۱. یه خانومی همراه نوه ی یک سالش رفت مشهد اون جا بچه مریض شد بچه رو برد حرم سر دست بلند کرد گفت :" یا امام رضا این بچه امانته نزار شرمنده ی پدر و مادرش بشم" و بچه همون لحظه خوب شد ، بعد سال ها اون بچه موقع رفتن یا شایدم برگشتن از مشهد تصادف کرد فوت شد
۲.یه بنده خدایی مریض بود خواب یکی از برادراش خواب دید اگه برن مشهد این مریض خوب میشه ، رفتن تو راه تصادف کردن هر سه نفر فوت شدن
اینم از دو ماجرای حاجت روایی