دیشب چه شب افتضاحی بود

  • شروع کننده موضوع شاپرک
  • تاریخ شروع

شاپرک

Guest
ساعت ۳ شب ما از خواب پریدیم دیدیم صدای جیغ و داد میاد من انقدر ترسیدم به شوهرم گفتم پاشو ببین چخبره گفت به ما ربطی نداره بخواب منم پاشدم رفتم دمه در صدای جیغ و داد بیشتر شد من کلا دست و پام یخ کرد گفتم نکنه بلایی سره دختر مردم بیاد شوهرم و صدا کردم گفت به ما چه خودم یک چیزی پوشیدم رفتم دمه لاوی نگهبانه خواب بود بیدارش کردم گفتم آقا صدارو میشنوین زنگ بزنین به پلیس اینجوری که نمیشه گفت خانم دعواشون زن و شوهری ۱۰ دقیقه دیگه بند میاد یعنی کل اون ساختمون و گذاشته بودن رو سرشون انقدر جیغ و داد میزدن دیدیم بند نیومد گفتم زنگ بزنین به پلیس گفت ن پلیس که نمیشه بیاد اینجا گفتم خودمون بریم بالا گفت ن دعوا خانوادگی گفتم دختر خودتم بود همینو میگفتی رفتیم بالا زنگ زدیم کسی جواب نداد به پیرمرده گفتم کلید داری بنداز تو گفت ن از دستمون شکایت میکنن نکرد آنقدر زنگ زدیم صداشون قطع شد آخر مرده اومد یخورده لای در و باز کرد گفت بله گفتم صداتون کل اینجا رو برداشته معلوم هست دارین چیکار میکنین گفت به شما ربطی نداره گفتم زنگ میزنم پلیس اون وقت میفهمیم گفت غلط کردی گفتم نمیبینمش زنگ میزنم به پلیس داشتم با این دعوا میکردم یکدفعه شوهرم اومد مرده در و بست من و دید خیلی عصبی شد گفت سر خود شدی هرکاری دلت میخواد میکنی یخورده با این دعوامون شد بعد رفتیم تو آسانسور بهم گفت خیلیی بی چاک و دهن شدی به تو چه ربطی داشت نصفه شبی نگفتی یک بلایی سرت بیارن سرتو زیر انداختی رفتی بیرون ?????
 

محدثه _جونمممم

Guest
عزیزم بنظرم شوهرتون هم حق داشته. با مردی که با زنش اینطوری برخورد میکنه اصلا نباید باهاش حرف میزدید. ممکن بود یه حرف بدی بزنه بهتون. شوهرت هم صلاحتو میخواد که میگه با اینطور آدما دهن به دهن نشی. و واقعا راست میگه
 

محدثه _جونمممم

Guest
فکر نکنم مطمئنم شوهرش الان خونه نیس میخوام برم ببینم دختره چطوره اما با این جریانات یخورده میترسم
به نظرم نرو چند روز بعد اگر اتفاقی دیدیش ازش بپرس. شوهرش یهو میفهمه به شما هم گیر میده یه وقت دردسر برات میشه.
 
استارتر
استارتر

شاپرک

Guest
عزیزم بنظرم شوهرتون هم حق داشته. با مردی که با زنش اینطوری برخورد میکنه اصلا نباید باهاش حرف میزدید. ممکن بود یه حرف بدی بزنه بهتون. شوهرت هم صلاحتو میخواد که میگه با اینطور آدما دهن به دهن نشی. و واقعا راست میگه
آره خب بنظرم یخورده حق داشت اما خب میتونست از خوابش بزنه باهام بیاد
 

دختر جذاب

Guest
شوهرت حتما ترسیده بود اتفاقی برات بیوفته منم اگه بودم میترسیدم
حالا این مرده (همون که دعواش کل ساختمونو برداشته بود) خوبه بهت حمله نکرد بعضیاشون روانی هستن یهو میان حمله میکنن بهت میای زش رو نجات بدی خودتم تو دردسر میوفتی
ادم دیگه حتی از انسانیت کردن هم میترسه ????
 
استارتر
استارتر

شاپرک

Guest
شوهرت حتما ترسیده بود اتفاقی برات بیوفته منم اگه بودم میترسیدم
حالا این مرده (همون که دعواش کل ساختمونو برداشته بود) خوبه بهت حمله نکرد بعضیاشون روانی هستن یهو میان حمله میکنن بهت میای زش رو نجات بدی خودتم تو دردسر میوفتی
ادم دیگه حتی از انسانیت کردن هم میترسه ????
آخه دلم برای زنه سوخت هیچ مردی هم غیرت نداشت بیاد ببین این زن زندست مرده چیشده هیچکس نیومد خودمم ترسیدم چون واقعا انگار نرمال نبود یکجوری بود شوهرمم که گلابی خب تا اینجا اومدی به جای دعوا با من با یارو دعوا کن
 

بالا