شهریار...!!?

  • شروع کننده موضوع آیلما
  • تاریخ شروع

آیلما

Guest
شهریار به خاطر شکست عشقی، ترم آخر پزشکی دانشگاه رو رها میکنه و ترک تحصیل میکنه. یعنی حدود ۶ ماه قبل از اخذ مدرک دکتری از دانشگاه به خاطر شکست عشقی انصراف میده.
او به خواستگاری دختری که از آشناهاشون بوده میره ولی چون وضع مالی مناسبی نداشته جواب رد میشنوه.
تقریباً سه سال بعد از شکست عشقی سنگین به تهران سفر میکنه، روز سیزده بدر دوستاش او رو به گردش میبرن. کنار دوستاش بوده ولی اضطراب و تشویشی ناخودآگاه به سینه‌اش چنگ میندازه از دوستاش فاصله می‌گیره و تنهایی میره زیر درختی میشینه و به یاد روزهای خوبی که در تهران داشته اشک میریزه. تو همون روز معشوقش رو بچه به بغل و با همسرش می‌بینه، به خاطر همین این شعر رو سرودن:
«سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم»
شهریار در یکی از سمینارها و شب شعری که در شیراز به مناسبت بزرگداشت سعدی و حافظ برگزار شده بوده دعوت میشه، در اون سمینار شهریار غزل زیبایی میخونه که همه مبهوت میشن.
یه دختر دانشجوی رشته ادبیات از دانشگاه شیراز بلند میشه و مقاله‌ای در توصیف شهریار میخونه و ایشون رو شهریار مسلم غزل میخونه . در پایان جلسه نزد شهریار میره و خیلی زیاد از شهریار تعریف میکنه و میگه که من عاشق و شیفته شما و این غزلتون شده‌م.
شهریاد از دختر میپرسه اسمت چیه و اون میگه «غزاله» واسه همین فی‌البداهه این تک بیت رو میگه:
«شهریار غزلم خواند غزالی وحشی
چه خوش است با غزالی صید غزالی کردم»
استاد شهریار در اواخر عمرشون به دلیل بیماری در بیمارستان بستری میشه و دکتر میگه که امیدی به بهبودی ایشون نیست.
دوستان شهریار واسه بهبود روحیه او میرن و بااصرار عشق قدیمی شهریار رو راضی میکنن که به عیادت شهریار بره، قبول میکنه و به عیادت شهریار که در بیمارستان بوده میره.
وقتی عشق قدیمی شهریار به بیمارستان میره شهریار صدای قدم‌های عشق قدیمیش رو میشنوه، وقتی در اتاق رو باز میکنه شهریار این شعرو میگه:
«آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا»

«نگو که سرنوشتِ من، شود مثال شهریار...»
 
استارتر
استارتر

آیلما

Guest
چشم خود بستم که
دیگر چشمِ مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد:
"دیوانه! من مى بینمش"

- شهریار
 
استارتر
استارتر

آیلما

Guest
آزرده دل
از کوی‌تورفتیم‌ونگفتی
کی‌بودو‌؟ کجارفت‌و؟‌چرا‌بودو‌چرانیست؟!☁️

-شهریار
 
استارتر
استارتر

آیلما

Guest
از من گذشت...
ومن هم از اوبگذرم ولی
با چــون مــنی بہ غــــیر
محبت روا نبود! '?'

_شهریار جانم
 
استارتر
استارتر

آیلما

Guest
رفتی و در دل هنوزم حسرت دیدار باقی
حسرت
عهد و وداعم با دل و دلدار باقی'?'

_شهریار جانم
 
استارتر
استارتر

آیلما

Guest
هر چه پل پشت
سرم هست خرابش بنما
تا به فکرم نزند ...از ره تو برگردم?~

_شهریار
 
استارتر
استارتر

آیلما

Guest
نازنینا
مابه‌نازتوجوانی‌داده‌ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن
با ما چرا؟!:),?,

_شهریار
 
استارتر
استارتر

آیلما

Guest
‌خم ابروی تو
سرمشق کدام استاد است
ک خرابات دلم
در پی او آباد است,☁️,

_شهریار
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌
 

بالا