زندگی

  • شروع کننده موضوع nili
  • تاریخ شروع

طلای سرخ

Guest
گفت: زندگی مث نخ کردنِ سوزنه! یه وقتایی بلد نیستی چیزیو بدوزی، ولی چشات انقد خوب کار می‌کنه که همون بار اول سوزن رو نخ می‌کنی، اما هرچی پخته‌تر می‌شی، هرچی بیشتر یاد می‌گیری چه‌جوری بدوزی، چه‌جوری پینه بزنی، چه‌جوری زندگی کنی، تازه اون وقت چشات دیگه سو ندارن.
گفتم: خب یعنی نمی‌شه یه وقتی برسه که هم بلد باشی بدوزی، هم چشات اونقد سو داشته باشن که سوزن رو نخ کنی؟
گفت: چرا، میشه، خوبم میشه اما زندگی همیشه یه چیزیش کمه.
گفتم: چطور مگه؟
گفت: آخه مشکل اینجاست، وقتی که هم بلدی بدوزی، هم چشات سو داره، تازه اون موقع می‌فهمی نه نخ داری، نه سوزن.
والا من اونی که باید بدوزم هم ندارم
 

طلای سرخ

Guest
بزرگترین درد ما آدم‌ها این است که با هر شرایطی سازش می‌کنیم. وقتی زندگی سخت می‌شود، هیچ تلاشی برای تغییر شرایط نمی‌کنیم. سکوت می‌کنیم چون می‌ترسیم از اینکه شرایط بدتر شود. حرف حق‌مان را قورت می‌دهیم و با حرف ناحق سازش می‌کنیم! با تمام نارضایتی‌ها خو‌ می‌گیریم و صدایمان هم در نمی‌آید. زندگی و خواسته‌های ما مثل یک خمیربازی در دست آدم‌های پر قدرت، تغییر می‌کند. ما را به اجبار شکل خواسته‌های خودشان در می‌آورند و ما باز هم سازش می‌کنیم.
کم‌کم روزی می‌آید که نه کسی صدایمان را می‌شنود و نه به خواسته‌هایمان اهمیت می‌دهد چون می‌دانند ما به هر شرایطی عادت می‌کنیم و تنها کاری که می‌کنیم سکوت است. سکوت کردن ما را به جایی می‌رساند که دیگر هر جای زندگی‌مان را نگاه می‌کنیم حتی کوچک‌ترین نشانه‌ای از آن زندگی که می‌خواستیم بسازیم پیدا نمی‌کنیم. ما سال‌هاست می‌سوزیم و‌‌ می‌سازیم. ما سال‌هاست زنده‌ایم بدون آنکه لحظه‌ای زندگی کنیم.
اره دیگه
هر دفعه هم محکم تر از دفعه قبل میزنن
 
استارتر
استارتر

nili

Guest
ممنون به یادمی عزیزم
حالت خوبه ???
مرسی نبات جونم
آره بابا خوب بودم چند شب پیش خیلی قلبم درد میکرد دیگه پنج شنبه رفتم دکتر
بعد متخصص قلب نبود امروز صبح رفتم حالا گفتن فردا صبح باید بیای بستری شی خیلی ناراحتم
قلبم هم تیر میکشه از یه طرف فردا وقت شیمی درمانی هم دارم کلا همه چی ریخته بهم خلاصه
 

نبات

Guest
مرسی نبات جونم
آره بابا خوب بودم چند شب پیش خیلی قلبم درد میکرد دیگه پنج شنبه رفتم دکتر
بعد متخصص قلب نبود امروز صبح رفتم حالا گفتن فردا صبح باید بیای بستری شی خیلی ناراحتم
قلبم هم تیر میکشه از یه طرف فردا وقت شیمی درمانی هم دارم کلا همه چی ریخته بهم خلاصه
ای جونم ایشالا خوب میشی الان بهتری ایشالا بهتر میشی جون من
 

بالا