شعر در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند

  • شروع کننده موضوع مجله خبری
  • تاریخ شروع
وضعیت
این موضوع قفل شده است

مجله خبری

Guest
متن کامل شعر در این سرای بی کسی از هوشنگ ابتهاج "سایه"

درین سرای بی کسی، کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پَر نمی زند

یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کُند
کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی زند

نشسته ام در انتظارِ این غبارِ بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند

گذرگهی است پُر ستم که اندر او به غیر غم
یک صلای آشنا به رهگذر نمی زند

دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
که خنجر غمت از این خراب تر نمی زند!

چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات؟
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند!

نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند

1614198645392.jpeg

 

وضعیت
این موضوع قفل شده است
بالا