دوست داشتم غم ها

  • شروع کننده موضوع ملیحه
  • تاریخ شروع

ملیحه

Guest
Screenshot_20210722-001015_Gallery.jpg


فکر می‌کنم مدتی‌ست علاج زندگی را پیدا کرده‌ام.

«دوست داشتن غم‌ها». این کاری‌ست که دلم می‌خواهد بعد از این انجام دهم. حکم چای نباتِ مادربزرگ را دارد. همه جا صدق می‌کند.

به این فکر می‌کنم که ما آدم‌ها یک عمر اشتباه زده‌ایم. اشتباه رفته‌ایم. اشتباه فرار کرده‌ایم. اگر زخم خوردیم اگر غصه‌دار شدیم، اولین و دمِ دستی‌ترین کار این بوده که حواسمان را پرت کنیم. به دیگران هم گفته‌ایم نه چیزی بگویید، نه بپرسید. به خیالِ اینکه فرار کردن راه حل خوبی‌ست برای فراموش کردن، مرهم خوبی‌ست برای هر زخم.

این‌بار اگر دلتان شکست قرار را بر فرار ترجیح دهید!

غمتان را در آغوش بگیرید و بپذیرید. غمِ آدم بخشی از وجود و روحِ آدمی‌ست. غم هم مثلِ شادی سرمایه‌ی دل است. کسی که مریض نشده قدر سلامتی را نمی‌داند. پس اگر غصه‌دار می‌شوی آنقدرها هم چیز بدی نیست. باور کن...

کوچکترین فایده‌اش این است که شادی را عمیق‌تر می‌فهمی و لبخند را گرم‌تر می‌زنی. یک فایده‌ی دیگرش هم این است که به قولِ ادبیاتِ امروز، آپدیت می‌شوی. هر غصه به بزرگی‌ات اضافه می‌کند. حتی گاهی فکر می‌کنم دنیا بر اساس میزان غصه‌ها سنجیده می‌شود. اینکه ما چقدر جهان را شاد خواهیم زیست، بستگی به تجربه‌های غم‌انگیزمان دارد. غم آدمی را قدردان بار می‌آورد. باعث می‌شود از یک فنجان چای عصر کنار پنجره‌ی باران‌زده لذتِ کافی را ببری. ساده از آن عبور نکنی. دلخوشی‌های کوچک را ببینی و خلق‌شان کنی. حتی بعد از یک وعده غذا کنارِ خانواده «دستت درد نکنه خیلی خوشمزه بود» را با ذوقِ بیشتری بگویی. غصه چشم و دلِ آدم را باز می‌کند.

حتی خیال دارم به فرزندم بگویم بعد از اولین شکست‌ات بیشتر بزرگ می‌شوی، تا بعد از اولین پیروزی‌ات.

حالا که آدمی به تعداد غصه‌هایش بزرگ می‌شود تا شادی‌هایش را عمیق‌تر زندگی کند، چرا باید از دردهایش فرار کند و زیر فرش پنهان‌شان کند؟ چرا آن‌ها را دور بریزد تا مبادا زخمی تازه شود؟ چرا چیزی که آدم را اهل می‌کند باید موجبات فرار را آماده کند؟

من خودِ بعد از غصه‌هایم را بیشتر از خودِ قبل از آن‌ها دوست خواهم داشت. اینی که هستم، هم دلخوشی را بهتر می‌بیند، هم بیشتر آن را مهیا می‌کند.

حتی اگر سیب‌زمینی زغالی باشد، وسطِ باغ، دمادمِ غروب، کوچک و به تعداد

از من می‌شنوی، خاطرات غصه‌دارت را هم مثل خاطرات خوش‌ات دوست داشته باش.

آن‌ها سهم بیشتری در دریا کردن دل‌ات داشته‌اند ...

 

بالا