد

او مرا می خواند
او همه درد مرا می داند​
دوست دارم با تمام وجود خدا رو حس کنم ولی نمیدونم چرا نمیشه شاید بخاطر اینه که خیلی گناه کردم ?
 
استارتر
استارتر

nili

Guest
خدایا قضا شده ام ....

دوباره بخوان مرا ....

یادم داده اند بر غم هایت صابر باش

اما تو یادم داده ای بر غم هایت شاکر باش

اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم
 
استارتر
استارتر

nili

Guest
همراه بســـــيار است، اما همدمي نيست


مثل تمام غصـــه ها، اين هم غمي نيست


دلــبســــته انـــدوه دامـــنگير خــــود بـــاش


از عــالـــم غـــم دلرباتر عالمـــــي نيـــست


كــــار بــزرگ خــويــش را كـــــوچــك مـپندار


از دوست دشمن ساختن كار كمي نيست


چشــمي حقيقت بين كنار كعـبه مي گفت


«انسان» فراوان است، اما «آدمي» نيست
 

آناhita

Guest

من خدایی دارم، که در این نزدیکی است
نه در آن بالاها !
مهربان، خوب، قشنگ ...
چهره اش نورانیست

گاه گاهی سخنی می گوید،
با دل کوچک من،

ساده تر از سخن ساده من
او مرا می فهمد !

او مرا می خواند،
او مرا می خواهد،
او همه درد مرا می داند ...

یاد او ذکر من است، در غم و در شادی
چون به غم می نگرم،
آن زمان رقص کنان می خندم ...

که خدا یار من است،
که خدا در همه جا یاد من است

او خدایست که همواره مرا می خواهد

او مرا می خواند
او همه درد مرا می داند​
صبح توام به خیر ایشالا روز خوب و سرشار از ارامش داشته باشی?
 

  • تاپیک جدید
  • بروز شده
  • پربازدید امروز
بالا