داغون ترین سوتی های لفظی تون؟?✨

  • شروع کننده موضوع Taylor swift
  • تاریخ شروع

اشی_مشی

Guest
یه بار تولد شوهرم بود میخواستم سورپرایزش کنم بعد کیک و اینا گرفتم خودمم رفتم یه لباس شیک پوشیدم موهامم خوشگل کردم پیرهنم هم دکلته بود و کوتا خلاصه زنگ زدن منم همونجوری درو تا ته باز کردم پریدم بیرون نگو برقکار بود اومده بود دزدگیرو درست کنه حالا منو تصور کنید با اون لباس و قیافه نفهمیدم چطور در رفتم ??
 

مامان اروین

Guest
سوتی ک فراوونن دارم... ب بابا میخواستم بگم مگس کش بده اون ش اخر رو سین تلفظ کردم??
 

مامان اروین

Guest
وای .... این یکی رو نگم???... جلو بابام فایل کامل احمد ذوقی رو گذاشتم شنیده بودم ی چیزایی ولی سانسور شده رو خودمم رفتم دور دور دیدم بابام نصفه ول کرد گفت چ بیتربیتن اینا.... مامانمم از خنده قرمز شده????
 

مامان اروین

Guest
یه بار تولد شوهرم بود میخواستم سورپرایزش کنم بعد کیک و اینا گرفتم خودمم رفتم یه لباس شیک پوشیدم موهامم خوشگل کردم پیرهنم هم دکلته بود و کوتا خلاصه زنگ زدن منم همونجوری درو تا ته باز کردم پریدم بیرون نگو برقکار بود اومده بود دزدگیرو درست کنه حالا منو تصور کنید با اون لباس و قیافه نفهمیدم چطور در رفتم ??
جای شکرش باقیه تو بغلش نپریدی?
 

mersana1400

Guest
یه بار تولد شوهرم بود میخواستم سورپرایزش کنم بعد کیک و اینا گرفتم خودمم رفتم یه لباس شیک پوشیدم موهامم خوشگل کردم پیرهنم هم دکلته بود و کوتا خلاصه زنگ زدن منم همونجوری درو تا ته باز کردم پریدم بیرون نگو برقکار بود اومده بود دزدگیرو درست کنه حالا منو تصور کنید با اون لباس و قیافه نفهمیدم چطور در رفتم ??
وااای خدای من ? ?(y)
 

اشی_مشی

Guest
یه بار دیگم من باز پیرهن تنم بود خونه مادر شوهرم بودیم یهو حس کمک کردن بهم دست داد ته کفشام صاف بود لیز خوردم با سینی تو دستم لنگام وسط زمین و هوا اویزون بود اونم جلو مهموناشون?
 

بالا